ناشناس
با سلام.من از سال 1383 تا سال 92 به علت افسردگی مزمن...
با سلام.من از سال 1383 تا سال 92 به علت افسردگی مزمن تحت درمان بودم در سال 91دکتر معالج با توجه به وضعیت درمانی و بهبود ی افسردگی دستور قطع دارو دادند. در سال 92 منزل مسکونی خود را تعمییر نمودم با توجه به برخورد هایی که کارگران داشتندو مشکلاتی مانند تهیه وخرید مصالح ساختمانی و غیره مجددا دچار ناراحتی افسردگی شدم .از سال 92 تا آذر ماه سال 94 مجددا طبق دستور پزشک معالج دارو مصرف نمودم با توجه به بهتر شدنم از آذر ماه به بعد یک شب در میان یک عدد قرص وکسام 50 میخورم.حالم بهتر شده اما همچنان بعضی مواقع دچار دلشوره و اظطراب میشوم.مخصوصا اگر قرار باشد با کسی بخواهم روبرو شوم.یا مجبور باشم با فردی ملاقات یا ارتباطی برقرار نمایم.یا فردی را ناراحت کرده باشم. در ضمن خیلی زود وبه شدت عصبانی می شوم.تا حدی که باعث شده خودم از این وضعیت بسیار ناراحت شده ام . لطفا راهنمایی بفرمایید . با تشکر
مشاور: خانم صفری
باسلام. در بسياري از موارد، بروز حالات افسردگی و اضطراب دست در دست هم دارند و حالات خلقی مي تواند منجر به بروز حالات اضطرابي در بعضي از افراد گردد. که توجه به بعضي از نكات مي تواند به شما كمك كند كه بتوانيد اين اضطراب ها را حل كرده و انشاءالله به آرامش برسيد. بدين منظور، لازم است كمي بيشتر از گذشته روي افكارتان كار كنيد. زيرا تمام اين اضطراب ها ريشه در افكار شما دارد. در واقع وقوع رويدادی جدید مانند ملاقات با یک فرد غریبه، منجر به بروز افكاري در ذهن شما شده كه مولد اضطراب هستند. سعي كنيد هرگاه كه اين افكار، به ذهنتان مي آيند اولاً به خودتان يادآوري كنيد كه به خاطر وقوع آن حادثه، ورود اين افكار به ذهن شما امري كاملاً طبيعي است ولي اين به هيچ وجه نشانه ي آن نيست كه اين افكار، با واقعيات زندگي، مطابقت دارند. اين افكار را به منزله ي افكار مزاحمي در نظر بگيريد كه به طور طبيعي به ذهن هركسي وارد مي شوند و لازم نيست كه به آن ها به چشم واقعياتي انكار ناپذير، نگاه كنيد. بگذاريد اين افكار به ذهنتان وارد شده و از ذهن شما عبور كنند؛ درست مثل زمانيكه كه در كنار يك اتوبان ايستاده ايد و ماشين ها با سرعت از مقابل شما عبور مي كنند. اگر افكار مزاحم را به ماشين هاي در حال عبور در اتوبان تشبيه كنيم، نگاه كردن به عبور آن ماشين ها به شما آسيبي نمي رساند اما اگر بخواهيد جلوي هريك از آن ماشين ها را بگيريد، مطمئناً صدمه خواهيد ديد. در مورد افكار مزاحم اضطراب انگيزي هم كه به ذهنتان مي آيد اگر بخواهيد روي آن ها متمركز شويد و بيش از حد، آن ها را جدي بگيريد، مطمئناً اضطراب شديدي در شما ايجاد مي شود كه نشانه هاي آن را هم بر حالات جسمي و هم بر حالات رواني و رفتاري، احساس خواهيد كرد. پيشنهاد بنده اين است كه هرگاه اين افكار به ذهنتان آمد علي رغم اينكه طبيعي بودن آن ها را مي پذيريد سعي كنيد تمام فكرتان را به كاري كه در آن لحظه، در حال انجام آن هستيد متمركز كنيد (مطالعه، ورزش، تماشاي تلويزيون و ...). البته اگر در طول يكماه با وجود رعايت تمام نكات فوق، احساس كرديد كه از شدت اضطراب هايتان كاسته نشده و حتي رو به افزايش است، حتماً به يك روانشناس باليني مراجعه فرماييد و در کنار مصرف دارو تکنیک های روان درمانی موثر در جهت کاهش اضطراب و افزایش خلق را نیز بیاموزید.