با سلام و تشکر از شما بابت ارتباط با مشاورین راسخون، در ابتدا باید عرض کنیم راه حل صحیح این مسئله فرار یا نفرت از درس نیست بلکه مردانه باید بایستید و همه مشکلات را حل کنید.
برای حل هر مشکلی انسان باید ابتدا علت و ریشه مشکل را پیدا کند و با از بین بردن ریشه ها و علل، مشکل حل خواهد شد. باید دید که چند وقت است که این مشکل بوجود آمده؟ همزمان با بروز مشکل چه اتفاقی در زندگی شما افتاده است؟ شیوه درس خواندن شما چه تغییری کرده است؟ موقع درس خواندن چه چیزهایی مانع درس خواندن شما می شود؟ چه زمانی مشکل شدیدتر است؟
توانا بود هر که دانا بود، این یکی از ضرب المثل های ما ایرانی هاست. انگلیسی ها ضرب المثلی با همین مضمون اما با کمی تفاوت دارند، توانا بود هر که تمرین کند، با کنار گذاشتن این دو ضرب المثل چه نتیجه ای می گیرید. لحظه ای چشمان خود را ببندید و با دقت تفکر کنید هر دو ضرب المثل را کنار هم قرار دهید چه نتیجه ای می گیرید؟ شاید بتوان گفت با کنار هم قرار دادن این دو ضرب المثل روشن می شود که برای دانا شدن باید تمرین کرد، تمرین تمرین تمرین...آری شرط دانا شدن تمرین و تلاش است. ناپلئون جمله زیبایی در این مورد دارد :رمز موفقیت سه چیز است تلاش تلاش تلاش پس اگر می خواهید برمشکل خود غلبه کنید در اولین قدم باید از فرمولی که ناپلئون معرفی کرد استفاده کنید.
در زیر به ذکر چند نکته اساسی که می تواند برای شما راهگشا باشد اشاره می کنم:
1.لحظه ای خودتان را با شاگردان ممتاز کلاستان مقایسه کنید، چه تفاوتی بین شما و آنان وجود دارد؟ پرسشگر محترم به نظرتان شما از لحاظ شکل ظاهری، قدرت تفکر و احساسات، استعداد خدادادی و... چه تفاوتی با دیگران دارید؟ آیا افرادی که دارای اعتماد به نفس هستند و در درس های خود موفق هستند از کره دیگری به زمین آمده اند؟ آیا آنان دارای ویژگی های خارق العاده ای هستند که من و شما از داشتن آن محروم هستیم؟ چه علل وعواملی موجب شده تا شما احساس نا توانی در برابر درس های خود داشته باشید؟ واقعا مشکل کار در کجاست؟ آیا این مشکل قابل حل است یا اینکه سالیان سال باید با آن دست به گریبان باشید. قبل از اینکه جواب سوال خود را مطالعه کنید از شما می خواهم از پای کامپیوتر بلند شوید و در کاغذی با دقت و مو شکافی به سوالات بالا جواب بدهید. بدون شک با جواب دادن کامل به سوالات بالا هفتاد در صد جواب خود را دریافت می کنید.پرسشگر گرامی به نظر می رسد یکی از مشکلات اصلی شما عدم اعتماد به توانایی هایتان می باشد، تا زمانی که به توانایی ها و ظرفیت خود اعتماد نداشته باشید در زمینه تحصیل خود دچار مشکل می شوید. پس لازم است تصویری مثبت از ویژگی ها و توانایی های خود داشته باشید و با اعتماد به این تواناییها به جنگ مشکلات و مسایل زندگی بروید.خوشبختانه اعتماد به نفس، پدیده‏اى اکتسابى است، یعنى برخوردارى از خصیصه اعتماد به نفس، در گرو تمرین و برنامه ریزى است، و شخصى که خود را در این مورد ضعیف و ناتوان مى‏یابد، مى‏تواند با استفاده از روش‏هاى علمى و با روحیه امیدوارى، براى تغییر شخصیت خود اقدام نماید.
2.پرسشگر گرامی برای غلبه بر مشکل خود تنها یک راه وجود دارد.لحظه ای با خود تامل کنید! آن راه حل چیست ؟ شاید فکر کنید که می خواهم مهم ترین تکنیک روان شناختی حل مشکلتان را برای شما بیان کنم: تنها راه غلبه بر مشکلتان یک چیز است وآن اینکه با تمام وجود بخواهید در تحصیل به موفقیت برسید، آری نمی توانم، نمی شود و این کار از حد توان من خارج است، در قاموس انسان راه ندارد.آیا تا به حال به تفاوت های بین انسان وحیوان توجه کرده اید؟ چه تفاوتی بین انسان وحیوان وجود دارد، قبل از خواندن ادامه جواب لحظه ای با خود تامل کنید!چه جوابی به این سوال می دهید؟ درست حدس زدید، یکی از تفاوت های انسان و حیوان قدرت اراده است. انسان با این قدرت می تواند از نمی توانم ها، توانستن بسازد. به قول معروف نمی شود ونمی توانم در قاموس انسان راهی ندارد. انسان با تکیه بر قدرت اراده خود می تواند بر تمام مشکلات بر سر راه خود فایق آید. شما نیز می توانید بر این مشکلات غلبه کنید به شرط اینکه واقعا و از صمیم قلب خواستار غلبه بر مشکل خود باشید و توانی های خود راباور کنید به قول امام خمینی (ره) باور انسان است که همه چیز را می سازد، پس باور خود را تغییر دهید تا بتوانید در درس های خود موفق شوید. برای اینکار:- به خود تلقین کنید که من می توانم بر مشکلات تحصیلی خود فائق آیم.- زمانی که افکار ناامید کننده به ذهن شما هجوم می آورد،این افکار را از ذهن خود خارج کنید.- با خود بگوئید شکست در چند درس به معنای نداشتن استعداد نیست بلکه نشانه این است که من کم تلاش کرده ام، پس با کمی تلاش خواهم توانست بر مشکلات تحصیلی خود غلبه کنم.- روزی چند بار بنویسید: من با تلاش و جدیت می توانم ‌استعدادهایم شکوفا می شوند. - موفقیت و کامیابى‏ هایى را که در دوران تحصیل تجربه کرده‏ اید در نظر بگیرید به جنبه‏ هاى مثبت خود فکر کنید و سعى کنید آنها را در یک برگه‏اى به صورت فهرست، لیست کنید و آنها را شکوفا ساخته و رشد دهید نه آن که زمینه های منفی را بال و پر دارد و پرورش دهید.
3.با توجه به اینکه شما در درس های خود شکست خورده اید، تا حد زیادی نسبت به توانایی های خود احساس منفی پیدا کنید، این حالت زمانی از بین می رود که شما بتوانید در زمینه تحصیل به موفقیت دست پیدا کنید و این مهم جز از طریق تلاش و کوشش امکان پذیر نیست.
4. خردسالی را مد نظر بگیرید و رفتارهای او را با دقت زیر نظر بگیرید. چه چیزی می بینید؟ تلاش کودک برای رسیدن به هدف خود خیره کننده است، او هیچ گاه از شکست نمی هراسد، برای یاد گرفتن راه رفتن هزاران بار زمین می خورد اما پس از زمین خوردن گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده است دوباره از زمین بلند می شود و برای رسیدن به هدف خود تلاش می کند. پس شما نیز از شکست ترسی به خود راه ندهید و با آغوش باز از آن استقبال کنید.
5.هیچ گاه شکست در درس خواندن را به شخصیت خود تعمیم ندهید. به عنوان مثال زماین که در درسی نمره پائین کسب می کنید، با خود نگوئید من استعدادم پائین است، بگوئید به اندزاه کافی تلاش نکردم و به همین دلیل در درسم نمره پائین کسب کردم.
6.علل شکست تحصیلی خود را با دقت بررسی کنید و سعی کنید این علل را از بین ببرید.
7. لیستى از فوائد مادى، معنوى، موقعیتى درس خواندن و کسب موفقیت تحصیلى تهیه نموده و آن را هر روز مرور کنید و هر روز چند دقیقه بر روى یکى از آن فوائد فکر کرده و چند سطر درباره آن مطلب بنویسید و این عمل را براى یکایک فوائد انجام دهید و بعد هر کدام که براى شما خوشایندتر بود را گاه گاهى مطالعه و به آن بیافزائید
8. لیستى از پیامدهاى منفى درس نخواندن، مانند عدم موفقیت تحصیلی و یا نرسیدن به آرزوها و... را تهیه و با تأمل در مورد یکایک آنها این پیامدهاى منفى را براى خود جدّى، بزرگ و معضل آفرین معرفى کنید.
9.برای موفقیت در زمینه تحصیل برنامه ریزی دقیقی انجام دهید و با دقت آن را به کار بگیرید، برای به کار بستن برنامه از همین امروز شروع کنید.
10. مطالبی که معلم تدریس می کند را همان روز مطالعه و فیش برداری کنید و از همین اول ترم اجازه ندهید درس ها بر روی همدیگر انباشته شود.
بگذار با یک مثال صحبتم را پایان بدم. دوست عزیز تا حالا سگ به شما حمله کرده؟ وقتی حمله کرد چه کردید؟ حتماً می‌گویید: الفرار. بله فرار ولی شده سگ به شما برسه؟ دوست خوبم معمولاً انسانها از دست دندانهای سگها فرار می‌کنند و با وجود چالاکی و سرعت سگ ولی آدم‌ها می‌توانند فرار کنند. چرا؟
وقتی یک سگ به انسان حمله می‌کند؛ فکر و شناخت انسان می‌گه بدو و فقط فرار کن یعنی وقتی مغز انسان را باز کنیم فقط توی آن فکر فرار قرار دارد. دگه قلب و باور و احساسش هم مملو از ترس شده و با نهایت ترس میگه بدو و فرار کن. و یک قسمت دگه از وجود انسان هم میگه بدو و آن رفتار و حرکات بدنش است یعنی با سر و دست و پا و همه اعضا تلاش می‌کند تا از سگ دور شود.
پس انسان چون با تمام وجود یعنی فکر، احساس، رفتارش مصمم بود به فرار توانست فرار کند ولی اگر در هنگام فرار موبایلش زنگ بخورد و در مغزش غیر از فرار به جواب دادن به گوشی هم فکر بکند؛ مطمئن باش در این لحظه سگ پای شما را می‌گیرد. چون با تمام وجود فرار نمی‌کردید.
دوست عزیز اگر قصد هر کاری را دارید سعی کنید با تمام وجود (فکر، رفتار، احساس) خود را برای انجام آن ادامه کنید. در زمینه‌ی درس خواندن هم اگر می‌بینید علاقه ندارید یا موقع مطالعه ذهنتان مشغول است و یا نحوه مطالعه کردن را نمی‌دانید پس باور کنید موفق نمی‌شوید. پس با خودت رو راست باش و سعی کن در هر حرکتی سه بعد وجود خود را همراه خود کنی.
با امید موفقیت

بیشتر بخوانید:
چند راهکار برای رسیدن به موفقیت تحصیلی