ناشناس

خودم باشم یا از نظر بقیه خوب باشم؟

سلام. وقتتون بخیر. بنده 22 سال دارم. شدیدا اهل کتاب و مطالعه ام و ذاتا کم حرف و فراری از جمع های شلوغ. دلیل فراری بودنم از جمع خجالتی بودنم نیست. دلیلش اینه که نمیتونم با ظاهر غیر واقعی افراد که سعی دارن...
Tuesday, May 14, 2019
الوقت المقدر للدراسة:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

خودم باشم یا از نظر بقیه خوب باشم؟

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 22 ساله )

سلام. وقتتون بخیر. بنده 22 سال دارم. شدیدا اهل کتاب و مطالعه ام و ذاتا کم حرف و فراری از جمع های شلوغ. دلیل فراری بودنم از جمع خجالتی بودنم نیست. دلیلش اینه که نمیتونم با ظاهر غیر واقعی افراد که سعی دارن...


مشاور: احسان فدایی

 با عرض سلام و تقدیم احترام خدمت شما پرسشگر محترم! ارتباط شما با ما گویای این است که در صدد انتخاب مسیر صحیح هستید و امیدواریم ما نیز راهنمای خوبی برایتان باشیم.

پرسشگر گرامی، افراد دارای ویژگی‌های شخصیتی مختلفی هستند، تفاوت این ویژگی‌ها در افراد موجب می‌شود که آنها در موقعیتهای یکسان، رفتارهای متفاوت داشته باشند. یکی از این خصوصیات شخصیتی که به دلیل تاثیر بر بسیاری از جنبه‌های زندگی افراد، مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است، «درون‌گرایی» و «برون‌گرایی» است. برای آگاهی از چگونگی تاثیر این دو ویژگی بر زندگی انسانها، بهتر است با تعریف این دو مفهوم آشنا شویم. «درون‌گرایی» رفتاری است که با دیدگاه درونی، ذهنی همراه است. فرد «درون‌گرا» آمادگی بیشتری برای خودداری و تسلط بر نفس از خود نشان می دهد. این افراد کمتر تمایل به حضور درجمع دارند و بیشتر دقت خود را به مطالعه و فعالیت‌های ذهنی انفرادی می‌گذرانند. و«برون‌گرایی»رفتاری است که با دیدگاه عینی و خارجی مشخص شده و با فعالیت عملی بالاتری همراه است، افراد «برون‌گرا» از آمادگی کمتری برای تسلط بر نفس خویش برخوردارند. معمولا نسبت به افراد درونگرا اعتماد به نفس بالاتری دارند بودن در جمع و فعالیت های گروهی را بر فعالیت های انفرادی ترجیح می دهند. در گذشته تصور می شد که یکی از دو بعد «درون‌گرایی» بر دیگری از ارجحیت دارد. اما مطالعات اخیر نشان داده اند که چنین فرضی صحت نداشته و هر از این ویژگی ها دارای نقاط ضعف و قوتی است. و در حقیقت این دو ویژگی از خصایص ذاتی شخصیت و تغییر ناپذیرند و اگر شخصی وادار شود که برخلاف گرایش شخصیتی خود عمل کند دچار مشکلات جسمی که ریشه روانی دارند می شوند مثلا اگر شخص درونگرایی را مسئول روابط عمومی کنند بعد از مدتی دچار مثلا زخم معده می شود در زیر مهمترین تفاوت های افراد «برون‌گرا» و «درون‌گرا» در حیطه های مختلف که سبب تفاوت خواسته ها، نیازها، علایق و در نتیجه احساسات و رفتارهای آنها می شود، ذکر شده است. «برون‌گرایی» حل مساله: تمایل به با صدای بلند فکر کردن، خطور کردن بهترین راه حل ها به ذهن در هنگام حرف زدن، علاقه به شرکت در بحث های گروهی به منظور حل مشکل و.... ارتباطات: ترجیح ارتباط رو در رو در صورت امکان، تمایل به دیدن واکنش ها و رفتارهای غیرکلامی، نیاز به بازخورد فوری، عدم علاقه به نوشتن خاطرات روزانه یا ایمیل های طولانی، جستجو برای یافتن فرصت هایی جهت گفتگو و فعالیت های اجتماعی تصمیم گیری: دریافت اطلاعات از دیگران قبل از تصمیم گیری تمایل به سریع عمل کردن در موقع بحرانی تعاملات بین فردی: انرژی گرفتن از تعامل با دیگران و احساس تخلیه انرژی به واسطه تحمل تنهایی به مدت طولانی، داشتن دوستان و آشنایان زیاد توجه و تمرکز: تمرکز زیاد روی افراد و اشیا دور و بر، ناتوانی در تمرکز به هنگام سکوت، خسته شدن از اجبار به نشستن و توجه طولانی مدت به یک شی یا موضوع، اهمیت ندادن به عوامل مزاحم نقاط قوت طبیعی: انرژی دادن به افراد و گروه ها، توانایی سریع عکس العمل نشان دادن، به وجود آمدن احساس شور و هیجان، آشنا کردن افراد به یکدیگر.

برادر گرامی! درون گرایى گاهى اوقات موجب مشکلاتى براى انسان‏ها مى‏شود. البته اینکه شما دوست دارید خود واقعی داشته باشید خیلی خوب است ولی همه افراد اینطور که شما بیان نمودید نیستند و برخی واقعا نظرات خوب و قابل استفاده ای دارند و چه خوب است که از دانش دیگران استفاده نماییم.

براى رهایى از درون گرایی، بکارگیرى توصیه ‏هاى زیر مى‏تواند تأثیر مثبتى در تقویت برون گرایى انسان داشته باشد:

 1- سعى کنید در برخورد با افراد آشنا، بى تفاوت از کنار آنها رد نشوید. حتماً چند لحظه‏اى توقف کنید و با سلام و احوال پرسى از وضعیت آنان مطلع شوید. 2- بر اساس شناختى که از خود دارید، براى خویش هدفى در نظر بگیرید و براى رسیدن به آن برنامه ریزى کنید؛ مثلاً بر اساس شناخت از خود، ارائه یک گزارش را به عهده گیرید؛ براى تهیه و کیفیت ارائه آن برنامه ریزى کنید و با تمرین در خلوت و نیز ارائه آن نزد دوستان صمیمى و گروهاى کوچک خود را براى ارائه در کلاس آماده سازید. 3- هنگام سخن گفتن، خود را گرفتار آداب و رسوم و تکلف‏هاى بى مورد نسازید. ساده، راحت و عارى از هرگونه آداب خاصّ هدفتان را بیان کنید. در فعّالیّت‏هاى آغازین، خواسته و هدف خود را به صورت یک جمله بنویسید و نوشته را بخوانید. 4- پرسش‏ها و مطالب اولیه را کوتاه و مختصر انتخاب کنید. 5- ارتباط بصرى با مخاطب را حفظ کنید. 6- همیشه سخن را با مقدمه، کلام یا یک کلمه جالب آغاز کنید، از به کارگیرى کلمات پیچیده بپرهیزید. کلمات آغازین باید متدوال و جذاب باشند. 7- قبل از سخن گفتن، مطلب مورد نظر را نوشته، در ذهن مرور و تمرین کنید و شکل بیان و مهارت لازم را فراهم آورید. 8- به درستى سخنى که مى‏گویید و به جا بودن آن یقین داشته باشید و با مطالعه و پشتوانه علمى قبلى به میدان گفتار گام نهید. 9- هنگام سخن گفتن، به دیگران و قضاوت و حرکات و سکناتشان هرگز توجّه نکنید. گفتارتان را پى‏گیرید و با خونسردى به هدف بیندیشید. 10- موانع احتمالى و افکار و اعمال مزاحم را شناسایى و ذهن خود را براى مقابله با آن آماده سازید؛ مثلاً اگر خنده حاضران از ادامه سخن بازتان مى‏دارد، شما نیز بخندید. 11- به کار خود پاداش دهید. یک نفس عمیق، به خود آفرین گفتن یا باز گفتن تفصیلى و با آب و تاب آن براى نزدیکان مى‏توانند پاداش به شمار آیند. 12- از جزئیات بکاهید و اصل سخن را به صورت خلاصه و گویا بیان کنید. 13- در انجام رفتارهاى اجتماعى کوچک و در محیط هاى دیگر که بیش‏تر احساس راحتى مى‏کنید، فعال باشید. این کار را از سلام کردن، احوالپرسى، جواب سلام دادن، نگاه کردن، تعارف کردن و تعارف شنیدن آغاز کنید. و با تمرین به کارهاى بزرگ‏تر و مهم‏تر گسترش دهید. 15- همیشه کلامى براى گفتن و عمل یا هنرى براى ارائه به جمع داشته باشید و آن را ارائه کنید. در جاهایى که کم‏تر احساس کمرویى مى‏کنید و شبیه کلاس است، فعال‏تر باشید.

موفق باشید.



ارسل تعليقاتك
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مشاوره ذات صلة