ناشناس

هنگ کردم

سلام به کارشناسان محترم راسخون واقعا رسیدن حضوری من بسیار سخت می باشد یکی بخاطر مسافت و دیگری هزینه ؟ اگر بتوانید بازهم راهنماییم کنید از شما بسیار ممنون می شوم. من مردی 41 ساله هستم و 15 سال زندگی مشترک دارم و دارای 3 فرزند. از همان روز اول و نامزدی همسرم به من همه جوره گیر می داد. مثلا رفتیم خیابون می گفت چرا به اون خانومه نگاه کردی ؟ البته کاش همون موقع می گفت . بعد از چندین روز قهر و اعصاب خرد کنی می فهمیدم که موضوع چی بوده . توجه داشته باشید که گفتم نگاه نه خیره شدن . بنده به هیچ زنی خیره نگاه نمی کنم و با نگاه دنبالش نمی کنم .ولی شاید وقتی راه می روم چشمم به خانومی بیافتد و من سریع سرم را پایین می اندازم . یا یکی دیگر از قهریاش بخاطر این بوده که چرا با اون خانومه صحبت کردنی بهش جان گفتی یا چرا قربان شما گفتی ؟ می گفتم این بخاطر اینه که از بس به شما جان گفتم ملکه ذهنم شده و مطمئن باش منطوری ندارم . مگر شما نمی گی ؟ از اون روز به بعد تمام حرف زدنهایش رو دقت کردم و دقیقا به یک آقایی جان گفت . به همسرم گفتم دیدی شما هم از این کلمه استفاده کردی آیا من باید الان خون و خونریزی کنم . گفتم تو هم مثل منی شاید یک کم کمتر . شما هم به آقایان نگاه می کنی . تازه تمام مشخصات و لباسها و موها و راه رفتنش هم تو ذهنت هست ، اما من اگه نگاهم میافته اصلا یادم نیست کی بوده و چه جوری بوده . تازه تو چیزی کم نداری از لحاظ زیبایی و بیان و .... تو بهترینی برای چی من باید به یه زن دیگه که انگشت کوچیک تو هم نمی شه نگاه کنم. ولی متاسفانه قبول نمی کرد و همیشه باهم درگیریم . یا مثلا باهم میریم خونه پدرم بعد از برگشتن قهر می کنه بعد از چند روز باز تکرار می کنم بعد از چندین روز قهر و اعصاب خرد کنی می گه چرا پدر یا خواهر یا مادر (هر بار یکیشون) به من کم محلی کردن . یا یه روز دیگه می گفت چرا خواهرت به بچمو کم احترامی کرد. چرا بهش محبت نکرد . و خیلی چیزای دیگه که و گیرهای دیگه . همسرم بیشتر منفی گراست و بدی همه رو می بینیه . مثلا وقتی بچه هام به دنیا اومدند میگه چرا پدر و مادرت قربونی نبریدند . می گم خب اینا یه نوه ندارند که سی چهل تا نوه دارن اگه قرار بود قربونی هم ببرند من باید پولشو میدادم که ایشان مخالفت می کنند. هر وقت با ایشون بیرون (خیابان) می روم به یه چیزی گیر می دن و قهر . هر وقت مسافرت می رم قهر . هر وقت خونه فامیلا می روم قهر . شاید از این حرفا خستتون کرده باشم خلاصه کلام اینکه هر کسی هر کاری می کنه مقصر منم . تو تموم دعواهاشم می گه فقط بخاطر بچه ها وایستادم . به نظر من از زندگی زناشویی چیزی نمی دونه . خواهش می کنم اینبار هم راهنماییم کنید . راستی نمی دونم گفتم یا نه بنده فرهنگی هستم توی کار خونه به همسرم کمک می کنم . عاشقش هستم . بهش هم گفتم که تو بهترین همسر دنیایی از همه زنهای فامیل تو سرتری هم از زیبایی هم از بیان . فقط اخلاقت با زندگی خوب نیست . راستی این آخری هم بشنوید بد نیست . مادرم مریضه . گفتم همسرم من مادرم رو می خوام به دکتر ببرم . گفت تو چرا باید هزینه بپردازی ؟ مگر خودش طلا و النگو نداره بگو بفروشه خرج خودش کنه ؟ گفتم باشه من چیزی پرداخت نمی کنم . بعد که خواستم برم باز دعوا راه انداخت که ماشینو حق نداری ببری . این وسیله رو به زور گرفتم حالا تو این راهها از بین ببرش . که دیگه تحمل نیاوردم و هر چی از دهنم درو اومد گفتم و بسیار بیشتر شنیدم . لازم به ذکره که اصلا راضی نیست ریالی خرچ پدر و مادرم بکنم . مثلا ماهی 50 هزار تومان بنظر شما برای پدر و مادر هزینه زیادیه ؟ من فرهنگی هستم ماهیانه حقوقی معادل 3 میلیوت تومان می گیرم . خو اهش می کنم دوباره راهنماییم کنید.
Wednesday, June 21, 2017
الوقت المقدر للدراسة:
مؤلف: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

هنگ کردم

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 41 ساله )

سلام به کارشناسان محترم راسخون
واقعا رسیدن حضوری من بسیار سخت می باشد یکی بخاطر مسافت و دیگری هزینه ؟ اگر بتوانید بازهم راهنماییم کنید از شما بسیار ممنون می شوم.
من مردی 41 ساله هستم و 15 سال زندگی مشترک دارم و دارای 3 فرزند.
از همان روز اول و نامزدی همسرم به من همه جوره گیر می داد. مثلا رفتیم خیابون می گفت چرا به اون خانومه نگاه کردی ؟ البته کاش همون موقع می گفت . بعد از چندین روز قهر و اعصاب خرد کنی می فهمیدم که موضوع چی بوده . توجه داشته باشید که گفتم نگاه نه خیره شدن . بنده به هیچ زنی خیره نگاه نمی کنم و با نگاه دنبالش نمی کنم .ولی شاید وقتی راه می روم چشمم به خانومی بیافتد و من سریع سرم را پایین می اندازم . یا یکی دیگر از قهریاش بخاطر این بوده که چرا با اون خانومه صحبت کردنی بهش جان گفتی یا چرا قربان شما گفتی ؟ می گفتم این بخاطر اینه که از بس به شما جان گفتم ملکه ذهنم شده و مطمئن باش منطوری ندارم . مگر شما نمی گی ؟ از اون روز به بعد تمام حرف زدنهایش رو دقت کردم و دقیقا به یک آقایی جان گفت . به همسرم گفتم دیدی شما هم از این کلمه استفاده کردی آیا من باید الان خون و خونریزی کنم . گفتم تو هم مثل منی شاید یک کم کمتر . شما هم به آقایان نگاه می کنی . تازه تمام مشخصات و لباسها و موها و راه رفتنش هم تو ذهنت هست ، اما من اگه نگاهم میافته اصلا یادم نیست کی بوده و چه جوری بوده . تازه تو چیزی کم نداری از لحاظ زیبایی و بیان و .... تو بهترینی برای چی من باید به یه زن دیگه که انگشت کوچیک تو هم نمی شه نگاه کنم. ولی متاسفانه قبول نمی کرد و همیشه باهم درگیریم . یا مثلا باهم میریم خونه پدرم بعد از برگشتن قهر می کنه بعد از چند روز باز تکرار می کنم بعد از چندین روز قهر و اعصاب خرد کنی می گه چرا پدر یا خواهر یا مادر (هر بار یکیشون) به من کم محلی کردن . یا یه روز دیگه می گفت چرا خواهرت به بچمو کم احترامی کرد. چرا بهش محبت نکرد . و خیلی چیزای دیگه که و گیرهای دیگه .
همسرم بیشتر منفی گراست و بدی همه رو می بینیه .
مثلا وقتی بچه هام به دنیا اومدند میگه چرا پدر و مادرت قربونی نبریدند . می گم خب اینا یه نوه ندارند که سی چهل تا نوه دارن اگه قرار بود قربونی هم ببرند من باید پولشو میدادم که ایشان مخالفت می کنند.
هر وقت با ایشون بیرون (خیابان) می روم به یه چیزی گیر می دن و قهر . هر وقت مسافرت می رم قهر . هر وقت خونه فامیلا می روم قهر . شاید از این حرفا خستتون کرده باشم خلاصه کلام اینکه هر کسی هر کاری می کنه مقصر منم . تو تموم دعواهاشم می گه فقط بخاطر بچه ها وایستادم . به نظر من از زندگی زناشویی چیزی نمی دونه .
خواهش می کنم اینبار هم راهنماییم کنید . راستی نمی دونم گفتم یا نه بنده فرهنگی هستم توی کار خونه به همسرم کمک می کنم . عاشقش هستم . بهش هم گفتم که تو بهترین همسر دنیایی از همه زنهای فامیل تو سرتری هم از زیبایی هم از بیان . فقط اخلاقت با زندگی خوب نیست .
راستی این آخری هم بشنوید بد نیست . مادرم مریضه . گفتم همسرم من مادرم رو می خوام به دکتر ببرم . گفت تو چرا باید هزینه بپردازی ؟ مگر خودش طلا و النگو نداره بگو بفروشه خرج خودش کنه ؟ گفتم باشه من چیزی پرداخت نمی کنم . بعد که خواستم برم باز دعوا راه انداخت که ماشینو حق نداری ببری . این وسیله رو به زور گرفتم حالا تو این راهها از بین ببرش . که دیگه تحمل نیاوردم و هر چی از دهنم درو اومد گفتم و بسیار بیشتر شنیدم .
لازم به ذکره که اصلا راضی نیست ریالی خرچ پدر و مادرم بکنم .
مثلا ماهی 50 هزار تومان بنظر شما برای پدر و مادر هزینه زیادیه ؟
من فرهنگی هستم ماهیانه حقوقی معادل 3 میلیوت تومان می گیرم .
خو اهش می کنم دوباره راهنماییم کنید.


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام خدمت شما برادر گرامی برادر عزیز،همیشه سعی کنید درباره مشکلی که با همسرتان دارید، با او صحبت کنید حتی اگر ظاهراً به حرف شما گوش نمی کند. می توانید برای او یادداشتی بگذارید. شاید علت این که همسر شما قهر می کند این است که فکر می کند نمی تواند در صحبت با شما پیروز شود یا به نتیجه دلخواهش برسد. برای این که بتوانید همسرتان را برای صحبت کردن با خودتان درباره مشکلات قانع کنید ابتدا سعی کنید به طور کامل به صحبت های او گوش کنید. در این مرحله از خودتان هیچ دفاعی نکنید یعنی سعی نکنید قضیه را توضیح دهید یا حتی نخواهید از ناراحتی همسرتان با این توضیحات کم کنید. از ناراحت شدن همسرتان نترسید، او هم حق دارد گاهی، حتی به اشتباه ناراحت شود. ابتدا همسرتان باید متوجه شود که شما به حرف های او گوش می کنید. خود این کار یعنی گوش کردن، هنر بزرگی است که افراد کمی قادر به انجام آن هستند. وقتی صحبت های همسرتان تمام شد بهتر است در همان موقعیت چیزی در دفاع از خودتان یا برای حل قضیه نگویید و آن را به موقعیت دیگری موکول کنید .نترسید از این که گاهی در بحث ها محکوم شوید یا همسرتان حرف شما را درست متوجه نشود. باز هم در آینده فرصت این را خواهید یافت که درباره آن حرف بزنید شاید وقتی که هیچ کدامتان عصبانی یا ناراحت نیستید و می توانید خوب به حرف های هم گوش بدهید.قهر، نوعي واكنش طبيعي است كه به صورت ژنتيكي يا سرشتي و يا محيطي و یا الگوبرداری از نزدیکان و خویشاوندان به افراد منتقل مي شود تا جايي كه افراد در موقعيت هايي كه با ناكامي و خشم مواجه مي شوند يا به نيازهاي مطلوب خود دست نمي يابند به اشكال متعددي به قهر متوسل مي شوند. قهر رفتاری است که ریشه در یک عاطفه و هیجان منفی، توام با خشم دارد و بسته به شدت و ضعفش، طول می کشد. قهر در بین اکثریت همسران اتفاق می افتد اما در بین برخی بسیار بیشتر و جدی تر رخ داده و به صورت یک عادت در می آید. شخصيت اخلاقي هر انساني باعث مي شود كه بيشتر و يا كمتر قهر كند. افرادي كه بيشتر قهر مي كنند عموماٌ احتياج به مطرح شدن، حل مشكلات و يا جلب توجه دارند و بسياري از مواقع از نداشتن اعتماد به نفس رنج مي برند. قهر بسیاری از لحظات شیرین زندگی را به تلخی و غصه می گذراند در این صورت، قهر دردی است که اگر به شکل جدی درمان نشود سرطانی وخیم برای زندگی زوجین محسوب می شود.قهر معمولاً با لجبازی تکمیل می شود فردی که قهر کرده می خواهد پیامی را منتقل کرده و به نتیجه ای برسد چنانچه اوضاع بر عکس انتظار او پیش برود لجبازی هم ادامه خواهد داشت.بیشتر آدم هایی که قهر می کنند آدم های زود رنجی هستند که به دنبال توجه می گردند بنابراین، کوچکترین توجه ای باعث تقویت این رفتار آنان می شود.هر گونه جرو بحث، دعوا و مقابله به مثل به لجبازی بیشتر شخص منجر می شود و باعث طولانی شدن مدت زمان قهر می گردد، سعی کنید با صبوری با این مسئله برخورد کنید.هرگاه در موارد مشابه همسرتان این رفتار را از خود نشان نداد و یا به سوی آشتی قدمی برداشت، سریعاً این رفتار او را تشویق کنید تا به تدریج رفتار قهر در او ضعیف و در نهایت حذف شود.در مقابل قهر هیچ گاه نباید تسلیم شد و با پذیرفتن قواعد قهر، مثل مقابله به مثل، حرف نزدن و دوری کردن، او را در راه رسیدن به خواسته هایش یاری کرد بلکه، بهترین عکس العمل و رفتاری که می توانید در برابر رفتار قهر همسرتان انجام دهید، بی تفاوتی نسبت به آن رفتار و پرداختن به کارهای عادی و روزمره تان است. بی تفاوتی سبب خسته شدن طرف مقابل می گردد.در یک محیط مناسب و فضای آرام، به گفتگو با همسرتان بپردازید و به او بگویید: قهر كردن شيوه ي مناسبي در حل مشكلات و مسائل زندگي نيست و هيچ كمكي به حل مشكلات نمي كند، پس بهتر است با هم صحبت كنيم تا نتيجه ي درست و منطقي براي حل مشكلات پيدا كنيم. همچنين در مواقع قهر و خشونت و نزاع قرارمان اين باشد كه فرصتي را براي خودمان در نظر بگيريم و از اوج هيجان ها و خشونت ها كه بيرون آمديم به حل مسأله و مشكل هايمان بپردازيم. در مورد مادرتان ،سفارشات اکید قرآن و کثرت احادیث نقل شده از سوی اهل بیت در محبت و احترام کردن به مادر و پدر؛ برای همگان واضح و مبرهن است تا آنجا که در فرهنگ خانواده های شیعی جایگاه والدین بسیار مقدس و قابل احترام است؛ اما واقعیت آن است که با تامل کردن در آیات قرآن و احادیث اهل بیت می توان دریافت که تنها محبت کردن و دوست داشتن والدین کافی نیست، بلکه باید نسبت به آنان مسئولیت پذیر بود.با بالا رفتن سن والدین و آسیب پذیری بیش تر آنان از جنبه جسمی و روحی است؛ بنابراین از منظر قرآن و روایات فرد مومن باید همواره نسبت به والدین خود احساس مسئولیت داشته باشد.هر خانواده ای به مقتضای شرایط خویش نوعی حمایت و توجه را می طلبد؛ برخی از والدین شرایط اقتصادی نامناسبی دارند و به کمک های مادی فرزندان خویش احتیاج دارند. برخی دچار کسالت و مریضی هستند و به پیگیری جوانان خویش نیازمند. برخی دیگر بابت دیگر فرزندان خود دچار معضل هستند و به کمک فرزندان بزرگتر خویش احتیاج دارند.به هر نحو موضوع مسئولیت پذیری تا آنجا در دیدگاه اهل بیت مورد سفارش و تاکید قرار گرفته است که قبل از آن که والدین ابراز بدارند و واگویه کنند فرزندان آنان باید در برطرف کردن مشکلات و حل مسائل آنان پویا باشند.بی شک اگر ما وظایف خود را نسبت به والدین خویش به درستی انجام دهیم خداوند دعای خیر مادر و پدر را در حق فرزندان مستجاب می‌کند و سبب برکت در زمان، روزی، علم و برطرف شدن موانع می شود. سعی کنید همسر خود را نسبت به این مسائل آگاه کنید . و در صورت عدم موافقت ایشان لزومی ندارد با گفتن کمک های خود به مادرتان او را حساس کنید ،شما هم در مقابل همسر خود مسئولید و هم مادر و پدر خود ، باید تعادل را رعایت کنید ، در مواقع دیگر به همسر خود رسیدگی کنید تا وقتی نوبت رسیدگی به مادرتان میشود او حساسیت به خرج ندهد ،با یکدیگر تفریحات دو نفره و برنامه های دو نفره داشته باشید و او را از توجه سیراب کنید تا وقتی نوبت به توجه به مادرتان میرسد پذیرش بیشتری داشته باشد قطعا شما در مقابل مادر و پدر خود مسئولید .میتوانید از شخص سومی که همسر شما او را قبول دارد برای انتقال حرف های خود به او استفاده کنید ،هیچ گاه با همسر خود سر مسائلی که بر روی او حساس میباشد بحث نکنید لزومی ندارد که همیشه بدنبال مجاب کردن همسر خود باشید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی در کنار همسرتان



ارسل تعليقاتك
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.