ناشناس
مشاوره خانواده: میخوام همه تلاشمو بکنم زندگیمو درست کنم ولی نمیدونم چطوری؟
سلام خدمت شما
من برتون یه بار پیام ارسال کردم اما به نظرم کامل نبود باعرض شرمندگی
من ۳۰ سالمه و۱۳ ساله ازدواج کردم حدود ۷ ماه پیش با یکی از اقوام نزدیکم ارتباط برقرار کردم چند باری همسرم شک کرد ولی بهش گفتم اشتباه میکنی تا اینکه حدود یک ماه پیش همسر اون اقا پیام ها وعکس هایی که برا اون اقا فرستاده بودمو دید وبرای همسرم فرستاد همسرم حالا از همه چیز مطلع شده بود واقعا دوسم داره بعد از کشمش هایی گفت بمون وزندگیتو بکن در همین یک ماه من هم متوجه شدم اون اقا چه دروغ هایی به من گفته و اینکه خودمم الان نمیخوام سمتش برگردم ولی همسرم قبول نمیکنه بسیار ناراحت و داغونه یه کم خوبه یهویی حالش خراب میشه نمیدونم چیکار کنم میترسم زندگیم به خاط یه ادم نامرد از بین بره میخوام همه تلاشمو بکنم زندگیمو درست کنم نمیدونم چجوری؟
مشاور: علی محمد صالحی
با عرض سلام و احترام. ممنون از اعتماد شما.
خیلی خوبه که شما انگیزه زیادی دارید و میخواهید همه تلاشتون رو بکنید تا زندگیتون رو درست کنید. اما اولین نکته ای که میتونم به شما بگم اینه که از این قضیه، تجربه کسب کنید. منظور من اینه که هرچند این شرایط، شرایط سختی برای شماست، و هم شما و هم همسرتون تحت فشار روانی هستید، ولی اگر احساس بد و عذاب وجدانی که الان دارید باعث بشه دیگه این اشتباه رو تکرار نکنید، این ناراحتی و احساس پشیمونی ارزش پیدا میکنه. یعنی ناراحتی، نگرانی و احساس بدی که الان دارید رو، بصورت عمیق، در ذهن و خاطر خودتون بسپارید تا فراموش نکنید. نکته بعد اینکه، پیامدهای این حادثه و زلزله ای که در زندگی مشترک شما اتفاق افتاده تا مدتی باقی خواهد موند، و طبیعی هست که همسرتون این گونه رفتارها رو داشته باشه، وقتی یک سنگ کوچیک هم داخل آب میندازی، موج ایجاد میکنه، چه برسه به احساس اینکه محبوبت و کسی که خیلی دوسش داشتی بهت خیانت کرده، پس احساس خشم، عصبانیت، شک و تردید، آشفتگی، ترس، درد و رنج، افسردگی، و پریشانی برای همسرتون بجا و نرمال است. نکته بعد، بدون اینکه بخواهید اشبتاه خودتون رو توجیه کنید یا دلایل غیر موجه بیارید، اشتباه خودتون رو بپذیرید، و قبول کنید. چون وقتی شما اشتباه خودتون رو بپذیرید و قبول کنید برای همسرتون راحتتره تا شما رو ببخشه و خطای شما رو فراموش کنه، تا اینکه شما بخواهید اشتباهتون رو توجیه کنید؛ چون صداقت به بازگرداندن اعتماد کمک می کنه، به خصوص زمانی که شما متوجه حساسیت همسرتان برای صداقت در روابط متقابلتان میشید. همچنین به حرف و درددل های همسرتون با تمام دل و جون گوش کنید و اجازه بدید همسرتون هرچه در دل داره به شما بگه. اگر همسرتون با شما درد و دل کنه و احساساتش رو نسبت به این اتفاق بیان کنه خیلی خوب میشه و راه برگشت اعتماد و بهبودی رابطه شما آسونتر میشه، حتی اگر به شما توهین کنه یا فحش بده یا... .
نکته بعد اینکه ممکنه همسر شما بترسه که شما دوباره بی وفایی کنید و میخواد مطمئن بشه که خیانتی از شما سر نمیزنه، بخاطر همین ممکنه از شما توقعات سنگینی داشته باشه، درست است که برای شما سخته، اما بدونید این خواسته ها وتوقعات سنگین، سنگ بنای برگشت اعتماده و این خواسته ها را رد نکنید. نکته بعد اینکه، این مسئله بستگی به میزان رابطه شما هم داره، و اینکه این رابطه تا چه حدی پیش رفته، در هر صورت نیازی نیست شما جزئیات رابطه رو به همسرتون بگید و گفتن جزئیات میتونه تاثیر منفی بیشتری داشته باشه، و بصرف بیان کلیات بسنده کنید و هر میزانی که همسرتون نفهمیده و متوجه نشده، نیاز نیست خودتون بگید.
خلاصه اینکه شما و همسرتون نیاز به گذشت زمان دارید که این مسئله تلطیف بشه و از شدت اون کاسته بشه، و هم شما و هم همسرتون باید این دوره حساس و سخت رو تحمل کنید، و اگر شرایط بگونه ای پیش رفت که شما و همسرتون نمیتونید شرایط رو تحمل کنید حتما از مشاوره حضوری کمک بگیرید تا زندگی شما بجدایی نرسه.
موفق و سربلند باشید
بیشتر بخوانید:
خیانت و دروغ در زندگی مشترک
آقایان بیشتر جذب چه خانم هایی میشوند؟؟
خیلی خوبه که شما انگیزه زیادی دارید و میخواهید همه تلاشتون رو بکنید تا زندگیتون رو درست کنید. اما اولین نکته ای که میتونم به شما بگم اینه که از این قضیه، تجربه کسب کنید. منظور من اینه که هرچند این شرایط، شرایط سختی برای شماست، و هم شما و هم همسرتون تحت فشار روانی هستید، ولی اگر احساس بد و عذاب وجدانی که الان دارید باعث بشه دیگه این اشتباه رو تکرار نکنید، این ناراحتی و احساس پشیمونی ارزش پیدا میکنه. یعنی ناراحتی، نگرانی و احساس بدی که الان دارید رو، بصورت عمیق، در ذهن و خاطر خودتون بسپارید تا فراموش نکنید. نکته بعد اینکه، پیامدهای این حادثه و زلزله ای که در زندگی مشترک شما اتفاق افتاده تا مدتی باقی خواهد موند، و طبیعی هست که همسرتون این گونه رفتارها رو داشته باشه، وقتی یک سنگ کوچیک هم داخل آب میندازی، موج ایجاد میکنه، چه برسه به احساس اینکه محبوبت و کسی که خیلی دوسش داشتی بهت خیانت کرده، پس احساس خشم، عصبانیت، شک و تردید، آشفتگی، ترس، درد و رنج، افسردگی، و پریشانی برای همسرتون بجا و نرمال است. نکته بعد، بدون اینکه بخواهید اشبتاه خودتون رو توجیه کنید یا دلایل غیر موجه بیارید، اشتباه خودتون رو بپذیرید، و قبول کنید. چون وقتی شما اشتباه خودتون رو بپذیرید و قبول کنید برای همسرتون راحتتره تا شما رو ببخشه و خطای شما رو فراموش کنه، تا اینکه شما بخواهید اشتباهتون رو توجیه کنید؛ چون صداقت به بازگرداندن اعتماد کمک می کنه، به خصوص زمانی که شما متوجه حساسیت همسرتان برای صداقت در روابط متقابلتان میشید. همچنین به حرف و درددل های همسرتون با تمام دل و جون گوش کنید و اجازه بدید همسرتون هرچه در دل داره به شما بگه. اگر همسرتون با شما درد و دل کنه و احساساتش رو نسبت به این اتفاق بیان کنه خیلی خوب میشه و راه برگشت اعتماد و بهبودی رابطه شما آسونتر میشه، حتی اگر به شما توهین کنه یا فحش بده یا... .
نکته بعد اینکه ممکنه همسر شما بترسه که شما دوباره بی وفایی کنید و میخواد مطمئن بشه که خیانتی از شما سر نمیزنه، بخاطر همین ممکنه از شما توقعات سنگینی داشته باشه، درست است که برای شما سخته، اما بدونید این خواسته ها وتوقعات سنگین، سنگ بنای برگشت اعتماده و این خواسته ها را رد نکنید. نکته بعد اینکه، این مسئله بستگی به میزان رابطه شما هم داره، و اینکه این رابطه تا چه حدی پیش رفته، در هر صورت نیازی نیست شما جزئیات رابطه رو به همسرتون بگید و گفتن جزئیات میتونه تاثیر منفی بیشتری داشته باشه، و بصرف بیان کلیات بسنده کنید و هر میزانی که همسرتون نفهمیده و متوجه نشده، نیاز نیست خودتون بگید.
خلاصه اینکه شما و همسرتون نیاز به گذشت زمان دارید که این مسئله تلطیف بشه و از شدت اون کاسته بشه، و هم شما و هم همسرتون باید این دوره حساس و سخت رو تحمل کنید، و اگر شرایط بگونه ای پیش رفت که شما و همسرتون نمیتونید شرایط رو تحمل کنید حتما از مشاوره حضوری کمک بگیرید تا زندگی شما بجدایی نرسه.
موفق و سربلند باشید
بیشتر بخوانید:
خیانت و دروغ در زندگی مشترک
آقایان بیشتر جذب چه خانم هایی میشوند؟؟