سنجش درست استعداد معنویت می تواند برای مربیان و والدین بسیار کارگشا باشد.
ابعاد هوش معنوی
در مورد ابعاد هوش معنوی نظریات گوناگونی وجود دارد، تلاش می شود در ادامه به تعدادی از آنها اشاره شود.
به اعتقاد ولمن (۲۰۰۱، به نقل از یانگ و مائو، ۲۰۰۶)، هوش معنوی هوش اصیل و معتبری است که مفاهیمی چون تفکر، مفهوم سازی و حل مشکل را دربر می گیرد. بر طبق نظر والمن هوش معنوی توانایی و ظرفیت انسان برای پرسیدن سئوالات بنیادین (غایی) درباره معنای زندگی و همزمان تجربه ارتباطی بی وقفه میان هریک از ما و جهانی است که در آن زندگی می کنیم.
به اعتقاد ولمن (۲۰۰۱، به نقل از یانگ و مائو، ۲۰۰۶)، هوش معنوی هوش اصیل و معتبری است که مفاهیمی چون تفکر، مفهوم سازی و حل مشکل را دربر می گیرد. بر طبق نظر والمن هوش معنوی توانایی و ظرفیت انسان برای پرسیدن سئوالات بنیادین (غایی) درباره معنای زندگی و همزمان تجربه ارتباطی بی وقفه میان هریک از ما و جهانی است که در آن زندگی می کنیم.
عوامل هفتگانه در نگاه ولمن
ولمن به عوامل معنوی هفتگانه ای اشاره می کند که معتقد است مولفه های هوش معنوی به شمار می آیند:
1.ربوبیت: به یک منبع الهی انرژی، وجود برتر با اعجاز حیرت انگیز در پدیده های طبیعی اشاره دارد.
٢. دغدغه یا مراقب بودن: به معنی توجه به فرایندهای جسمانی مثل خوردن هوشیارانه، مراقبه، منظم، و ورزش هایی مثل یوگا و یا تای چی است.
٣. ادراک فراحسی: موضوعات مربوط به حس ششم یا رویدادهای فراروان شناختی غیر عادی را شامل می شود.
۴. وحدت: فعالیت های اجتماعی را توصیف می کند که شامل شرکت در سازمان های و مراکزی با ماهیت کارهای خیرخواهانانه است.
۵. هوشمندی: برمیل و تعهد نسبت به خواندن مطالب معنوی و متون مقدس و بحث در مورد آنها دلالت دارد.
۶. ضربه روحی: اغلب، تفکر از یک محرک بحرانی مثل بیماری خود با دیگران و با مرگ فردی دوست داشتنی به سمت معنویت سوق داده می شود.
۰۷. معنویت کودکی: تجربیات معنوی دوران جوانی را در بر می گیرد که شامل حضور در مراسم مذهبی یا مطالعه متون مقدس همراه والدین است.
ضمن اینکه در معنویت عناصر شناختی خاصی وجود دارد که طرح مفهوم هوش معنوی را موجه می سازد، نمی توان آن را صرفا به یک توانایی شناختی همچون هوش تحویل دارد. از این روی، ابعاد انگیزشی معنویت و در نظر گرفتن آن به عنوان یک نیاز قابل تامل است (همان).
1.ربوبیت: به یک منبع الهی انرژی، وجود برتر با اعجاز حیرت انگیز در پدیده های طبیعی اشاره دارد.
٢. دغدغه یا مراقب بودن: به معنی توجه به فرایندهای جسمانی مثل خوردن هوشیارانه، مراقبه، منظم، و ورزش هایی مثل یوگا و یا تای چی است.
٣. ادراک فراحسی: موضوعات مربوط به حس ششم یا رویدادهای فراروان شناختی غیر عادی را شامل می شود.
۴. وحدت: فعالیت های اجتماعی را توصیف می کند که شامل شرکت در سازمان های و مراکزی با ماهیت کارهای خیرخواهانانه است.
۵. هوشمندی: برمیل و تعهد نسبت به خواندن مطالب معنوی و متون مقدس و بحث در مورد آنها دلالت دارد.
۶. ضربه روحی: اغلب، تفکر از یک محرک بحرانی مثل بیماری خود با دیگران و با مرگ فردی دوست داشتنی به سمت معنویت سوق داده می شود.
۰۷. معنویت کودکی: تجربیات معنوی دوران جوانی را در بر می گیرد که شامل حضور در مراسم مذهبی یا مطالعه متون مقدس همراه والدین است.
ضمن اینکه در معنویت عناصر شناختی خاصی وجود دارد که طرح مفهوم هوش معنوی را موجه می سازد، نمی توان آن را صرفا به یک توانایی شناختی همچون هوش تحویل دارد. از این روی، ابعاد انگیزشی معنویت و در نظر گرفتن آن به عنوان یک نیاز قابل تامل است (همان).
سنجش هوش معنوی
آیا می توان هوش معنوی که سازه ای روان شناختی و ذهنی است را اندازه گیری کرد؟ آیا اصولا این سازه ذهنی کمیت پذیر است؟ برخی از صاحب نظران امکان کمی کردن هوش معنوی را بررسی کرده و آن را رد کرده اند، ولی برخی از محققان بر کمی سازی آن مهر تایید نهاده و ابزارهایی نیز به همین منظور طراحی کرده اند.
کمی شدن هوش
زوهر و مارشال (۲۰۰۲) و مک هاوک (۲۰۰۲) علیه کمی سازی هوش معنوی هشدار داده اند. امونز (۲۰۰۰) هم در مخالفت با اندازه گیری هوش معنوی افراد تذکر داده است. در حقیقت، هیچ مقیاس رسمی با تأیید شده ای برای اندازه گیری هوش معنوی در این حوزه وجود ندارد. احتمالا به این دلیل که بر خلاف اندازه گیری هوش عمومی، که سرعت و درستی را مد نظر قرار می دهد و روی یک مقیاس بالا به پایین ارزشیابی می شود و نشان دهنده هوش کم یا زیاد است، بطور کلی این نکته مورد پذیرش واقع شده که پاسخ های درست یا اشتباه در حل مشکلات معنوی وجود ندارد (ولمن، ۲۰۰۱).
همچنین، به دلایل مشابهی، واضح نیست که آیا یک مقدار بهینه برای هوش معنوی وجود دارد و نیز آیا می توان یک شخص را از لحاظ معنوی، فاقد هوش توصیف کرد (نوبل، ۲۰۰۰). چنانکه در بالا بحث شد، ابراز هوش معنوی یک فرد ممکن است که چندین خصلت و توانایی فردی و به همان اندازه، نظام باورهای معنوی- مذهبی او را منعکس کند. با در نظر گرفتن این مطالب، ممکن است شناسایی الگوهای منحصر به فرد ابراز هوش معنوی مفیدتر از تلاش برای دستیابی به یک ارزیابی کمی از میزان هوش معنوی افراد باشد.
یک روش برای اندازه گیری هوش معنوی افراد، بررسی توصیفات ذهنی آنها از معنویت، نظام باورها، ارزش ها، اهداف و تجربه های معنوی شان (و تفسیر شخصی شان از این موارد) و نیز روشی که در آن این موارد به کار گرفته شده و به رشد شخصی کمک کرده است، می باشد (نوبل، ۲۰۰۰). راه دیگر، ساخت ابزارها با مقیاس هایی برای سنجش مفهوم سازی، نهم و بیان افراد از هوش معنوی می باشد. پرسشنامه هشتاد سئوالی ماتریس روانی معنویت (PSI، ولمن، ۲۰۰۱) به منظور شناسایی الگوی منحصر به فرد ابراز یک فرد از هوش معنویش ساخته شده است.
ماده های این پرسشنامه در پی پرسش از افراد در مورد معنای تجربه هایشان و تفکر انتزاعی و تفسیر حوادث، بر اساس اندازه گیری رفتار، فعالیت ها و تجربه های خودسنجی طراحی شده است. اساسا ماتریس روانی معنویت بجای سنجش هوش معنوی بالاتر یا پایین تر، به تمرکز و الگوسازی از معنویت می پردازد (ولمن، ۲۰۰۱).
همچنین، به دلایل مشابهی، واضح نیست که آیا یک مقدار بهینه برای هوش معنوی وجود دارد و نیز آیا می توان یک شخص را از لحاظ معنوی، فاقد هوش توصیف کرد (نوبل، ۲۰۰۰). چنانکه در بالا بحث شد، ابراز هوش معنوی یک فرد ممکن است که چندین خصلت و توانایی فردی و به همان اندازه، نظام باورهای معنوی- مذهبی او را منعکس کند. با در نظر گرفتن این مطالب، ممکن است شناسایی الگوهای منحصر به فرد ابراز هوش معنوی مفیدتر از تلاش برای دستیابی به یک ارزیابی کمی از میزان هوش معنوی افراد باشد.
یک روش برای اندازه گیری هوش معنوی افراد، بررسی توصیفات ذهنی آنها از معنویت، نظام باورها، ارزش ها، اهداف و تجربه های معنوی شان (و تفسیر شخصی شان از این موارد) و نیز روشی که در آن این موارد به کار گرفته شده و به رشد شخصی کمک کرده است، می باشد (نوبل، ۲۰۰۰). راه دیگر، ساخت ابزارها با مقیاس هایی برای سنجش مفهوم سازی، نهم و بیان افراد از هوش معنوی می باشد. پرسشنامه هشتاد سئوالی ماتریس روانی معنویت (PSI، ولمن، ۲۰۰۱) به منظور شناسایی الگوی منحصر به فرد ابراز یک فرد از هوش معنویش ساخته شده است.
ماده های این پرسشنامه در پی پرسش از افراد در مورد معنای تجربه هایشان و تفکر انتزاعی و تفسیر حوادث، بر اساس اندازه گیری رفتار، فعالیت ها و تجربه های خودسنجی طراحی شده است. اساسا ماتریس روانی معنویت بجای سنجش هوش معنوی بالاتر یا پایین تر، به تمرکز و الگوسازی از معنویت می پردازد (ولمن، ۲۰۰۱).
ماتریس روانی معنویت
ماتریس روانی معنویت شامل هفت عامل است که رفتار و تجربه های گوناگون معنوی را در بر می گیرد. این هفت عامل عبارتنداز: الوهیت، مراقبت، روشن فکری، هوشمندی، توجه به اجتماع، ادراک فرا حسی، معنویت در دوره کودکی و تجربه ضربه روانی. الوهیت بیانگر احساس پیوند با خداوند، یک قدرت برتر با یک منبع از نیروی الهی است. مراقبت، آگاهی از رابطه بین بدن و ذهن و نیز عمل به رفتارهایی است که این رابطه را توسعه می بخشد.
روشن فکری به یک درخواست ذهنی برای علایق معنوی، به ویژه مطالعه و بررسی متون مقدس اشاره دارد. توجه به اجتماع به انتخاب فعالیت هایی معنوی، مثل کمک مالی یا کار داوطلبانه است که به سود اجتماع است. ادراک فراحسی بیانگر ادراکات و تجربه های غیر منطقی مثل، رویاهای پیشگویانه است. معنویت دوره کودکی راجع به علایق و فعالیت های معنوی زمان کودکی، از جمله سنت های خانوادگی است.
ضربه روانی بیانگر آگاهی معنوی ای است که به واسطه رخ دادن تجربیات دردناک برای خود با نزدیکان، به دست آمده است. همه این عوامل به شکلی پویا با یکدیگر تعامل دارند (ولمن، ۲۰۰۰). لازم به یادآوری است که این مقیاس بر حسب تفاوت های فردی در مفهوم سازی و ابراز هوش معنوی طراحی نشده است.
روشن فکری به یک درخواست ذهنی برای علایق معنوی، به ویژه مطالعه و بررسی متون مقدس اشاره دارد. توجه به اجتماع به انتخاب فعالیت هایی معنوی، مثل کمک مالی یا کار داوطلبانه است که به سود اجتماع است. ادراک فراحسی بیانگر ادراکات و تجربه های غیر منطقی مثل، رویاهای پیشگویانه است. معنویت دوره کودکی راجع به علایق و فعالیت های معنوی زمان کودکی، از جمله سنت های خانوادگی است.
ضربه روانی بیانگر آگاهی معنوی ای است که به واسطه رخ دادن تجربیات دردناک برای خود با نزدیکان، به دست آمده است. همه این عوامل به شکلی پویا با یکدیگر تعامل دارند (ولمن، ۲۰۰۰). لازم به یادآوری است که این مقیاس بر حسب تفاوت های فردی در مفهوم سازی و ابراز هوش معنوی طراحی نشده است.
منبع: کتاب معنویت درمانی. سیدرضا میرمهدی، مجید صفاری نیا و احسان شریفی. صص 155-158، انتشارات آوای نور، سوم. 1396.