المسیر الجاریه :
#اس ام اس امام زمان در راسخون
#اس ام اس امام زمان در مقالات
#اس ام اس امام زمان در فیلم و صوت
#اس ام اس امام زمان پرسش و پاسخ
#اس ام اس امام زمان در مشاوره
#اس ام اس امام زمان در خبر
#اس ام اس امام زمان در سبک زندگی
#اس ام اس امام زمان در مشاهیر
#اس ام اس امام زمان در احادیث
#اس ام اس امام زمان در ویژه نامه
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه ! «ضرب المثل ايراني»
آدمی ساخته ی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است...
دلت شاد و لبت خندان بماند
برایت عمرجاویدان بماند
خدارا میدهم سوگند برعشق
هرآن...
کی رسد نهضت تو تا که به سر بشتابم
کی رسد نهضت تو تا که به سر بشتابم<br />
کی دمد مهر تو کز بهر نظر بشتابم<br />
کی رسی یوسف من زین سفر دور و دراز<br />
کز پی دیدن تو جانب در بشتابم
چو نور مهر تو تابید در دلهاى مشتاقان
چو نور مهر تو تابید در دلهاى مشتاقان<br />
ز خود آهنگ حق کردند و بربستند محملها<br />
دل بى بهره از مهرت، حقیقت را کجا یابد<br />
حق از آیینه رویت، تجلى کرد بر دلها
الا یا ایها المهدى، مدام الوصل ناولها
الا یا ایها المهدى، مدام الوصل ناولها<br />
که در دوران هجرانت بسى افتاد مشکلها<br />
صبا از نکهت کویت نسیمى سوى ما آورد<br />
ز سوز شعله شوقت چه تاب افتاد در دلها
منال از ظلمت و بیداد دوران
منال از ظلمت و بیداد دوران<br />
غمت کن مختصر او خواهد آمد<br />
مکن اندیشه از سفیانی شوم<br />
که در وقت خطر او خواهد آمد<br />
بپاخیز آخر از این خواب سنگین<br />
که ناگه بی خبر او خواهد آمد
به پایان آید این دوران غیبت
به پایان آید این دوران غیبت<br />
که بر باغ نظر او خواهد آمد<br />
بکن آماده صحن خانه خویش<br />
که بر این رهگذر او خواهد آمد
بدان ای دل دگر او خواهد آمد
بدان ای دل دگر او خواهد آمد<br />
دگر از این سفر او خواهد آمد<br />
کند دیگر طلوع از طرف مغرب<br />
که چون صبح سحر او خواهد آمد
فدای نام تو مولا بیا و روی خود بنما
رسد با تو بر این دوران شکوه و لطف بی پایان<br />
بگردد با تو جاویدان بهشت حسن و زیبایی<br />
تویی تنها نیاز من فقط تو چاره ساز من<br />
دعای هر نماز من امید روز فردایی<br />
فدای نام تو مولا بیا و...
شود روزی ز تو شیرین دگر کام دل غمگین
شود روزی ز تو شیرین دگر کام دل غمگین<br />
به پایان آید آخر این همه شبهای شیدایی<br />
زمان وصل یار آید شب غم بر کنار آید<br />
به دور روزگار آید بهارانی تماشایی
تو روزی آوری آخر نجات این دل مضطر
تو روزی عاقبت آری نجات از این گرفتاری<br />
دهی درمان بیماری به درد ما مداوایی<br />
تو روزی آوری آخر نجات این دل مضطر<br />
ز تو پایان رسد دیگر بر این شبهای تنهایی
تو روزی عاقبت آیی نقاب از چهره بگشایی
تو روزی عاقبت آیی نقاب از چهره بگشایی<br />
به عالم لطف فرمایی و خود رخساره بنمایی<br />
تو روزی میرسی از راه به جمع عاشقان ناگاه<br />
رسد آن لحظه دلخواه زمان ناب رؤیایی