المسیر الجاریه :
ای منتقم حضرت زهرا تو کجایی؟
ای منتقم حضرت زهرا تو کجایی؟<br />
مُردم به خدا از غم این درد جدایی<br />
سالی که رسیده ست بدون تو عذاب است<br />
توهین کنند باز بگویند که خواب است
خدا کند که بهار رسیدنش برسد
خدا کند که بهار رسیدنش برسد<br />
شب تولّد چشمان روشنش برسد<br />
چو گرد بر سر راهش نشسته ام شب و روز<br />
به این امید که دستم به دامنش برسد
خورشیدی و آسمان به تو محتاج ست
تاریخ به حول محورت می گردد<br />
پرواز به دنبال پرت می گردد<br />
خورشیدی و آسمان به تو محتاج ست<br />
هر روز زمین دور سرت می گردد
بی تو بهار ما همان فصل خزان است
بی تو بهار ما همان فصل خزان است<br />
باد بهاری شعله ی آتشفشان است<br />
در جاده ایم و پای رفتن را نداریم<br />
بار فراق تو به دوش ما گران است
برای گریه به غم های مادرت آقا
برای گریه به غم های مادرت آقا<br />
نه اینکه فکر کنم، مطمئنم اینجایی<br />
شنیده ایم که گفتید روضه خوان باشیم<br />
به روی چشم؛ هرآنچه شما بفرمایی
راهی که به تو ختم نگردید کج است
راهی که به تو ختم نگردید کج است<br />
بی مرحمت تو کار عالم فلج است<br />
هر سال بدون تو شده طی، ای کاش<br />
امسال بگویند که سال فرج است
غروب روز سه شنبه دلم هوایی توست
غروب روز سه شنبه دلم هوایی توست<br />
وَ عاجزانه نگاهش به میزبانی توست<br />
غروب روز سه شنبه دوباره می خوانم<br />
بیا که لحظه ی امداد آسمانی توست
کدام جمعه موعود میزنی لبخند
کدام جمعه موعود میزنی لبخند <br />
به این جهان که پر از قحطی تبسم شد؟<br />
برای آمدنت جمعهای معین کن <br />
که هفتهها همهشان خالی از ترنم شد
بیا که شعر و غزل ها همه فدایی توست
نگاه مرحمت تو مرا بزرگی داد<br />
بیا که شعر و غزل ها همه فدایی توست<br />
بیا و روضه ی کرب و بلا بخوان امشب<br />
بیا که فاطمه مشتاق روضه خوانی توست
من خار توأم ای گل نرجس
من خار توأم ای گل نرجس<br />
بیمار توأم ای گل نرجس<br />
شب تا به سحر ای سحر من<br />
بیدار توأم ای گل نرجس