المسیر الجاریه :
بهترین تغذیه و رژیم غذایی برای سالمندان چاق
تهاجم نرم به عفت عمومی
چرا اسلام هرگز شروع کنندهٔ جنگ نبوده، اما در برابر ظالم آتشین میشود؟
بهترین صبحانه مقوی برای سالمندان و راه تقویت آن ها
سید حسن میرخانی ملقب به سراج الکتاب نستعلیقنویسان معاصر
طوفان الاقصی در آیینه بیانات رهبر انقلاب؛ از تبیین حقیقت تا ترسیم آینده مقاومت
قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا - فصل 3؛ ماده 6: قاعده طبقهبندی سیستمهای هوش مصنوعی پرریسک
چرا امت اسلامی نمیتواند متحد شود؟
حرف زدن سالمندان در خواب، نشانه خطر است؟
طوفان الاقصی؛ نقطه عطف مقاومت فلسطین و شکست راهبردی رژیم صهیونیستی
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
حمامی که تنها با یک شمع گرم می شد
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
مخترعین معروف و اختراعات آنان
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
پیش شماره شهر های استان تهران
پیش شماره شهر های استان گیلان
نحوه خواندن نماز والدین
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن

جنگ و طعم چاي تلخ
يكبار كه در خيابان ديدمش و سوارم كرد، به او گفتم: ببخشيد حاجرضا، من خيلي كوچيكم، ولي فكر نميكني براي شما كه اهل مسجد و شرع و اين حرفها هستيد، خوب نيست كه برويد چهارراه استانبول و دلار خريد و فروش كنيد؟...

به رسم مالك
سال 75 در تيپ 45 تكاور در منطقة فتحالمبين، جايي بعد از رودخانة كرخه خدمت ميكردم. مقر ما در زيرزمين و در مقابل آن حسينيهاي به دستور امير سرافراز شهيد صياد شيرازي و تحت نظارت ايشان ساخته شده بود. در مناطق...

اين دو عكس را داخل قبرم بگذاريد!
بهترين عكسي كه زمان جنگ گرفتم، همين عكس شهيد مصطفي علي عسگري است؛ خيلي ساده، ولي همراه با صداقت و اثرگذاري بينظير. توي چهرهاش نشان از يك تحول است. توفيق بزرگي است براي من كه از او عكس گرفتم.

اسمش را رقيه گذاشت!
شش سالش بود، كنار گلزار شهداي شهيدآباد بازي ميكرد. گفتم: رقيه، بيا بنشين ميخواهم با تو حرف بزنم، ديگر خواستم حقيقتش را به او بگويم. گفتم: رقيهجان اين قبر پدرت است. گفت: بابام اينجاست؟ گفتم: بله دخترم....

ميخواهم بجنگم، خميني تنهاست
تمام اين عالم كأنه دائماً از ابتداي خلقت دارد به ما ميگويد آقا نميشود آسماني بود، بالاخره گرفتار دنيا خواهي شد، خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو! ولي وقتي ميآيند طلائيه ميبينند نه، شهدا به ما ميگويند...

مو بچه شطم
هيچكس جعفر را بيكار نديد. يا در مأموريت انهدام جاده و پل بود؛ يا با مينكوب در ميدانهاي هويزه و سوسنگرد و بستان بود يا با دستهاي روغني در حال تعمير تانك و خودرو؛ و در اين سالها هم هيچوقت مرخصي درست...

معراج
سيّد ابوالقاسم حسيني را نمیدانم روحانی شاعر بخوانم یا شاعر روحانی. اما او را از اهالی زلال انقلاب و پایداری و از شاگردان صدیق مکتب اهلبیت(ع) میدانیم.
او که متخلص به «ژرفا» تخلص میکند غزل را بسیار...

گمان نكن بي صاحبم؛ او ميآيد
بالاي سرش آمدم. ديدم شكمش كاملاً پاره شده و همة رودههايش بيرون ريخته. با يك دست رودههايش را گرفته بود تا خودش را به ما برساند. سرش را توي دستهايم گرفتم. نوازشش كردم. گفت: گمان نكن بيصاحبم. آنكس كه...

عاشورا را به چشم ديدم
نفر اول مسابقات شد و به رسم كشتي با چوخة خراسان، پهلوان ناميده شد؛ عنواني كه حتي در جنگ هم همراه او بود و در روزهاي نخست حضورش در نبرد سوسنگرد، دكتر مصطفي چمران او را با اين عنوان صدا ميكرد. «شهيد رستمي...

قصه يک خبرنگار از قلم افتاده!
حالا بگذريم از کوتاهي برخي که زندگي نه شهيد خبرنگار استان کرمان را چاپ کرده اند و بعد تازه فهميده اند که اِاِاِ! شهيد محمد طائي هم خبرنگار بوده و از قلم افتاده! البته شهيد طائي در کرمان آدم گمنامي نبوده...