المسیر الجاریه :
#اس ام اس امام زمان در راسخون
#اس ام اس امام زمان در مقالات
#اس ام اس امام زمان در فیلم و صوت
#اس ام اس امام زمان پرسش و پاسخ
#اس ام اس امام زمان در مشاوره
#اس ام اس امام زمان در خبر
#اس ام اس امام زمان در سبک زندگی
#اس ام اس امام زمان در مشاهیر
#اس ام اس امام زمان در احادیث
#اس ام اس امام زمان در ویژه نامه
مي دوني 721 يعني چه؟ يعني بين 7 آسمان و 2 دنيا،1 را دوست دارم ، اونم تويي.
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
خاک...
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود... رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
يا مكن با پيل بانان دوستي / يا بنا كن خانه ای در خورد پيل ![ سعدي ]
همت بلند دار که مردان روزگار / از همت بلند بجائي رسيده اند« سعدي»
عمرتون صد شب یلدا
دلتون قدر یه دنیا
توی این شبهای سرما
یادتون همیشه...
دایم گل این بستان شاداب نمی ماند
خدایا من در کلبه فقیرانه خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریای خود نداری،...
ای چراغ خانه ی خاموش من زهرا مرو
از سه چيز بايد حذر كرد، ديوار شكسته، سگ درنده، زن سليطه ! «ضرب المثل ايراني»
ای یار ز دیده گشته غایب برگرد
ای یار ز دیده گشته غایب برگرد<br />
ای هجر تو اعظم مصائب برگرد<br />
امشب ز خدا فقط تو را می خواهم<br />
ای آرزوی شب رغائب برگرد<br />
باشد که روزگاری، یاری رسد ز یاری
باشد که روزگاری، یاری رسد ز یاری<br />
بر جانب محبان، چون افتدش گذاری<br />
دل خسته و حزینم، لختی خوشی نبینم<br />
یار دلم بود غم، هر جا به هر دیاری
یارا به یاری من بی یار کن شتاب
یارا به یاری من بی یار کن شتاب<br />
افتاده ام بدون تو در رنج بی حساب<br />
از روزن امید به تو رو زدم، چرا<br />
افتاده بین چشم من و روی تو حجاب؟<br />
یوسف مصر ار نشیند در کمین خال تو
یوسف مصر ار نشیند در کمین خال تو<br />
صد چو یوسف را بسان صد زلیخا می کنی<br />
گر زنی پر در هوای چشم گوهر بار من<br />
قطره قطره اشک چشمم را چو دریا میکنی<br />
نیست مرا حظی از جلوه رخسار تو
روز به شب، شب به روز،طی کنم اما هنوز<br />
نیست مرا حظی از جلوه رخسار تو<br />
طبع بلندت منیع جاه و جلالت رفیع<br />
دیده مدهوش عقل در عجب از کار تو<br />
دیده بیدار من دیده بیدار تو
دیده بیدار من دیده بیدار تو <br />
عمر گذشت و نشد فرصت دیدار تو<br />
در به درم ای طبیب چاره دردم بجوی<br />
هست فقط دست تو داروی بیمار تو<br />
از سوز سحر نیست مرا حظّ و نصیبی
از سوز سحر نیست مرا حظّ و نصیبی<br />
بیمار من عمریست به دنبال طبیبی<br />
جانا عوض این همه دوری و ملامت<br />
گهگاه سراغی ز دل افکار غریبی
در پیشگاه یوسف زیبای فاطمه
در پیشگاه یوسف زیبای فاطمه<br />
صد ها هزار یوسف مصری عبید شد<br />
از کثرت گناه و خطاهای بی شمار<br />
راه وصال من به سرایت بعید شد<br />
<br />
عمری در انتظار نگاهت نشسته ایم
عمری در انتظار نگاهت نشسته ایم<br />
ای تکسوار سینه ی سینا، ظهور کن<br />
ای آنکه عرش، بسته به پایت کمند خویش<br />
وی باده نوش ساغر ادنی، ظهور کن
تو در دل مایی و ندانیم کجایی
ای کاش که یک لحظه به چشم همه عالم<br />
ز آن گوشۀ شش گوشه به ما رخ بنمایی<br />
ما پیش تو بودیم ولی حیف نبودیم<br />
تو در دل مایی و ندانیم کجایی<br />