ناشناس
دوست دارم شوخ طبع و جذاب باشم،اعتماد بنفس ندارم"راهنمایی میخوام.
من دختری12ساله هستم دوست ندارم تو جمع باشم چون حرفی برای گفتن ندارم من خیلی خجالتی ام حتی خجالت میکشم با بچه ها کوجیک حرف بزنم تا کسی ازم سوال نپرسه چیزی نمیگم و دوستی هم ندارم و شوخی هم بلد نیستم من دوست دارم مثل همه ی دخترا شوخ طبع وزبون باز و جذاب باشم دوستای زیادی داشته باشم ولی بلد نیستم نمیتونم . من خیلی از این رفتارم زجر میکشم تا حدی که از خودم بدم میاد من از بچه کی اینجوری بودم فکر میکردم بزرگ بشم رفتارم خوب میشه ولی هیچ فرقی نمیکنم لطفاً کمکم کنین .
مشاور: خانم امانی
با عرض سلام و تقدیم احترام خدمت شما پرسشگر محترم! ارتباط شما با ما گویای این است که در صدد انتخاب مسیر صحیح هستید و امیدواریم ما نیز راهنمای خوبی برایتان باشیم.
- با توجه به اینکه شما خصلت خجالتی بودن را از کودکی داشتید پس نباید انتظار داشته باشید تا سریعا این ویژگی را بتوانید تغییر دهید و به مرور زمان می توانید آن را تعدیل کنید .
- امام علی (ع) می فرمایند:هنگامی که از چیزی می ترسی ،خود را در آن بیفکن،زیرا گاهی ترسیدن از چیزی ،از خود آن سخت تر است. یکی از مهمترین و اصلی ترین چیزهایی که موجب می شود به مرور زمان خجالتی بودن و ترس از صحبت کردن در جمع از شما دور شود این است که خود را در موقعیت قرار بدهید یعنی کم کم در جمع دوستان خانواده فامیل شروع کنید و با گفتن یک جمله یخ درون خود را بشکنید و کم کم می فهمید که اصلا مشکلی نیست شاید از شدت اضطراب چند باری هم تپق بزنید و نتوانید از پس آن برآیید اما بدانید که ماهرترین سخنرانان نیز در ابتدای امر این گونه بوده اند و چه بسا الان هم این مشکل پیش بیاید اما این امری است طبیعی .
- ترس های خود را لیست کنید. ترس از حقارت ، ترس از اینکه در مورد شما چه فکری می کنند؟ مثلا دایم فکر می کنید ، اگر حرف بزنم خوب نتوانم از پس آن بربیایم و ... و بیشتر از نظر دیگران نسبت به خود واهمه دارید بدانید که احتمال دارد همین الان هم در مورد شما که گوشه گیرید و خجالتی هستید حرفی بزنند پس در هر صورت احتمال اینکه دیگران در مورد هر کسی قضاوت کنند وجود دارد . آیا منطقی است که اینقدر خودمان را نگران حرف ها و قضاوت های دیگران بکنیم و گویا اسیری در قفس وجود دیگران شده ایم، ما باید یاد بگیریم که ذهن خوانی نکنیم ، ذهن خوانی یعنی اینکه بدون اینکه دیگری به ما چیزی بگوید خودمان تصوری از آنچه در ذهنش می گذرد داریم و در بیشتر مواقع غلط است و اطرافیان اصلا به ما فکر نمی کنند فقط ما خود را درگیر مسائلی کردیم که اصلا وجود نداشته است . در مورد فکرهایی که از قضاوت دیگران در مورد ما می گذرد به این فکر کنید که آیا آن ها از شما برتر هستندو شما احساس حقارت می کنید . این را بدانید و ملکه ذهن خود کنید و بارها برای خود تکرار کنیدکه ما انسان ها همه با هم برابر هستیم چه از نظر سنی ، تحصیلات ، موقعیت اجتماعی از ما بالاتر باشند اما باز هم در اصل با یکدیگر برابر هستیم و نزد خداوند در صورتی کسی جایگاه والاتری می گیرد که تقوا پیشه کند. یک نکته کلیدی ،خود را ارزشمند بدانید این همان مسئله ایست که به شما می تواند جرات دهد و توانایی رفع مشکلتان را به شما می دهد.با خود تکرار کنید که من از هیچ کس کمتر نیستم من هم مانند بقیه انسان هستم پس من موفق خواهم شد در جمع صحبت کنم و ...
- نقاط مثبت خود را بنویسید و فقط روی نقاط منفی و ضعف خود زوم نکنید . تمام ما انسان ها مجموعه ای از خوبی و بدی ، نقاط قوت و ضعف هستیم پس نقاط قوت خود را روز به روز پرورش دهید و از طریق آن ها با دیگران ارتباط برقرار کنید. مثلا اگر در کشیدن نقاشی ماهر هستید می توانید به دوستانتان هدیه دهید و از این طریق راه های ارتباطی را باز کنید.
- در اجتماع های مختلف بیشتر شرکت کنید مانند مراسم شادی و عزاداری و سعی کنید ارتباط تان را روز به روز بیشتر کنید و اگر از رفتن به مهمانی و یا مراسمی که دعوت شده اید پرهیز کنید این ویژگی روز به روز در شما رشد پیدا خواهد کرد و دیرتر و سخت تر قابل تغییر می باشد. در مراسم به نحوه ی تعامل افراد و یا واژه هایی که به کار می برند دقت کنید و با خود تمرین کنید که شما هم تقلید کنید.
- کتاب خیلی بخوانید و فیلم زیاد نگاه کنید و ...در کل از راههای مختلف تلاش کنید دایره واژگان خود را افزایش دهید. در این صورت می توانید با اعتماد به نفس بیشتری در جمع حضور پیدا کرده و ابراز وجود کنید.
امیدوارم راهنمایی های بنده کمک کننده باشد ، موفق باشید
بیشتر بخوانید:
عوامل بالا و پایین رفتن اعتماد به نفس
بیشتر بخوانید:
عوامل بالا و پایین رفتن اعتماد به نفس