ناشناس
از دخالت خانواده شوهرم در عذابم" چه کنم؟
دوساله ازدواج کردم. مادرشوهرم خیلی توی زندگیم دخالت میکنه و خیلی بهم گیر میده و من فقط سکوت و تحمل کردم در مقابلش،اون دوست داره من و شوهرم برای بیشتر چیزها از اون اجازه بگیریم و نظر بخوایم تحملش خیلی برام...
مشاور: خانم قربانی
سلام بر شما همراه گرامی.
از دخالت های مادر شوهرتان گله مند هستید و نمیخواهید تحت سلطه او باشید.
دوست عزیز، شرایط و احوال شما برایم قابل درک است. شما دوست دارید به عنوان یک خانواده در همه ابعاد مستقل عمل نمایید و خودتان حاکم بر ان باشید. دوست جوان در پاسخ به نوع برخورد با مادرشوهرتان باید به یک نکته توجه نمایید. او به دلیل وابستگی به فرزندش و احساس نیاز به کنترل، این واکنش ها را نشان میدهد و در واقع این مسئله از روی محبتی خام نشئت میگیرد نه دشمنی و یا لجاجت. سعی کنید او را و تنهایی و حس دوری از فرزندش را درک کنید و با محبت و صمیمیت بیشتر و داوطلبانه، نیازهای مادرانه او را اقناع نمایید. در ظاهر خودتان امور را به صورت کلی به اطلاع او برسانید و گاه گاهی از او نظر سنجی نمایید. و از او به دلیل راهنمایی هایش تشکر فراوان نمایید. به او چشم بگویید و در ظاهر نشان دهید که موافق او هستید اما در حریم خصوصی تان طبق میل خود عمل کنید. در اموری که میتواند به شما یاری رساند از وی کمک طلب کنید تا احساس مفید بودنش را ارضاء شده ببیند و ارامش ببشتری تجربه کند. او را مانند مادر خود دوست بدارید تا جبهه کمتری در مورد نظراتش داشته باشید. به یاد داشته باشید که او نیمی از وجود همسر شماست، احترام به وی احترام به همسرتان و موجب قوام رابطه و زندگی تان میشود.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.