المسیر الجاریه :
استکبارستیزی، دکترین توحیدی مقاومت؛ تبیین مفهوم قرآنی و بازخوانی اندیشه امام راحل
چرا سیزده آبان، «روز دانشآموز» است؟
دختر و پسر چگونه می توانند ارث مساوی ببرند؟
ثبت آنلاین اجارهنامه با سامانه خودنویس
تغییر نام فقط برای افراد خاص است؟ قوانین تغییر نام در ثبت احوال
بررسی هزینه های ضروری برای سفر به استانبول در سال ۱۴۰۴
سبک زندگی هوشمندانه برای مدیریت استرس در دوران تنش
از افسانه تا حقیقت زنده ایمان؛ رسالت نوجوان امروز در استمرار راه شهید فهمیده
معاملات آپشن (Options) یا قرارداد اختیار معامله بیت کوین چیست؟
تفاوت بین اسکرابهای زنانه و مردانه؛ کدام مدل برای شما بهتر است؟
چهار زن برگزیده عالم
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
مزار حضرت یعقوب (علیه السلام)
نحوه خواندن نماز والدین
گناهان حضرت یوسف در قرآن
مراحل بازی نهنگ آبی و خطرات آن
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
سایر اشعار عاشورایی
آخرین دیدار
آسمان کربلا آن روز آتش بار بود آن زمین سوخته دریایی از اسرار بود کوچههای آسمان پر بود از عطش آب هم چشم انتظار لحظه ایثار بود
سایر اشعار عاشورایی
آتش
تو دیدی چشم تر آتش بگیرد عزیزت پشت در آتش بگیرد تو دیدی پیش چشم باغبانی
درختی از کمر آتش بگیرد
سایر اشعار عاشورایی
آتش نی
روح طوفان زده! آیینه دل دریایی«نیست مانند تو در دیر مغان شیدایی» خطبهات شور دگر داد به خون شهدا دست عباسی، هر چند از او گشته جدا
سایر اشعار عاشورایی
آتش گرفت
پردههای ابرها در آسمان آتش گرفت لحظهها، در لحظههای بی امان آتش گرفت احتراق جادهها را، کاروان فریاد کرد کاروان در کاروان در کاروان آتش گرفت ناگهان در ناگهان در حیطه توفان سرخ
سایر اشعار عاشورایی
آب
آب هستم، آب هستم، آب پاک جاریم از آسمان، تا قلب خاک گاه ابر و گاه باران میشوم گاه از یک چشمه جوشان میشوم گاه از یک کوه میآیم فرود
سایر اشعار عاشورایی
آب هم هرم عطش خیز تو را باور کرد
آب هم هرم عطش خیز تو را باور کرد وقتی از خشکی لبهات لبش را تر کرد آن چنان آه کشیدی تو درآیینهی خون که غریو نفست گوش فلک را کر کرد
سایر اشعار عاشورایی
آب هر چند که مهریه دلتنگیهاست
آب هر چند که مهریه دلتنگیهاست آب یک عمر خجالت زدهی روی شماست آب آتش شد و بر مجمرهی جان افتاد نیمه شب، خستگی شهر به دوشاش پیداست
سایر اشعار عاشورایی
آب و عطش
از آن زمان که آه نبخشوده آب را دیگر ندیده هیچ کس، آسوده، آب را حق میدهم به آب که مرداب میشود شرم از نگاه خیس تو، فرسوده آب را
سایر اشعار عاشورایی
این سان
... صدای آب درآمد، چرا خدا، این سان؟ که تشنه از لب او ماندهام جدا، این سان
تمام بودن فردا به پای امروز است برای ماندن دینت چرا چرا این سان؟
سایر اشعار عاشورایی
این ذبح عظیم...
اینک دلباخته تا مرز عدم میآید آفتاب است که از شرق حرم میآید سدی از بال ملائک بگذارید که او