ناشناس
نمیتونم حرف بزنم،اعتماد بنفس ندارم"لطفا راهنمایی م کنین.
نمیدونم از کجا باید شروع کنم.
فکر میکنم مشکل اصلی حتی الان هم که میخوام سوال بپرسم و کمک بخوام همینه که من واقعا وقتی قراره راجب مشکلاتم با کسی صحبت کنم نمیتونم راجبشون حرف بزنم.
وقتی از کسانی که دوستشون دارم ناراحتم و علت ناراحتی رو ازم میپرسن نمیتونم دقیق بگم چرا ناراحتم و همیشه یه علت دیگه میگم که ناراحتشون نکنم.
قبلا خیلی پرحرف بودم قبلا هم که میگم دقیق یادم نیست کی و نمیدونم از کی اینجوری شدم که نمیتونم راجب مشکلاتم حرف بزنم
نمیدونم حتی الان چی گفتم حرفام فک کنم سروته ندارن
نمیدونم
میشه کمکم کنید؟
فک میکنم اگه بتونم حرف بزنم خیلی از مشکلاتم مثل ترس هام و بی خوابی و تنهایی و خیلی چیزای دیگه حل میشن
نمیدونم شایدم اشتباه میکنم
سوالاتی که پرسیده شده بود رو خوندم و تو مواردی که مشکل مشابه منو داشتن توصیه اکید کرده بودین به مشاورمراجعه کنن
اما من نمیتونم با کسی رو در رو صحبت کنم
اگه پرحرفیامو خوندین باید بگم ممنون که پیامم رو خوندین
مشاور: خانم موحدنساج
سلام به شما پرسشگر محترم و تشکر بابت اعتمادتان به راسخون، امیدوارم این پاسخگویی بتواند زمینه رفع مشکلتان باشد.دوست عزیز سوالتان را به خوبی مطرح کردید و همانگونه که اینجا تجربه کردید بیان ذهنیات و احساسات زیاد هم کار سختی نیست. همانگونه که الان موفق شدید، پس از این پس هم می توانید.شاید بیشترین ترس شما از بیان احساسات ترس باشد ، ترس از قضاوت شدن، ترس از ایجاد ذهنیت منفی در مخاطب، ترس از طرد شدن ، ترس از تنهایی و....این ترس ها به صورت درونی و مخفی است و اکثر ما از آنها بی اطلاع هستیم ولی در شکل رفتار ما خود را نشان می دهند.برخی از مطالب برای بنده روشن نیست مانند رابطه یتان با اعضای خانواده و دوستان، نشانه های احتمالی اضطراب و ....
ولی با توجه به مطالب گفته شده چند راهکار پیشنهاد می شود:
۱- آرامش روحیتان را با انجام تمرینات ساده مانند ریلکسیشن افزایش دهید، چشم هایتان را ببندید و با گوش دادن به یک موسیقی خیلی ملایم به محیطی که مورد علاقیتان است مانند ساحل فکر کنید.
۲- در مواقعی که فشار روحی را تجربه می کنید چند نفس عمیق شکمی بکشید به این صورت که ۳ ثانیه اکسیژن را از طریق دهان درون محیط شکمی خود هدایت کنید، ۱۲ ثانیه نفس خود را حبس کنید و سپس در عرض ۶ ثانیه دی اکسید کربن را از طریق بینی خارج کنید.همچنین می توانید با مشت کردن محکم دست ها و سپس باز کردن مشت ها به صورت سریع مقدار زیادی از تنش روحی خود را خارج کنید.
۳- ورزش کنید که از طریق آن بتوانید با جذب اکسیژن فراوان ترشح هورمون های مغزی خود را در حالت تعادل حفظ کنید.با حفظ سلامت جسم سلامت روحیتان را به دست آورید.
۴- روزی نیم ساعت را برای نوشتن ذهنیات خود در نظر بگیرید، روی برگه کاغذ با اطرافیان خود درد دل کنید، دعوا کنید و احساساتتان را بیان کنید.سپس می توانید آن را پاره کرده و دور بیاندازید.
سعی کنید خود را ملزم به انجام این تمرین کنید که گام موثری در جهت بیان احساسات شما خواهد بود.در روزهای اول شاید این کار کمی سخت به نظر برسد ولی به مرور از انجام آن لذت خواهید برد، زیرا در عمل خواهید دید که پس از هربار نوشتن چه میزان آرامش به شما منتقل می شود، به برون ریزی احساساتتان کمک می کند و در نهایت شما را برای به زبان آوردن احساساتتان یاری خواهد کرد.
۵- از بیان مطالب ساده به اطرافیانتان شروع کنید تا در ادامه بتوانید پیچیده ترین احساساتتان را به زبانی ساده بیان کنید.
۶- می توانید برای شروع از زدن پیامک یا نوشتن نامه برای اطرافیان شروع کنید.
۷- بیان احساسات نشانه ضعف یک شخص نیست، برعکس بیان نکردن خواسته ها در بیشتر مواقع باعث ایجاد سوء تفاهم و مشکل آفرین است.
۸- در بیان خواسته ها سعی کنید زمان مناسب را در نظر بگیرید و آرام و شمرده شمرده صحبت کنید، تند صحبت کردن باعث ایجاد تنش روحی در شما شده و اضطرابتان را افزایش می دهد که در ادامه ممکن است نتوانید به درستی منظور خود را بیان کنید.
۹- مطالبی را که می خواهید بیان کنید اول بنویسید و مرور کنید، یا اول در ذهن خود یا جلوی آینه تمرین کنید تا با اطمینان از درستی آن با اعتماد به نفس مناسب شروع به سخن داشته باشید.
۱۰- از رفتن به پیش مشاور هراسی نداشته باشید، اکثر افراد فکر می کنند نمی توانند منظور خود را به درستی به مشاوران القا کنند در حالیکه یک مشاور زبده می تواند به شما کمک کند تا منظورتان را به درستی به او منتقل کنید.
موفق باشید.
بیشتر بخوانید:
خودباوری و اعتماد به نفس
