آوردن سوره ای مانند سوره های قرآن ( تحدی): تا آخر بخوانید و بعد قضاوت کنید قرآن در آیات ۲۳ و ۲۴ سوره ی بقره برای اثبات آسمانی بودن خود (و در نتیجه: نبوت محمد) تحدی (دعوت به رقابت در همانند‌آوری) کرده است. در همه این آیات از مخالفان خواسته شده است تا متنی «مثل» قرآن بیاورند، اما معنای دقیق واژه «مثل» در این تحدی نامعلوم است. قرآن نگفته است که منظورش از «مثل» چیست، بنابراین دعوت به رقابت و مبارزه‌ای کرده که معیار و میزان داوری آن مشخص نیست. مخالفان هرچقدر هم متن‌های زیبا و فصیح و بلیغ و با مضامین عالی اخلاقی، اجتماعی و … بیاورند، پیروان قرآن به‌ راحتی می‌گویند هیچکدام از این متن‌ها «مثل» قرآن نیستند. اما اگر از آنها سؤال شود که به چه دلیل و با کدام معیار و میزانی چنین حکمی صادر می‌کنید، خواهید دید که پاسخ دقیق و محکم و واحدی برای این سؤال وجود ندارد! آقایان از مخالفان می‌خواهند سوره‌ای مثل قرآن بسازند، اما الفاظ و عبارات و نظم و ترکیب آن «مثل قرآن» نباشد، چرا که اگر چنین باشد این کار تقلید از قرآن تلقی می‌شود و در آزمون تحدی تقلب به حساب می‌آید؟! اما سوال این است که چگونه می‌توان متنی نوشت که الفاظ و عبارات و نظم و ترکیب آن متفاوت با قرآن باشد (تا تقلید و تقلب محسوب نشود) و در عین حال «مثل قرآن» هم باشد؟؟؟؟؟ به عنوان مثال چگونه می‌توان آیه‌ ای «مثل» آیه «الحمد لله رب العالمین» ساخت که همه کلمات و عبارات و همچنین لحن و نظم و ترکیب کلمات و عبارات آن با آیه مذکور متفاوت ولی در عین حال «مثل» آن هم باشد؟؟؟ آیا این تناقض نیست؟؟؟ آیا این سخن مانند آن نمی‌ماند که بگویم: متنی «مثل قرآن» بنویسید که «مثل قرآن» نباشد؟؟؟ با شرایطی که در اینجا آمده است، هیچ‌کس نمی‌تواند «مثل» هیچ متن دیگری را بیاورد و این دیگر منحصر به قرآن نمی‌شود. و اما بزرگترین خطای محمد (قرآن) این است که به علت‌ها و انگیزه‌های شک مخالفان به قرآن توجهی نکرده است. اکثر مخالفان قرآن به دلیل وجود اشکالات عقلی، علمی، اخلاقی، ادبی و … در قرآن، آسمانی بودن آن را انکار می‌کنند (نه به خاطر اینکه فکر می‌کنند توان آوردن مثل آن را دارند). کاری به وارد بودن یا نبودن اشکالات و انتقادهای آنها ندارم، اما در برابر چنین افرادی، آیا خنده‌دار نیست که به جای پاسخ منطقی به اشکالات و شبهاتشان، از آنها بخواهیم متنی مثل قرآن بیاورند؟؟ در انتها چند سوال از مسلمانان: 1.فرض کنید که خداناباوران بگویند نظریه‌ای همانند نظریه داروین بیاورید که مثل آن باشد ولی به هیچ وجه نباید از آن تقلید به عمل بیارید یعنی به قول خودتان «مثل» آن باشد، ولی «مثل» آن نباشد! آیا از این نتیجه میگیرید نظریه‌ی داروین یک نظریه الهی بوده‌است؟!!! 2.به سوره‌ای مثل سوره ی کوثر توجه کنید «انا اعطیناک الجماهر، فصل لربک و هاجر، ان مبغضک رجل کافر» حال بگویید برچه معیاری این سوره مثل قرآن نیست؟؟ داور بین شما و خداناباوران کیست؟؟ یک مسلمان؟ یهودی؟ خداناباور؟ خداباور؟ یا خود خدا؟؟؟ و یا... اگر خدا داور است که رقابت غیر عادلانه است زیرا در قران از ما خواسته شده با خدا رقابت کنیم یعنی رقیب ما خدا است و حال اگر خود خدا هم داور باشد که رقابت با او نا عادلانه است کاری به عادل بودن یا نبودن خدا ندارم ... مسئله این است که اصل اجرای همچنین رقابتی نادرست است ... مثل اینکه در بازی فوتبال تیم ملی ایران با تیم رقیب بازی کند و هم زمان سرمربی یا کاپیتان آن تیم هم داور بازی باشد ... حتی هر چقد هم از داوری اطمینان حاصل شود باز هیچ کسی تن به این بازی نمیدهد که در اصل خود دارای ایراد است. تحدی بزرگترین مغلطه برای نشان دادن قدرت ظاهری قران هست که هیچ‌گاه با معیاری مشخص توان اثبات آن را نخواهید داشت.