ناشناس

آیا من وسواس دارم؟

سلام.میخوام مشکلمو از اول براتون توضیح بدم فقط خواهش میکنم کنارم بمونین و جوابم را با حوصله بدین و درکم کنین و اجازه بدین نامه نگاری هام با شما ادامه داشته باشه. میخوام از گذشته شروع کنم ولی یه چیزاییش یادم نمیاد اما تو ایمیلم یه نامه پیدا کردم که گذشته برا شما نوشته بودم.تو اون نامه نوشته بودم که من با مکان هایی که الان تقریبا همه جای خونه س و نجسن در تماس باشم یه چیزی عین خوره تو ذهنمه و عذابم میده دقیقا یادم نمیاد ولی یادمه یه مدت هم سر بحث جهنم و عذاب و یا حق الناس دچار چنین حالتایی بودم که انگار یه چیزی تو ذهنم داره اذیتم میکنه و سرم داغ میشد خیلی حالت آزار دهنده ای بود که البته الان اینطور نیستم. از اون جاییکه من خیلی واسه این ور اون ور نامه نوشتم باز یه نامه پیدا کردم که مال گذشته بود و من تو اون نوشته بودم که در همه ی افکارم من گناهی مرتکب شدم الان دقیقا همین حرف خودم برام عجیبه چون الان اینطور نیستم و تو گذشته مثلا تو اون نامه نوشته بودم که روزی هزار فکر میاد سراغم مثل غیبت سهل انگاری تو نماز و ... چیزی که یادم میاد اینه که بعد از ازدواجم هم بر سر جهنم عذاب اینا هم اضطراب داشتم من کلن اضطراب های بدی رو تو زندگی تجربه کردم .یه مدت هم پلک زدن به صورت ارادی داشتم که میدونم این وسواسه.حدود یک سال پیش یادم نمیاد چطور شد ولی فکر کنم به خاطر اینکه بعضی چیزا تو خونه ام نجس بودن حال روحیم تغییر کرد. الان بهترم ولی باز با توجه به نامه هایی که واسه جاهای دیگه نوشتم میتونم بفهمم چقدر حالم بد بوده مثلا یه جا نوشته بودم من تمام خونه خودمو نجس کردم و سر این موضوع ناراحتم و انگیزه ای ندارم. یا اینکه نوشته بودم خیلی حال روحیم بده و شاد نیستم. اره یادمه یه حالتایی شبیه افسردگی داشتم یعنی مردم میخندیدن میگفتم اینا واسه چی میخندن؟ و البته من تو این چند سال از اول شروع این مسایل تا الان تقریبا دارو میخورم و الان هم میخورم.خدا رو شکر به نسبت مجردیم بهترم و ذهنم بهتره اما منتها قبول ندارم وسواس در پاکی و نجاست هستم و به این خاطر تو آآشپزخونه که کار میکنم و با چیزایی که نجسن در تماسم اذیت میشم تو این یک سال فعالیت تو خونه ام کمتر شده بود و تقریبا هر روز من به این مساله فکر به می کنم آیت الله مظاهری میگه غیر عین نجاست واسه وسواسی پاکه و باید بی خیال باشه من تو این مدت یه جورایی این کارو کردم به خیال اینکه وسواسم ولی چون وسواس نیستم باعث شدم بعضی چیزا نجس بشن البته عمدتا همه این چیزا غیر عین نجاستن و با عین نجاست معمولا درگیر نیستم. من قانون سه واسطه رو هم میدونم و بعضی مسایل رو با اون حل میکنم ولی بعضی جاها نمیشه.نمیتونم بی خیال این قضیه بشم چون با نمازم در ارتباطه و چون نماز خیلی مهمه تو فکر اینم که اگه نجس باشم و نماز بخونم نمازم قبول نیست و اون دنیا عذاب میشم.من اگر بدونم وسواسم بی خیال میشم چون حکم وسواسی اینه اما من میگم وسواس نیستم برادرم میگه به این حکم عمل کن وقتی خوب شدی خودت می فهمی اما من میگم من قراره چیم خوب بشه؟ من که به ظن و گمان توجه ندارم.من میدونم ما موظف به ظاهریم همه اینا رو میدونم من اصلا تو توالت های عمومی اذیت نمیشم چون مطمعن نیستم چیزی نجس باشه اما خونه خودم میدونم شلنگ و شیر نجسن بیشتر وقتا پاهامو میشورم به خاطر اینکه از شلنگ نجس و خیس قطره ای به پام می پاشه.تقریبا تو دوران دانشجویی و تو خوابگاه هم بیشتر وقتا پاهامو تو توالت میشستم.اون اوایل که حالم خیلی بدتر بود برادرم می گفت زندگی تو تحت شعاع قرار گرفته و باید به حکم وسواس عمل کنی دوستمم می گفت وسواس یعنی اینکه تو زیاد به فکر فرو بری. من فکر میکنم باید جاهای نجس پاک بشن تا خوب بشم از نظر روحی اما اگه بدونم وسواسم بی خیال میشم. من خودم باعث نجاست میشم مثلا الان نمیگم تمام نقاط فرش ولی جاهایی تو دو فرش و چند تا از موکت های خونه ام و ظرف و... نجسن البته اینجور هم بوده که مثلا من رو شیر نجس آب بریزم و از اون قطره ای به من بپاشه فکر میکردم نجسه که بعد فهمیدم نیست. یک بار هم که با عمه ام حرف میزدم میگفت چند سال پیش یعنی سال 89 که به خونه من امده بودی من صدای ابریزیتو تو توالت شنیدم و اعصابم به هم ریخته.گاهی هم که به این موضوع فکر میکنم یهو ضربان قلبم میره بالا. من تو این یک سال فشارهای متعددی رو قلبم وارد شده من حس میکنم اگر این وضع ادامه پیدا کنه این قلب زیاد برام کار نمیکنه.میدونید من تنبلم چیزایی رو که نجس می کنم نمی شورم.من تمام این مدت با بعضی از چیزایی که میگم نجسن در تماس بودم و اب کشی نکردم. حالا هم میگم وسواسم و بی خیالم اک اما هنوز قلبا نپذیرفتم.من تمام وجودم از داشتن یه فرزند لبریزه اما چون دارو میخورم و اضطراب دارم فعلا نمیتونم بچه دار بشم اخه خودم میدونم با این اضطرابی که من دارم نمیتونم بچه ای رو در شکم نگه داری کنم.حالا میترسم در اینده باردار بشم و باز این فکر بیاد سراغم که وسواس نیستم و بعد این چیزا نجسن و من باهاشون در تماسم و دچار اضطراب بشم.توروخدا میشه شما همین چیزایی رو که گفتم به ایت الله مظاهری بگید و برام استفتا بگیرید؟ خواهش میکنم.تو روخدا کمکم کنید من دلم میخواد تو زندگی شاد باشم و هیچ فکری تو سرم نباشه. تو این یک سال واقعا زندگی خوبی نداشتم.توروخدا کنارم باشین و کمکم کنید خواهش میکنم تنهام نزارین
Saturday, March 4, 2017
الوقت المقدر للدراسة:
مؤلف: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

آیا من وسواس دارم؟

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 28 ساله )

سلام.میخوام مشکلمو از اول براتون توضیح بدم فقط خواهش میکنم کنارم بمونین و جوابم را با حوصله بدین و درکم کنین و اجازه بدین نامه نگاری هام با شما ادامه داشته باشه. میخوام از گذشته شروع کنم ولی یه چیزاییش یادم نمیاد اما تو ایمیلم یه نامه پیدا کردم که گذشته برا شما نوشته بودم.تو اون نامه نوشته بودم که من با مکان هایی که الان تقریبا همه جای خونه س و نجسن در تماس باشم یه چیزی عین خوره تو ذهنمه و عذابم میده دقیقا یادم نمیاد ولی یادمه یه مدت هم سر بحث جهنم و عذاب و یا حق الناس دچار چنین حالتایی بودم که انگار یه چیزی تو ذهنم داره اذیتم میکنه و سرم داغ میشد خیلی حالت آزار دهنده ای بود که البته الان اینطور نیستم. از اون جاییکه من خیلی واسه این ور اون ور نامه نوشتم باز یه نامه پیدا کردم که مال گذشته بود و من تو اون نوشته بودم که در همه ی افکارم من گناهی مرتکب شدم الان دقیقا همین حرف خودم برام عجیبه چون الان اینطور نیستم و تو گذشته مثلا تو اون نامه نوشته بودم که روزی هزار فکر میاد سراغم مثل غیبت سهل انگاری تو نماز و ...
چیزی که یادم میاد اینه که بعد از ازدواجم هم بر سر جهنم عذاب اینا هم اضطراب داشتم من کلن اضطراب های بدی رو تو زندگی تجربه کردم .یه مدت هم پلک زدن به صورت ارادی داشتم که میدونم این وسواسه.حدود یک سال پیش یادم نمیاد چطور شد ولی فکر کنم به خاطر اینکه بعضی چیزا تو خونه ام نجس بودن حال روحیم تغییر کرد. الان بهترم ولی باز با توجه به نامه هایی که واسه جاهای دیگه نوشتم میتونم بفهمم چقدر حالم بد بوده مثلا یه جا نوشته بودم من تمام خونه خودمو نجس کردم و سر این موضوع ناراحتم و انگیزه ای ندارم. یا اینکه نوشته بودم خیلی حال روحیم بده و شاد نیستم. اره یادمه یه حالتایی شبیه افسردگی داشتم یعنی مردم میخندیدن میگفتم اینا واسه چی میخندن؟ و البته من تو این چند سال از اول شروع این مسایل تا الان تقریبا دارو میخورم و الان هم میخورم.خدا رو شکر به نسبت مجردیم بهترم و ذهنم بهتره اما منتها قبول ندارم وسواس در پاکی و نجاست هستم و به این خاطر تو آآشپزخونه که کار میکنم و با چیزایی که نجسن در تماسم اذیت میشم تو این یک سال فعالیت تو خونه ام کمتر شده بود و تقریبا هر روز من به این مساله فکر به می کنم آیت الله مظاهری میگه غیر عین نجاست واسه وسواسی پاکه و باید بی خیال باشه من تو این مدت یه جورایی این کارو کردم به خیال اینکه وسواسم ولی چون وسواس نیستم باعث شدم بعضی چیزا نجس بشن البته عمدتا همه این چیزا غیر عین نجاستن و با عین نجاست معمولا درگیر نیستم. من قانون سه واسطه رو هم میدونم و بعضی مسایل رو با اون حل میکنم ولی بعضی جاها نمیشه.نمیتونم بی خیال این قضیه بشم چون با نمازم در ارتباطه و چون نماز خیلی مهمه تو فکر اینم که اگه نجس باشم و نماز بخونم نمازم قبول نیست و اون دنیا عذاب میشم.من اگر بدونم وسواسم بی خیال میشم چون حکم وسواسی اینه اما من میگم وسواس نیستم برادرم میگه به این حکم عمل کن وقتی خوب شدی خودت می فهمی اما من میگم من قراره چیم خوب بشه؟ من که به ظن و گمان توجه ندارم.من میدونم ما موظف به ظاهریم همه اینا رو میدونم من اصلا تو توالت های عمومی اذیت نمیشم چون مطمعن نیستم چیزی نجس باشه اما خونه خودم میدونم شلنگ و شیر نجسن بیشتر وقتا پاهامو میشورم به خاطر اینکه از شلنگ نجس و خیس قطره ای به پام می پاشه.تقریبا تو دوران دانشجویی و تو خوابگاه هم بیشتر وقتا پاهامو تو توالت میشستم.اون اوایل که حالم خیلی بدتر بود برادرم می گفت زندگی تو تحت شعاع قرار گرفته و باید به حکم وسواس عمل کنی دوستمم می گفت وسواس یعنی اینکه تو زیاد به فکر فرو بری. من فکر میکنم باید جاهای نجس پاک بشن تا خوب بشم از نظر روحی اما اگه بدونم وسواسم بی خیال میشم. من خودم باعث نجاست میشم مثلا الان نمیگم تمام نقاط فرش ولی جاهایی تو دو فرش و چند تا از موکت های خونه ام و ظرف و... نجسن البته اینجور هم بوده که مثلا من رو شیر نجس آب بریزم و از اون قطره ای به من بپاشه فکر میکردم نجسه که بعد فهمیدم نیست. یک بار هم که با عمه ام حرف میزدم میگفت چند سال پیش یعنی سال 89 که به خونه من امده بودی من صدای ابریزیتو تو توالت شنیدم و اعصابم به هم ریخته.گاهی هم که به این موضوع فکر میکنم یهو ضربان قلبم میره بالا. من تو این یک سال فشارهای متعددی رو قلبم وارد شده من حس میکنم اگر این وضع ادامه پیدا کنه این قلب زیاد برام کار نمیکنه.میدونید من تنبلم چیزایی رو که نجس می کنم نمی شورم.من تمام این مدت با بعضی از چیزایی که میگم نجسن در تماس بودم و اب کشی نکردم. حالا هم میگم وسواسم و بی خیالم اک اما هنوز قلبا نپذیرفتم.من تمام وجودم از داشتن یه فرزند لبریزه اما چون دارو میخورم و اضطراب دارم فعلا نمیتونم بچه دار بشم اخه خودم میدونم با این اضطرابی که من دارم نمیتونم بچه ای رو در شکم نگه داری کنم.حالا میترسم در اینده باردار بشم و باز این فکر بیاد سراغم که وسواس نیستم و بعد این چیزا نجسن و من باهاشون در تماسم و دچار اضطراب بشم.توروخدا میشه شما همین چیزایی رو که گفتم به ایت الله مظاهری بگید و برام استفتا بگیرید؟ خواهش میکنم.تو روخدا کمکم کنید من دلم میخواد تو زندگی شاد باشم و هیچ فکری تو سرم نباشه. تو این یک سال واقعا زندگی خوبی نداشتم.توروخدا کنارم باشین و کمکم کنید خواهش میکنم تنهام نزارین


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیز ، شک نداشته باشید این رفتارهای شما،نوعی از وسواس است .وهمین شک شما نیز از وسواس فکری شما نشات گرفته .واجب هست وسواس را رها کنید چون وسواس تلقین شیطان است و موجب دوری از خدا و باطل شدن اعمال هست و آقا امام صادق علیه السلام وسواسی را عمله شیطان معرفی میکند.عبدالله بن سنان میگوید: به امام صادق (علیه السلام) قضيه مردي را گفتم كه در وضو وسواس دارد، آن گاه گفتم: او مردي عاقل است، امام فرمود: چگونه عاقل است، در حالي كه از شيطان پيروي مي‏كند؟ بنابراين وسواسي قبل از آن كه پيرو خدا و عقل باشد، تابع شيطان است و به جاي آن كه از حكم خدا و پيامبر اطاعت كند، از شیطان اطاعت مي‏كند.امام خمینی (قدّس سرّه) در هواپيماي خارجي به دستشويي رفت، وضو گرفت و با دست تر دستگيرة دستشويي هواپيما را لمس كرد. سپس شروع به نماز خواندن نمود.امام در نوفل لوشاتو خانه‌اي كرايه كردند كه موكت داشت. امام رفت، وضو گرفت و پاهاي خود را شست و روي موكت راه رفت و در گوشه‌اي نماز خواند. با اين كه حضرت امام اهل كتاب را نجس مي‌دانست، اين گونه رفتار مي‌كرد.اين كه فردي بگويد: «به دلم نمي‌چسبد»، وسوسه ی شيطان است.اعمال وسواسي بازتاب بدي براي ديگران دارد و آنان را نسبت به دين و ايمان بدبين مي‌كند . گناهش را مضاعف مي‌كند. چنين شخصي تنها براي خود مشکل ايجاد نمي‌کند، بلکه ديگران را نيز اسير وسواسي خود مي‌سازد. بيماري وسواسي به تدريج حلاوت ايمان را در ساية تكرار اين گناه از بين مي‌برد و فرد را به جايي مي‌رساند كه مرتكب گناهان بزرگ مي‌شود حتي به خدا جسارت مي‌كند.دراحکام ديني آمده است كه بايد به نجاست يقين داشته باشد تا حكم به نجاست شود، اما هنگامي كه در جايي که شك در نجاست چيزي دارد، حكم به نجاست مي‏دهد، در حالي كه دين اسلام، در مورد شك به نجاست ،حكم به طهارت داده است.وسواسی بر خلاف حكم خدا، خودش حكم صادر مي‌كند، يا بهتر بگوييم شيطان براي او حكم صادر مي‌كند. با كمك شيطان براي خود احكامي درست مي‏كند و به آن ها عمل مي‏نمايد و از حكم خدا و پيامبر دوري مي‏كند، و اين اطاعت از شيطان و روي گرداندن از خدا و حكم الهی است.در زمان رسول خدا، پاك‏ترين و بهترين انسان‏ها زندگي مي‏كردند. آب لوله كشي و امكانات امروز نبود.پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) میفرماید: بهترين امت من آن است كه با يك مد (750 گرم) آب، وضو بگیرد و با يك من(سه ليتر) آب، غسل کند.علماي اسلام مي‏فرمايند: وسوسه يك حالت نفساني و تخيل شيطاني است و عمل به آن حرام است. وسوسه از شيطان است و جايز نيست شخص به آن اعتنا نمايد، بلكه بايد در طهارت و نجاست و غسل و وضو، مثل متعارف مردم عمل كند.نظر همه مراجع این است که ،وسواسي نبايد به شك‏هاي خود اعتنا كند . اگر اعتنا كند، كار حرامي كرده است . هر عملي را بيش از يك بار نبايد انجام دهد .اگر انجام دهد، حرام است.حرام است انسان خود را در معرض وسواس قرار دهد، چون در معرض وسواس قرار داد، اطاعت از شيطان است و مطیع شيطان، مبغوض خداوند متعال است.مشكل شما در واقع از خود شما است . مقصر اصلي خودتان هستيد .به همين دليل دعاي شما مستجاب نمي‏شود .علت اصلي آن ندانستن مسئله است. مسئله اصلي اين است كه بر شما واجب نيست يقين به طهارت و غسل و مانند آن پيدا كنيد.ما مسئوليت شرعي اين حكم را مي‏پذيريم. شما از امروز فقط به مقدار مردم آب بريزيد و با بدن نجس و حالت جنابت (به گمان خودتان) نماز بخوانيد .هيچ اشكالي هم ندارد و نماز و روزه شما كاملاً صحيح است . ما به اين وسيله بر شما و تمام افراد وسواسي اتمام حجت مي‏كنيم و مخالفت با آن گناه است. از خداوند مي‏خواهيم كه به شما توفيق توجه به اين مسئله را عنايت كند و از دام شيطاني نجات پيدا كنيد وبا تصمیمی شجاعانه پوزه شیطان به خاک بسایید. خداوند می فرماید: برای شما در دین هیچ دشواری قرار ندادم. پیامبر (ص) نیز در روایت معروفی فرموده است من به شریعت مستقیم، آسان، بدون زحمت و درخشانی مبعوث شده ام. پس اگر کسی احساس کرد برای حفظ طهارت مجبور است خود را از تفریح ها و زیباییهای زندگی محروم کند باید یقین داشته باشد که چون این محدودیت به معنای سختی و مشقت در زندگی است حتما با دستور طهارت اسلام متفاوت است.خواهر عزیز شما بدانید اگر چیزی را با چشم ندیده اید که نجس است حتی اگر عقل شما میگوید که فلان چیز نجس است شما باید حکم را به پاکی بدهید .ولزومی ندارد وقتی به سرویس بهداشتی میروید اطراف را نگاه کنید و نجاسات را بخواهید ببینید .حتی در اوایل کار چشمان خود را ببندید چون اگر چیز نجسی را نبینید برا یشما پاک محصوب میشود .پس در ورندازی و دیدن وسواس نشان ندهید .هر چیزی که یقین به نجاست آن نداریم پاک است. به احتمال نباید اعتنا کرد؛ مثلا: چیزهایی که می دانیم گاهی پاک و گاهی نجس هستند مثل کف دستشویی های عمومی که می دانیم گاهی با آب کر شسته می شوند و گاهی هم نجس می شوند تا وقتی یقین نداشته باشیم همین الآن قطعا و صد در صد نجس شده است پاک و هیچ وظیفه ای برای اجتناب نداریم.بعضی از کارهایی که وسواسها خود را ملزم به رعایت آن می دانند به حرام می انجامد؛ معصیتهای بزرگی مثل اسراف، وهن دین ، قطع رحم و قطع ارتباط با دیگر مسلمانان و متهم کردن آنها به فسق. اگر فرض کنیم دلیل افراد وسواس برای کار خود، درست و منطقی است از آن رو که منجر به این معصیت های بزرگ می شود قطعا از باب اهم و مهم باید کنار گذاشته شود. یعنی اگر دو حکم طهارت ظاهری و اسراف همیشگی وقت و آب را با هم مقایسه کنیم کنار گذاشتن حکم طهارت و جلوگیری از اسراف این دو سرمایه مهم مقدم خواهد بود. یا اگر رعایت یک حکم فقهی باعث طرد شخص از اجتماع مسلمانان شود چون شرع راضی به این طرد نیست قطعا فرع فقهی کنار گذاشته می شود چون رعایت طهارت از احکام مهم و اصلی فقه نیست این مقایسه در تمام احکام جاری است و باید به آن توجه کرد.از آنجا که معمولا مشکل وسواسی در مسائل شرعی برای کسانی به وجود می آید که مقید به انجام دستورات شرعی هستند در این موارد هم باید به دستورات شرع بدون اظهار نظر شخصی و توجه به میل درونی عمل کنند و اطاعت خالص خود را نشان دهند. مهم تر از همه این حکم است که وسواسی نباید به شک‏های خود اعتنا کند و اگر اعتنا کند، کار حرامی کرده است و هر عملی را بیش از یک بار نباید انجام دهد و اگر انجام دهد، حرام است.این حکم نشان می دهد عمل برطبق وسواسی نه تنها رعایت دستورات خدا نیست بلکه معصیت الهی را نیز در پی دارد که انسان را مستوجب عذاب می کند. در حکم دیگری مرحوم سید محمد کاظم یزدی صاحب کتاب شریف عروة الوثقی که از معروف ترین کتب فقهی در حوزه های علمیه است در کتاب خود می فرماید: علم وسواس هیچ ارزشی ندارد. این عبارت به این معنا است که شخص وسواس بر اساس علم خود نباید عمل کند. اگر یقین کرد چیزی نجس است این یقین او باعث نجس بودن آن شیء نمی شود. یعنی نماز او با آن شیء و حتی خوردن آن بی اشکال است. این حکم در تمام مسائل فقهی جاری است منظور از یقین به نجس شدن چیزی در اثر برخوررد با نجاست، اینست که انسان به هیچ وجه نتواند احتمالی در ذهن خود بسازد که طبق آن تماس صورت نگرفته باشد. نجاست در جسمی که مرطوب است منتقل نمی شود و فقط اگر آب در محل نجاست وجود داشته باشد نجاست را منتقل می کند. البته در این صورت هم به شرطی نجاست منتقل می شود که یقین داشته باشیم محل نجس پایین تر از جاهای دیگر نبوده است یعنی اگر آب از جاهای پاک به سمت محل نجس حرکت کند قسمت های پاک، نجس نمی شوند و حتی اگر احتمال ضعیفی هم بدهیم که شاید چنین حالتی وجود داشته است نجاست سرایت نکرده است. فقها می فرمایند کسانی که در شستشو وسواسی دارند باید به حدی که دیگران به پاک شدن یقین پیدا می کنند اکتفا کنند حتی اگر خود به پاک شدن یقین حاصل نکنند. معنی این حکم آن است که اگر فرد وسواسی با نیم دقیقه شستن لباس نجس، زیر شیر آب، یقین به پاک شدن نمی کند چون افراد عادی به این مقدار اکتفا می کنند و آن را پاک شده می دانند جسم نجسی که فرد وسواسی قصد پاک کردن آن را دارد با همین مقدار شستن پاک می شود و با توجه به آنچه از فقها نقل شده تکرار شستن و دقت زیادی نه تنها لازم نیست بلکه حرام است.در باره پاک کردن اشیاء به این نکته توجه می دهیم که طبق فتوای علما اگر کسی از پاکی شیئی که در اختیار دارد خبر دهد آن چیز پاک است این نشان می دهد که حتی اگر انسان بی مبالاتی این خبر را دهد پاکی جسم ثابت می شود. باز علما می فرمایند اگر مسلمانی چیزی را آب بکشد هر چند معلوم نباشد درست آب کشیده یا نه پاکی آن ثابت می شود.با وجود این حکم آسان به چه دلیل جستجو کنیم که آیا روشی که دیگران برای شستشوی لوازم خود به کار می برند درست است یا نه.آنچه در ابتدای امر باعث ایجاد وسواسی می شود ناآگاهی از احکام است. حال که تا حدی احکام مربوط، واضح شد دو پیشنهاد ارائه می کنیم:اول اینکه: اصلی ترین و موثر ترین راه نجات از وسواس اینست که شخص وسواس در اعمالی که نسبت به آنها حساسیت دارد نباید آنقدر دقت و تکرار کند و آنقدر خود را به زحمت بیندازد که در نهایت مطمئن شود و با خیال راحت از عمل فارغ شود. چون ذات وسواسی پیشرونده و تشدید شونده است لذا هر بار که احساس کنید مثلا لباس ها و وسایل شما کامل و تمام پاک است دفعه بعد به دست آوردن این احساس یک پله سخت تر از قبل می شود. پس باید آرام آرام در جهت عکس پیشروی کنید. همین جا مرز مبارزه شما با وسواسی است. باید در همین عمل خود را نگه دارید و حتی اگر فرصت آبکشی هم داشتید با ترک آن و نگران نگه داشتن خود کمی وسواسی را به عقب برانید. البته این حرکت باید خیلی آرام انجام شود و مثلا همین نمونه حدود بیست بار باید تکرار شود تا احساس کنید دیگر به این حالت حساسیت ندارید. به این ترتیب محل حساسیت شما کمی به عقب رانده شده و کمتر می شود. مثلا اگر تا به حال قطع به نجس بودن کف دستشویی داشتید بعد از طی مرحله اول که شاید یک یا دو ماه به طول انجامد نسبت به آن کمی احساس شک می کنید. اکنون عملیات قبل را با حساسیت جدید خود انجام دهید. دوم اینکه: چون مصاحبت فرد وسواسی با وسواسی دیگر، سبب می شود عملش را عادی بداند و حتی در مقایسه با عمل او بر آید، لازم است افراد وسواسی به طور جدی خود را از وسواسی ها دور نگه دارند و هیچ گونه تماس و ارتباطی با آنان نداشته باشند و در صورت ناچاری به مقدار ضرورت اکتفا کنند.دین اسلام دارای احکام سهل و آسان و منطبق با فطرت بشری است، لذا آنرا بر خود مشکل نکنید و با این کار باعث وارد شدن ضرر و اذیت به جسم و روحتان نگردید. حالت دلهره و اضطراب در این موارد زندگی را بر شما تلخ می کند و خداوند راضی به رنج و عذاب شما و کسانی که با شما ارتباط دارند نیست. شکر گزار نعمت دین آسان باشید و شکر این نعمت، عمل بر اساس تعلیمات خداوند تبارک و تعالی است.این حالت یک وضعیت گذرا و قابل علاج است. افراد بسیاری بعد از ابتلا به آن، با روش مذکور از آن نجات یافته اند. به خداوند توکل نمایید و نفس خود را با همت و ارداه آرامش ببخشید.در پایان امام صادق علیه السلام می فرمایند که، هر گاه به وسوسه مبتلا شدید سه بار بگویید :اعوذ بالله من الشیطان الرجیم الرجس النجس الخبیث المخبث. شاید بگویید مي خوام اعتنا نكنم ولي بهم سخت ميگذرد چه كنم؟ ببنيد بايد در برابر اين سختي مقاومت كنيد مثل اين كه بخواهيم دندان هاي ما را عصب كشي كنيم و يا ايمپلنت كنيم، خب مسلما سخت مي گذرد ولي براي درمان بايد مقاوم باشيم و خود را نبازيم. چه طور كسي كه از دندان پزشكي وحشت كند و به سلامت لثه و دندان هايش اهميت ندهد روز به روز معده و...او هم دچار مشكل مي شود، كسي هم كه در برابر وسواس مقاومت نكند و درمانش نكند مشكلش شديد و عميق و مزمن تر مي شود و گرفتار افسردگي هم مي شود.پس بايد مانند كسي كه اعتياد به اينترنت يا مواد را مي خواهد ترك كند مقاومت كنيم تا پاك از وهم شويد.عواملي كه سبب كاهش استرس و اضطراب مي شود را در زندگي اجرا كنيد مانند:همنشيني با اعضاي خانواده و اقوام ودستان وداشتن تفریحات هفتگی با آنها ، فعاليت هاي بدني و كار و حتما خود را شاغل سازید.داشتن سرگرمي هاي مورد علاقه و فرار از تنهايي و بي كاري، ديدن فيلم طنز، نرمش ها و ورزش هاي هوازي( پياده روي، شنا، ..)خوردن انار شيرين و مركبات،نوشتن هيجانات منفي و عقده ها و مشكلات در دفتر و ريختن درآب جاری،تا انرژی مثبت دریافت کنید . با آرزوی سلامتی و آرامش در زندگی برای شما



ارسل تعليقاتك
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.