المسیر الجاریه :
پاشیدهاند عطر دعا باز در زمین
پاشیدهاند عطر دعا باز در زمین<br />
آنک دوباره قافلۀ ناز در زمین<br />
صبح و سلام میرسد از آسمان، ببین<br />
آوردهاند یک سحر آواز در زمین
این چشمها به راه تو بیدار مانده است
این چشمها به راه تو بیدار مانده است<br />
چشمانتظارت از دم افطار مانده است<br />
برخیز و کولهبار محبت به دوش گیر<br />
سرهای بینوازش بسیار مانده است
در شب قدر و شب نور و امید
بار دیگر گشته مهمان علی <br />
شاملم گردیده احسان علی<br />
در شب قدر و شب نور و امید<br />
دست من باشد به دامان علی
مه رحمتت بر تو مهمان شدم
کرم کردی و غرق احسان شدم<br />
مه رحمتت بر تو مهمان شدم <br />
به کارم تو هستی همیشه خبیر<br />
اجرنا من النار یا مجیر
در این ماه رحمت جوابم بده
در این ماه رحمت جوابم بده<br />
گناهم بگیر و ثوابم بده<br />
نگه کن به گم کرده راه مسیر<br />
اجرنا من النار یا مجیر
کسی را به جز تو ندارم خدا
کسی را به جز تو ندارم خدا<br />
به لطف تو امیدوارم خدا <br />
گناهان بیحد مرا کرده پیر <br />
اجرنا من النار یا مجیر
به درگاه تو عبد شرمنده ام
به درگاه تو عبد شرمنده ام<br />
اگر چه بدم من ولی بنده ام <br />
بگشتم خدایا به نفسم اسیر<br />
اجرنا من النار یا مجیر<br />
همه عمر خود را خطا کرده ام
همه عمر خود را خطا کرده ام<br />
به تو با بدی ها جفا کرده ام<br />
ثوابم کم است و گناهم کثیر<br />
اجرنا من النار یا مجیر
ز فرط گنه گشته ام روسیاه
اگر چه منم عبد غرق گناه <br />
ز فرط گنه گشته ام روسیاه <br />
به درگاه تو آمدم گرچه دیر <br />
اجرنا من النار یا مجیر
به درگاه تو گشته ام مستجیر
به درگاه تو گشته ام مستجیر<br />
اجرنا من النار یا مجیر<br />
در این ماه رحمت تو دستم بگیر<br />
اجرنا من النار یا مجیر