اشعاری در وصف رسول مهربانی ها
اشعاری در وصف رسول مهربانی ها
 |
اشعار نبوی (2)
|
|
اشعار نبوی (1) |
شبی که جوشش صد مهر در گریبان داشت چنین حادثه ای در مشیمه پنهان داشت زمین، به خود ز تب التهاب می لرزید زمان، ز زایش نوری به خویش می پیچید ...
|
|
اى بر همه انبیا, مقدم وى راهنماى ولد آدم منشور شریف امر و نهیت یک نکته نه بیش بوده, نه کم دستور تـو هرچه هست, متقن آیات تو هرچه هست, محکم در
|
اشعار نبوی (4)
|
|
اشعار نبوی (3) |
جامه سیه کرد کفر، نور محمد(ص) رسید طبل بقا کوفتند، ملک مخلد رسید روى زمین سبز شد، جیب درید آسمان بار دگر مه شکافت روح مجرد رسید گشت جهان پر شکر...
|
|
ای جلوه رخت زده آتش به جان گل نامت محمد است و نشانت، نشان گل میلاد باشکوه تو ای باغبان نور همزاد نغمهخوانی بلبل زمان گل قرآن تویی...
|
اشعار نبوی (6)
|
|
اشعار نبوی (5) |
الا ساقی مستان ولایت بهار بی زمستان ولایت از آن جامی که دادی کربلا را به نوشان این خراب مبتلا را چنان مستم کن از یکتا پرستی که از آهم بسوزد کل هستی
|
|
اى اصل قدیم و عقل اَقدم وى حادث با قدیم توأم در رتبه تویى حجاب اَقرب بودى تو نبى و در گِل آدم ملک و ملکوت در کف تست چون خاتمى اى نبىّ خاتم
|
اشعار نبوی (8)
|
|
اشعار نبوی (7) |
شب گشت و تیرگی همه جا را فرا گرفت وز نور ماه دامن گیتی ضیا گرفت ماه رجب به شوق وصال خدای خویش جا در درون غار حرا مصطفی گرفت مهد صفا به غار حرا تا...
|
|
محمد زینت نام جهان است چه خوشبوتر از آن اندر دهان است نزائیده کسی همچون محمد که نور روی وی رنگین کمان است محمد نور عالمتاب هستی است وجودش روشنی ...
|
اشعار نبوی (10)
|
|
اشعار نبوی (9) |
و انسان هر چه ایمان داشت پای آب و نان گم شد زمین با پنج نوبت سجده در هفت آسمان گم شد شب میلاد بود و تا سحرگاه آسمان رقصید ...
|
|
اى بر همه انبیا, مقدم وى راهنماى ولد آدم منشور شریف امر و نهیت یک نکته نه بیش بوده, نه کم دستور تـو هرچه هست, متقن آیات تو هرچه هست, محکم در
|
اشعار نبوی (2)
|
|
طلوع محمد ( ص ) |
تخته اول که الف نقش بست بر در محجوبه احمد نشست حلقه حى را کالف اقلیم داد طوق ز دال و کمر از میم داد لاجرم او یافت از آن میم و دال دایره دولت و خط کمال
|
|
زمین و آسمان مکه آن شب نور باران بود و موج عطر گل در پرنیان باد می پیچید امید زندگی در جان موجودات می جوشید هوا آغشته با عطر شفابخش بهاران بود
|
هر دم صلوات بر جمالش
|
|
انوار عالم آرا |
به به که چه روز خرم آمد مبعوث نبى اکرم آمد بس عید فرا رسید بى شک عیدى نبود چنین مبارک از بعثت او جهان جوان شد
|
|
انتظار آمد به سر اى بیقراران تهنیت شد خزان سر، آمده فصل بهاران تهنیت جلوه گر گردیده حق اى حق شعاران تهنیت ساقى از ره مىرسد جمع خماران تهنیت
|
|
مقالات دیگر
|
•زیبا ترین مخلوق رب
•در مدح حضرت ختمی مرتبت
• خورشید آسمان نبوت
•مدح پیامبر خاتـم(ص)
•مدح خورشید
•رَحْمَهٌ لِلْعالَمین
• صبح سعادت
• نیمه شب، خورشید مىتابد
• در مدح حضرت محمد(ص)
• در مدح حضرت محمد(ص)
• رسول مهربانی
• در مدح سرور کائنات محمد بن عبدالله (ص)
• پیغمبر رحمت با ماست
|
کارت پستال |
پرسش و پاسخ |
بانک پیامک |

|
 |

|
|
|
|