ناشناس

مشاوره ازدواج: به دختر خانمی علاقه مند هستم. لطفا راهنمایی کنید.

ضمن عرض سلام،بنده پسری بیست ساله و در مقطع کارشناسی مهندسی مکانیک در حال تحصیل هستم.از حدود یک سال و نیم پیش به دختر خانمی از خانواده ای با اصالت که همکلاسی بنده هستند علاقه مند شدم.با وجود اینکه در طول این مدت بنده کاملا از ایشان دور بوده ام و با ایشان حتی در مورد موضوعی مثل درس هم صحبت نکرده ام اما علاقه بنده به ایشان از بین که نرفته هیچ بلکه بیشتر هم شده.بنده تا به حال این موضوع رو با ایشان و اطرافیانم مطرح نکرده ام و قصد بنده این هست که بعد از اتمام دوره کارشناسی با ایشان در این مورد صحبت کنم.اما بعضی مسائل ذهن بنده رو به خود مشغول کرده که می خواستم بنده رو راهنمایی کنید. 1_ بنده برای دین اهمیت خاصی قائل هستم.در مورد ایشان نمدانم چقدر به دین اهمیت میدهند اما گاهی میبینم که به حجاب خود کم اهمیتی میکنند.آیا قبل از اینکه بنده با ایشان صحبت کنم چنین مسائلی نیاز به تامل دارد و یا بعد از صحبت کردن با ایشان باید به یک نتیجه گیری در مورد میزان دینداری ایشان برسم؟ 2_ در جایی مطلبی خواندم با این مضمون که عشق به معنای دوست داشتن بیش از حد به امور این دنیا در نگاه دین نکوهیده است،با توجه به اینکه علاقه بنده به ایشان آن قدر زیاد است که دوست ندارم به دختر دیگری فکر کنم آیا این علاقه نیز مشمول این مذمت در دین می شود؟ممنون می شوم اگر نکته اضافی وجود داشت در پاسخ خود درج کنید.صمیمانه متشکرم.
Sunday, July 29, 2018
الوقت المقدر للدراسة:
مؤلف: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

مشاوره ازدواج: به دختر خانمی علاقه مند هستم. لطفا راهنمایی کنید.

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 20 ساله )

ضمن عرض سلام،بنده پسری بیست ساله و در مقطع کارشناسی مهندسی مکانیک در حال تحصیل هستم.از حدود یک سال و نیم پیش به دختر خانمی از خانواده ای با اصالت که همکلاسی بنده هستند علاقه مند شدم.با وجود اینکه در طول این مدت بنده کاملا از ایشان دور بوده ام و با ایشان حتی در مورد موضوعی مثل درس هم صحبت نکرده ام اما علاقه بنده به ایشان از بین که نرفته هیچ بلکه بیشتر هم شده.بنده تا به حال این موضوع رو با ایشان و اطرافیانم مطرح نکرده ام و قصد بنده این هست که بعد از اتمام دوره کارشناسی با ایشان در این مورد صحبت کنم.اما بعضی مسائل ذهن بنده رو به خود مشغول کرده که می خواستم بنده رو راهنمایی کنید. 1_ بنده برای دین اهمیت خاصی قائل هستم.در مورد ایشان نمدانم چقدر به دین اهمیت میدهند اما گاهی میبینم که به حجاب خود کم اهمیتی میکنند.آیا قبل از اینکه بنده با ایشان صحبت کنم چنین مسائلی نیاز به تامل دارد و یا بعد از صحبت کردن با ایشان باید به یک نتیجه گیری در مورد میزان دینداری ایشان برسم؟ 2_ در جایی مطلبی خواندم با این مضمون که عشق به معنای دوست داشتن بیش از حد به امور این دنیا در نگاه دین نکوهیده است،با توجه به اینکه علاقه بنده به ایشان آن قدر زیاد است که دوست ندارم به دختر دیگری فکر کنم آیا این علاقه نیز مشمول این مذمت در دین می شود؟ممنون می شوم اگر نکته اضافی وجود داشت در پاسخ خود درج کنید.صمیمانه متشکرم.


مشاور: احسان فدایی

با عرض سلام و تقدیم احترام خدمت شما پرسشگر محترم! ارتباط شما با ما گویای این است که در صدد انتخاب مسیر صحیح هستید و امیدواریم ما نیز راهنمای خوبی برایتان باشیم.
همانطور که می دانید ازدواج یکی از مهمترین حوادث و رویدادهای زندگی است و نقش مهمی در سرنوشت و سعادت و خوشبختی انسان دارد ، مضافاٌ بر اینکه اگر به نحو صحیح انجام پذیرد بسیاری از نیازهای انسان را اعم از نیازهای عاطفی و جنسی را تاْمین و باعث آرامش روحی انسان می شود بنابراین در عین حال که نباید در انتخاب همسر خیلی وسواس گونه عمل کرد اما دقت، شناخت و اتخاذ تصمیم حساب شده و بالاخره انتخاب صحیح از شرایط ضروری یک ازدواج موفق است. مهمترین مسئله در ازدواج و انتخاب همسر رعایت ملاک‌های اصلی ازدواج است که در روایات نیز بر آن تأکید فراوان شده است. رعایت این معیارها ضامن اصلی سعادت و خوشبختی در ازدواج است و عدم رعایت آن عواقب سنگینی برای زوجین در پی خواهد داشت. از همین لحظه دقت کنید که عاقلانه بیندیشید که آیا او این معیارها را دارد یا خیر؟
این معیارها را می‌توان به دو بخش عمده تقسیم کرد: 
الف) معیارهای اساسی: ملاک‌هایی که حتماً آن‌ها را باید در نظر داشته باشیم تا زندگیمان توأم با سعادت باشد. در نظر نگرفتن این معیارها موجب بروز مشکلاتی در زندگی ما خواهد شد. مانند:‌ دین داری، اخلاق نیکو، شرافت خانوادگی (نجابت و پاکی)، عقل.
ب) معیارهایی که موجب کاملتر شدن زندگی ما می‌شود. این معیارها اگر رعایت شوند زندگی ما بهتر و کاملتر خواهد شد. البته این معیارها به سلیقه و موقعیت افراد بستگی دارد و در افراد مختلف، متفاوت می‌باشد. از جمله این ملاک‌ها می‌توان سلامت جسم و روح، زیبایی، علم و سواد و کفو همدیگر بودن را نام برد؛ در نتیجه معیارهای دینی اسلام فقط ایمان و اخلاق نیست و موارد دیگر را نیز شامل می‌شود. برادر گرامی! باید سعی کنید فردی را برای ازدواج انتخاب نمایید که در این معیارها با شما همخوان باشد و چون خودتان به دین و دینداری اهمیت می دهید او نیز این مسائل برایش اهمیت داشته باشد. در حقیقت اعتقادات هر فرد درون مایه وجودی او را مشخص کرده و «تضاد» در اعتقادات تنش های و اختلافات زیادی در روابطی همچون زندگی مشترک ایجاد خواهد کرد. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نیز در این زمینه می-فرمایند: «مرد مؤمن، کفو و همتای زن مؤمن است؛ و مرد مسلمان، همتای زن مسلمان.» (وسائل الشیعه، ج14، ص44.)
به هر حال، میزان پایبندی به اعتقادات دینی و باورهای مذهبی نقش مهمی در استحکام و پایداری ازدواج و خانواده ایفا می کند و پرواضح است که اختلافات اعتقادی ممکن است مشکلات متعددی در زمینه سبک تربیت فرزند، شیوه زندگی، فعالیتهای اوقات فراغت، نوع روابط و معاشرتها و پوشش به وجود آورد؛ زیرا عقاید دینی، بخش مهمی از فرهنگ و ذهنیت یک فرد را در جامعه ما تشکیل می دهند. قاعده کلی آن است که همسر آدمی باید همان گونه که حق است تربیت شده باشد نه آنکه مثلا در منزل شوهر بخواهد تربیت شود؛ زیرا تجربه نشان داده آنهایی که همسر مناسب و تربیت یافته انتخاب نموده اند در ادامه زندگی با مشکل مواجه می شوند چه رسد به آنکه شوهری بخواهد همسرش را در منزل خود( بر اساس شاخصه های مورد نظرش ) تربیت نماید؛ لذا بهتر است وضعیت فعلی طرف مقابل را دیده و به این دل خوش نکرد که مثلاً بعد از ازدواج مسأله حل گردد.
برای انتخاب همسر تنها یک شرط اساسی و کلی وجود دارد و آن کفویت است. کفویت یعنی همتایی که در خصوص شما می توان گفت باید به گونه ای باشد که زندگی زن و شوهر در یک راستا و هم جهت باشد. مانند اینکه هر دو اهل ایمان و معتقد به رشد معنوی باشند و در تخالف و ضدیت با هم نباشند، زیرا در این صورت مزاحم هم خواهند بود.  پس مسأله اعتقادات را جدی بگیرید و از این موضوع راحت عبور نکنید. ضمن اینکه تربیت کردن شخص بعد از عقد یا در زندگی مشترک کار طاقت فرسایی است. بنابر این توصیه می نماییم فردی را انتخاب نمایید که از لحاظ دینی با شما هم کفو باشد. در این ازدواج تأمل نمایید و به صرف علاقه اکتفاء نکنید؛ زیرا همین که او حجاب کاملی ندارد نشان دهنده ی این است که او عقاید صحیحی ندارد. در مورد علاقه و عشق دنیایی و نارضایتی خداوند از اینگونه علاقه ها باید بگوییم حقیقت این است که در امر ازدواج نباید قبل از انتخاب، عاشق و دلباخته ‏ی کسی شد (نه پسر نسبت به دختر و نه دختر نسبت به پسر) البته علاقه در حدّی که انگیزه‏ ای شود برای انتخاب اشکالی ندارد بلکه لازم است اما اگر این علاقه تبدیل به عشق شد مشکلات زیادی از جمله فقدان شناخت درست و واقع بینانه از طرف مقابل را به دنبال خواهد داشت ؛زیرا روح حاکم بر این گونه احساسات و علاقه مندی ها، عشق ‏ورزی کور است نه خردورزی. پای خرد و عقل در میدان عاشقی لنگ است. امام علی علیه السلام می‏فرمایند: «حبّ الشّیء یعمی و یصمّ»، دوست داشتن چیزی انسان را کور و کر می کند. در حالی که تصمیم‏گیری درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تکیه بر عقلانیّت و خردورزی ممکن است. چنین علاقه مندی هایی راه عقل را مسدود و چشم واقع بین انسان را کور می‏سازد و اجازه نمی‏دهد تا یک تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود. بنابراین چون ماهیت اینگونه عشق و علاقه ها خدایی و الهی نیست و گویی انسان را بیشتر به ورطه ی شیطانی نزدیک می کند خداوند هم رضایتی به آن ندارد ولی اگر علاقه بعد از ازدواج ایجاد شود و ازدواج به صورت عاقلانه انجام گیرد طبعا رضایت الهی را به دنبال خواهد داشت.
موفق باشید.

بیشتر بخوانید:

انتخاب شریک زندگی



ارسل تعليقاتك
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.