ناشناس
مشاوره تحصیلی: نمی دانم که می خواهم در آینده چه کاره شوم. راه حل شما برای مشکل من چیست؟
من دانش آموز زرنگی هستم و در امتحان ها نمره بالایی می گیرم. اما گاهی اوقات که می خواهم درس بخوانم احساس می کنم هیچ علاقه ای برای درس خواندن ندارم.
در ضمن این را هم بگویم که حتی خودم هم هنوز نمی دانم که می خواهم در آینده چه کاره شوم.
راه حل شما برای مشکل من چیست؟
مشاور: خانم عقیقی
با سلام خدمت شما دانش آموز عزیزم
حرف های شما نشان می دهد که به آینده خود توجه دارید و من به این خاطر به شما آفرین می گویم.
اول از هم اینکه نمی دانید می خواهید در آینده چه کاره شوید. این فعلا مسئله مهم و پیچیده ای نیست . به هر حال الان شما دوران متوسطه اول را طی می کنید در این دوران شما ممکن است در هر روز نظر متفاوتی در مورد خودتون و آیندتون داشته باشد. الان مهم نیست که می خواهی در آینده چه کاره بشوی مهم است که بدانی به چه حوزه ای علاقه داری. مثلا از دروس تجربی خوشتون می یاد یا دروس هنری را می پسندی یا از درس های تحلیلی لذت می برید. این مهم است که علایق و توانایی و استعداد خودت رو بشنای و در جهت رشد اونها تلاش کنی، شغل آینده ات در همین علاقه هات مشخص میشه. الان تلاش کن که دروس را خوب بشناسی بفهمی که به چه چیزی علاقه داری، چه چیزی برات خوشاینده و چه درسی را وقتی می خونی لذت می بری و خسته نمیشی. ضمنا یه چیز دیگه هم بگم اینکه همه چیز در درس ها نهفته نیست بعضی اوقات شما علائق و استعداد های خود را در خارج از کتاب درسی پیدا می کنی یا اینکه در یکی از مسائل ریز کتاب درسی به اون توجه شده: تو باید اون رو بشناسی و در جهت رشد اون مطالعه و برنامه ریزی کنی و شغل آینت رو درش پیدا کنی.
و اما اینکه احساس می کنی به درس خواندن علاقه ای نداری: اول از همه باید بدانی که وقتی مسئله ای برات پیش میاد این فقط برای شما نیست شما تنها نیستید که گاهی احساس می کنی هیچ علاقه ای به درس نداری. دانش اموزان معمولا در دوره ای از تحصیل به دلایل مختلف براشون پیش میادکه احساس می کنن علاقه ای به درس خوندن ندارن.
این می تونه دلایل زیادی داشته باشه:
1- یکیش مسائل و مشکلاتی هست که در اطراف فرد وجود داره مثلا مشکلات دوران نوجوانی، درگیری ها با والدین، استفاده زیاد از تلفن همراه
2- گاهی افکار منفی که در ذهن خود فرد وجود داره باعث میشه علاقه فرد کم بشه این افکار ممکنه از طریق دیگران به ذهن منتقل بشه مثلا دوستت بگه درس خوندن چه فایده ای داره؟؟؟ یا از طرف خودت باشه مثلا من این درس رو برا چی باید بخونم؟؟؟
3- یکی دیگه از دلایل این که از طرف مدرسه و خانواده به دانش آموزان فشار وارد میشه که حتما باید درس بخونی ، حتما باید نمره خوب بگیرید و ... و خیلی فشار روانی روی دانش اموز وارد میشه.
شما باید موقعیت زندگی خودت رو جستجو نی ببینی که توی کدوم یک از این موارد مشکل هست. اما نکته مهم اینه که اگه والدین و مدرسه به شما فشار وارد میکنن دلیلش اینه که برای آینده شما ارزش قائل هستند اونها می خان که شما آینده خوبی داشته باشید. اما تو باید بدونی که می تونی در کنار درس تفریحات خوبی داشته باشی و با اون تفریحات انرژی خودت رو جمع کنی تا بتونی به درس هات برسی.
نقش افکار در این زمینه خیلی مهمه ... درسته که تو الان شاید بگی نه فکر خاصی نمی کنم اما این درست نیست: این افکار ماست که زندگیمون رو شکل میده... مثلا تو داری درس می خونی ناگهان احساس بی علاقگی می کنی: بهتره که سریع به ذهنت فکر کنی بگی که الان چه چیزی از ذهنم عبور کرد اون رو متوقف کنی و اون رو بنویسی... خیلی دقیق افکارت رو جستجو کن نگو هیچی از ذهنم رد نشد خوب دقت کن.... وقتی فکرت رو نوشتی براش جواب پیدا کن.... مثل دو تا ادمی که دارن باهم گفتگو می کنن.... مچ فکرت رو بگیر... اجازه نده تو رو مدیریت کنه تو اون رو مدیریت کن.....
شاید یه فکر اشتباه اومده تو ذهنت و باعث شده تو بی علاقه بشی....
البته این کار یکم دقت و توجه میخاد اما هر کسی می تونه انجامش بده....
حتما تمرین کن ... تو آینده موفقی داری....
بیشتر بخوانید:
10راهکار برای زندگی بدون نگرانی
حرف های شما نشان می دهد که به آینده خود توجه دارید و من به این خاطر به شما آفرین می گویم.
اول از هم اینکه نمی دانید می خواهید در آینده چه کاره شوید. این فعلا مسئله مهم و پیچیده ای نیست . به هر حال الان شما دوران متوسطه اول را طی می کنید در این دوران شما ممکن است در هر روز نظر متفاوتی در مورد خودتون و آیندتون داشته باشد. الان مهم نیست که می خواهی در آینده چه کاره بشوی مهم است که بدانی به چه حوزه ای علاقه داری. مثلا از دروس تجربی خوشتون می یاد یا دروس هنری را می پسندی یا از درس های تحلیلی لذت می برید. این مهم است که علایق و توانایی و استعداد خودت رو بشنای و در جهت رشد اونها تلاش کنی، شغل آینده ات در همین علاقه هات مشخص میشه. الان تلاش کن که دروس را خوب بشناسی بفهمی که به چه چیزی علاقه داری، چه چیزی برات خوشاینده و چه درسی را وقتی می خونی لذت می بری و خسته نمیشی. ضمنا یه چیز دیگه هم بگم اینکه همه چیز در درس ها نهفته نیست بعضی اوقات شما علائق و استعداد های خود را در خارج از کتاب درسی پیدا می کنی یا اینکه در یکی از مسائل ریز کتاب درسی به اون توجه شده: تو باید اون رو بشناسی و در جهت رشد اون مطالعه و برنامه ریزی کنی و شغل آینت رو درش پیدا کنی.
و اما اینکه احساس می کنی به درس خواندن علاقه ای نداری: اول از همه باید بدانی که وقتی مسئله ای برات پیش میاد این فقط برای شما نیست شما تنها نیستید که گاهی احساس می کنی هیچ علاقه ای به درس نداری. دانش اموزان معمولا در دوره ای از تحصیل به دلایل مختلف براشون پیش میادکه احساس می کنن علاقه ای به درس خوندن ندارن.
این می تونه دلایل زیادی داشته باشه:
1- یکیش مسائل و مشکلاتی هست که در اطراف فرد وجود داره مثلا مشکلات دوران نوجوانی، درگیری ها با والدین، استفاده زیاد از تلفن همراه
2- گاهی افکار منفی که در ذهن خود فرد وجود داره باعث میشه علاقه فرد کم بشه این افکار ممکنه از طریق دیگران به ذهن منتقل بشه مثلا دوستت بگه درس خوندن چه فایده ای داره؟؟؟ یا از طرف خودت باشه مثلا من این درس رو برا چی باید بخونم؟؟؟
3- یکی دیگه از دلایل این که از طرف مدرسه و خانواده به دانش آموزان فشار وارد میشه که حتما باید درس بخونی ، حتما باید نمره خوب بگیرید و ... و خیلی فشار روانی روی دانش اموز وارد میشه.
شما باید موقعیت زندگی خودت رو جستجو نی ببینی که توی کدوم یک از این موارد مشکل هست. اما نکته مهم اینه که اگه والدین و مدرسه به شما فشار وارد میکنن دلیلش اینه که برای آینده شما ارزش قائل هستند اونها می خان که شما آینده خوبی داشته باشید. اما تو باید بدونی که می تونی در کنار درس تفریحات خوبی داشته باشی و با اون تفریحات انرژی خودت رو جمع کنی تا بتونی به درس هات برسی.
نقش افکار در این زمینه خیلی مهمه ... درسته که تو الان شاید بگی نه فکر خاصی نمی کنم اما این درست نیست: این افکار ماست که زندگیمون رو شکل میده... مثلا تو داری درس می خونی ناگهان احساس بی علاقگی می کنی: بهتره که سریع به ذهنت فکر کنی بگی که الان چه چیزی از ذهنم عبور کرد اون رو متوقف کنی و اون رو بنویسی... خیلی دقیق افکارت رو جستجو کن نگو هیچی از ذهنم رد نشد خوب دقت کن.... وقتی فکرت رو نوشتی براش جواب پیدا کن.... مثل دو تا ادمی که دارن باهم گفتگو می کنن.... مچ فکرت رو بگیر... اجازه نده تو رو مدیریت کنه تو اون رو مدیریت کن.....
شاید یه فکر اشتباه اومده تو ذهنت و باعث شده تو بی علاقه بشی....
البته این کار یکم دقت و توجه میخاد اما هر کسی می تونه انجامش بده....
حتما تمرین کن ... تو آینده موفقی داری....
بیشتر بخوانید:
10راهکار برای زندگی بدون نگرانی
