کودکمان در این سن به تقلید از دیگران شروع به اظهار عواطف و احساسات خود می کند.
مقدمه
یکی از بزرگترین آرزوهای ، هر والدی داشتن رابطه گرم و صمیمی با کودک خود است ؛ والدین در حالی که سعی دارند کانونی پر از محبت بنا کنند ، خواهان توجه و احترام کودکان نیز هستند.
کودکان معمولا با دیدن محبت و احترام از سوی والدین، آن را می آموزند؛ پس باید به جسم کودک از روز های نخستین توجه ویژه ای داشته باشیم؛ به طور کلی (احترام به کودک ، یعنی شناخت نیاز های همه جانبه کودک و سعی در برآورده کردن آن نیازها.)
پس والدین باید توجه کنند که با بالا بردن آگاهی خود از نیازهای کودکشان در هر سنی ، در حد مقدورات احترام گذاشتن و جامعه عمل پوشاندند از جمله وظایف آن ها می باشد.
در آغاز سال دوم زندگی کودک یعنی سن (1 تا 3) استقلال بیشتری پیدا می کند، فراگیری در راه رفتن و حرف زدن ، بیشتر با محیط خانواده و آشنایان آشنا شده ، خود را کشف میکنند و در نهایت دیگران را در این تجربیات شریک می کنند.[1]
کودکان معمولا با دیدن محبت و احترام از سوی والدین، آن را می آموزند؛ پس باید به جسم کودک از روز های نخستین توجه ویژه ای داشته باشیم؛ به طور کلی (احترام به کودک ، یعنی شناخت نیاز های همه جانبه کودک و سعی در برآورده کردن آن نیازها.)
پس والدین باید توجه کنند که با بالا بردن آگاهی خود از نیازهای کودکشان در هر سنی ، در حد مقدورات احترام گذاشتن و جامعه عمل پوشاندند از جمله وظایف آن ها می باشد.
در آغاز سال دوم زندگی کودک یعنی سن (1 تا 3) استقلال بیشتری پیدا می کند، فراگیری در راه رفتن و حرف زدن ، بیشتر با محیط خانواده و آشنایان آشنا شده ، خود را کشف میکنند و در نهایت دیگران را در این تجربیات شریک می کنند.[1]
رشد عاطفی کودکان در سن 1 تا3 سالگی
کودکان در این سن عشق و محبت خود را به والدین به راحتی نشان می دهند، مثلا وقتی کودک خود را در آغوش می گیرید کودک نیز شما را نوازش می کنند و یا حتی شما را میبوسد؛ اما در مقابل برای نشان دادن خشم خود از شما استفاده می کنند؛ یادمان باشد که کودکان در این سن زمانی که عواطفشان را به شدت بروز میدهند، نیازمند آغوشی گرم از سوی والدین هستند که به آن ها نشان دهید همه چی خوب و عالی پیش می رود.
گاهی کودکمان در این سن به تقلید از دیگران شروع به اظهار عواطف و احساسات خود می کند؛ در حالی که این احساسات برای کودک قابل فهم نمی باشد اما تشویق کودک به محبت و دلسوزی برای دیگران باعث رشد عواطف او میشود.
کودکان در این سن از بودن در جمع بسیار هیجان زده و خوشحال میشوند؛ که ممکن است این حس را پدر و مادربزرگ خود یا سایر بستگان و دوستان داشته باشند که این نشان دهنده این است که کودک شما در حال پیشبرد ، یک رابطه نزدیک، عاشقانه و مستقل از شما با دیگران است؛ که تمام این تجربیات باعث میشود که کودک رشد عاطفی مناسبی داشته باشد.
گاهی کودکمان در این سن به تقلید از دیگران شروع به اظهار عواطف و احساسات خود می کند؛ در حالی که این احساسات برای کودک قابل فهم نمی باشد اما تشویق کودک به محبت و دلسوزی برای دیگران باعث رشد عواطف او میشود.
کودکان در این سن از بودن در جمع بسیار هیجان زده و خوشحال میشوند؛ که ممکن است این حس را پدر و مادربزرگ خود یا سایر بستگان و دوستان داشته باشند که این نشان دهنده این است که کودک شما در حال پیشبرد ، یک رابطه نزدیک، عاشقانه و مستقل از شما با دیگران است؛ که تمام این تجربیات باعث میشود که کودک رشد عاطفی مناسبی داشته باشد.
رشد اجتماعی کودکان در سن 1 تا 3 سالگی
همانطور که همه ما میدانیم رشد اجتماعی کودک بیشتر در بستر خانواده و ارتباط با اعضای خانواده شکل می گیرد؛ معمولا در خانواده هایی که کودک برادر یا خواهر دارد والدین تلاش کمتری برای رشد اجتماعی کودک می کنند؛ زیرا کودکانی که تنها یا فرزند اول خانواده هستند ، زمینه تعامل با خواهر یا برادر را ندارند و در نتیجه باید به دنبال ارتباطات دیگر بروند.
کودکان معمولا تو این سن با همسالان خود بیشتر دچار درگیری میشوند ؛ در پارک یا مکان های عمومی دیگر که این مسئله در کودکانی که مقداری بزرگتر هستند کمتر اتفاق میافتد؛ ولی باید توجه داشته باشید که آغاز ارتباطات اجتماعی کودکان در سن 3 سالگی میباشد.
در این سن کودکان حس مالکیت شدیدی دارند از جمله روی وسایل و اسباب بازی هایشان، به طوری که حتی اگر در آن لحظه خودشان نخواهند بازی کنند وسایلشان را به کسی نمیدهند، که این مشکل بخاطر این است که درک مفهوم سهیم شدن با دیگران برایشان مشکل است و حتی وقتی این کار را انجام میدهد از درون احساس امنیت میکند، پس در این مواقع بهتر است به جای اینکه مدام مفهوم سهیم شدن را به کودک خود آموزش دهیم باید وسایلی که وجب کشمکش است را از جلوی دست کودک جمع کرده یا هنگامی که کودکتان وسایل خود را به همسال یا دوستش می دهد او را تشویق کنید.[2]
کودکان معمولا تو این سن با همسالان خود بیشتر دچار درگیری میشوند ؛ در پارک یا مکان های عمومی دیگر که این مسئله در کودکانی که مقداری بزرگتر هستند کمتر اتفاق میافتد؛ ولی باید توجه داشته باشید که آغاز ارتباطات اجتماعی کودکان در سن 3 سالگی میباشد.
در این سن کودکان حس مالکیت شدیدی دارند از جمله روی وسایل و اسباب بازی هایشان، به طوری که حتی اگر در آن لحظه خودشان نخواهند بازی کنند وسایلشان را به کسی نمیدهند، که این مشکل بخاطر این است که درک مفهوم سهیم شدن با دیگران برایشان مشکل است و حتی وقتی این کار را انجام میدهد از درون احساس امنیت میکند، پس در این مواقع بهتر است به جای اینکه مدام مفهوم سهیم شدن را به کودک خود آموزش دهیم باید وسایلی که وجب کشمکش است را از جلوی دست کودک جمع کرده یا هنگامی که کودکتان وسایل خود را به همسال یا دوستش می دهد او را تشویق کنید.[2]
بهانه گیری و لجبازی کودکان در سن 1 تا 3 سالگی
معمولا کودکان در این سن بعضی از مفهومات را می فهمند اما نمی توانند به خوبی بیان کنند که همین باعث لجبازی و بهانه گیری کودک میشود ؛ که این ابراز احساسات برای کودک کاملا تجربه جدیدی است که کودک را کاملا ناتوان کرده و به کمک شما نیاز دارد تا از پسش برآید.
در مواقع لجبازی کودکان مخصوصا اگر این لجبازی برای بار اول است باید با کمی توجه و محبت کودک را آرام کنیم زیرا توجه نکردن به این احساس کودک موجب نا امیدی شدید در او میشود؛ باید والدین به این نکته کاملا توجه کنند که تمام کودکان در این سن برای فهماندن احساسات و منظور خود به قدر کافی مشکل دارند و بی توجهی شما مشکل کودک را دو برابر می کند.
سعی کنید مدام به کودک خود « نه» نگویید، روی عقیده خود با ثبات باشید و پافشاری کنید؛ در حالی که عقاید و نظر شما کاملا منطقی باشد.
محدودیت هایی تعیین کنید که جلوی استقلال کودک گرفته نشود و بهانه جویی به راهی برای جلب توجه شما تبدیل نشود.
و نکته آخر و قابل توجه برای تمام والدین این است که عادلانه نیست که از کودک خود بخواهیم خود را با شرایط شما تطبیق دهد که این کار خارج از توان عاطفی کودک میباشد؛ و به خاطر داشته باشیم که بهانه جویی مرحله ای از رشد کودک است که باید در این سن طی شود.[3]
در مواقع لجبازی کودکان مخصوصا اگر این لجبازی برای بار اول است باید با کمی توجه و محبت کودک را آرام کنیم زیرا توجه نکردن به این احساس کودک موجب نا امیدی شدید در او میشود؛ باید والدین به این نکته کاملا توجه کنند که تمام کودکان در این سن برای فهماندن احساسات و منظور خود به قدر کافی مشکل دارند و بی توجهی شما مشکل کودک را دو برابر می کند.
سعی کنید مدام به کودک خود « نه» نگویید، روی عقیده خود با ثبات باشید و پافشاری کنید؛ در حالی که عقاید و نظر شما کاملا منطقی باشد.
محدودیت هایی تعیین کنید که جلوی استقلال کودک گرفته نشود و بهانه جویی به راهی برای جلب توجه شما تبدیل نشود.
و نکته آخر و قابل توجه برای تمام والدین این است که عادلانه نیست که از کودک خود بخواهیم خود را با شرایط شما تطبیق دهد که این کار خارج از توان عاطفی کودک میباشد؛ و به خاطر داشته باشیم که بهانه جویی مرحله ای از رشد کودک است که باید در این سن طی شود.[3]