ناشناس
عاشق دختری شدم که همکلاسی مه ولی شک دارم که به من علاقه داره،قصدم ازدواجه ولی قصد اونو نمیدونم.لطفا راهنمایی م کنین.
عاشق دختری شدم که اتفاقی در تلگرام با پسری آشنا شده ودچار شکست روحی شده یا به گفته ی خودش یک بار عاشق شده و بعد پسره با استناد به خواب مادربزرگش که گفته ما نمیتوانیم باهم باشیم بعد 6 ماه رفته واین دو دیدار حضوری نداشتن و همچنین در دوران راهنمایی با پسری دوست شده که به من گفت اوج هیجاناتم بود ولی بعد اینکه فهمیدم پسره آدم کثیفی هست وبا چن نفره دیگه دوستی کرده وآنهارا رها میکند ازش متنفرشدم این دختر حرفای دلش را بهم گفت و 6 ماهه باهم رابطه سالم داریم و همکلاسیم ولی الان میگه ما نمیتونیم باشیم باهم ازدواجم کنیم زندگیمون خراب میشه آیا بنظر شما امیدی هست که زندگی خوبی بعد ازدواج داشته باشیم و همه ی این ماجرا ها را فراموش کند لطفا راهنماییم کنید چون نمیدونم چه کنم ما همکلاسیم و 2سال دیگه درسمون تموم میشه بهم گفته نمیتونم ادامه بدم و این حرفا از رابطه خیلی میترسد که دچار شکست شود آیا باهاش صمیمی باشم یا نه چون واقا قصدم ازدواج است
مشاور: احسان فدایی
همانطور که می دانید ازدواج یکی از مهمترین حوادث و رویدادها ی زندگی است و نقش مهمی در سرنوشت و سعادت و خوشبختی انسان دارد ، مضافاٌ بر اینکه اگر به نحو صحیح انجام پذیرد بسیاری از نیازهای انسان را اعم از نیازهای عاطفی و جنسی را تاْمین و باعث آرامش روحی انسان می شود بنابراین در عین حال که نباید در انتخاب همسر خیلی وسواس گونه عمل کرد اما دقت، شناخت و اتخاذ تصمیم حساب شده و بالاخره انتخاب صحیح از شرایط ضروری یک ازدواج موفق است.
برادر عزیز!
در امر ازدواج نباید قبل از انتخاب، عاشق و دلباخته ی کسی شد (نه پسر نسبت به دختر و نه دختر نسبت به پسر) البته علاقه در حدّی که انگیزهای شود برای انتخاب اشکالی ندارد بلکه لازم است اما اگر این علاقه تبدیل به عشق شد مشکلات زیادی از جمله فقدان شناخت درست و واقع بینانه از طرف مقابل را به دنبال خواهد داشت ؛زیرا روح حاکم بر این گونه احساسات و علاقه مندی ها، عشقورزی کور است نه خردورزی. پای خرد و عقل در میدان عاشقی لنگ است. امام علی علیه السلام میفرمایند: «حبّ الشّیء یعمی و یصمّ»، دوست داشتن چیزی انسان را کور و کر می کند. در حالی که تصمیمگیری درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تکیه بر عقلانیّت و خردورزی ممکن است. چنین علاقه مندی هایی راه عقل را مسدود و چشم واقع بین انسان را کور میسازد و اجازه نمیدهد تا یک تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود.شما به فردی علاقه پیدا کرده اید که تکلیف مشخصی ندارد و ارتباطات قبلی با افراد دیگری برقرار نموده است و الان هم مانند دیگران حاضر به ارتباط با شما شده است و حتی به شما نیز اعتماد ندارد. از نظر ما بهترین کار در این شرایط این است که چون این فرد پاکدامنی و عفت کافی ندارد، ارتباط خود را با او قطع نمایید و به دنبال یک ازدواج سالم باشید.ازدواج یک امر مقدسی است که در سرنوشت آدمی مؤثر است. پس نباید با این موضوع بسیار مهم، برخورد احساسی کنیم و تسلیم احساساتمان شویم. بلکه باید با آن کاملا عاقلانه کنار بیاییم.به احساس خود در این سنین نوجوانی و جوانی نباید اطمینان کنید. جوان در این سنین دچار خیالات بسیار قوی ای نسبت به جنس مخالف است و به تجربه ثابت شده عشق هایی که در این سن ایجاد می شوند نه واقعی هستند و نه پایدار و بیشتر ناشی از غلیان احساس هستند. باید سعی کنید از دلبستگی در این سن پرهیز کنید و به خودتان فرصت بدهید تا قدری عاقلانه تر با مسایل مهم زندگی مانند ازدواج برخورد نمایید. ازدواج یکی از مهمترین حوادث زندگی انسان است و نقش مهمی در سرنوشت، سعادت و خوشبختی و همچنین ناکامی و شقاوت انسان دارد لذا باید با دقت کافی همهء جوانب مسئله مد نظر قرار گیرد و غفلت از هر بعدی از ابعاد این مسئله می تواند پیامدهای ناگوار و جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد.
پس مراقب باشید و از خطر آینده دوری کنید.
موفق باشید.
بیشتر بخوانید:
ازدواج؛ سودمندی ها و هشدارها (4)
