ناشناس
آیا میتوان با کسی که گذشته تلخی را پشت سر گذاشته، ازدواج موفقی داشت؟
با سلام و خسته نباشید خدمت شما مشاوره گرامی، من الان یکسال هست که نامزد شدم قبل از نامزدی با نامزدم دوست بودم و رابطه ما خیلی خوب هست ما همدیگه رو خیلی دوست داریم ولی یه مشکلی که وجود داره، اینکه تو بچگی نامزدم یه اتفاق بد براش افتاده توسط یکی از اقوامشون مورد تجاوز قرار گرفته و گاهی دچار دلهره و اضطراب میشه البته نه همیشه، توی سال شاید یکی دو بار الان هم پیش دکتر رفته و داره تلاش میکنه خوب بشه، البته این هم بگم خیلی تلاش میکنه، خیلی موفقه، تلاشگر و تحصیل کرده، اما گاهی این قضیه روش تاثیر داره و کمی افسرده میشه، ولی کلا خوبه، به نظرتون باید به خانوادم بگم اینجوریه؟
خانواده خودشم نمیدونن بعد اینکه احساس میکنم پدرش از ازدواج ما راضی نیست، من نمیدونم چیکار کنم، دوتامونم از دو تا استان مختلف هستیم و قراره هست چند وقت دیگه عقد کنیم، ما مجازی آشنا شدیم حدود ۳ سال باهم دوست بودیم و الان یکساله نامزدم شدیم. به نظرتون باید چیکار کنم؟
مشاور: سیدامیرحسین موسوی تبار
با سلام و تشکر از شما برای مراجعه به بخش مشاوره راسخون و عذرخواهی بابت تأخیر در پاسخگویی به دلیل مشکلات فنی
۱. نگاه بدون قضاوت به گذشته
اولین اصل در فرهنگ انسانی و دینی ما این است که اتفاقی که در گذشته و آنهم در کودکی افتاده، گناه یا عیب شخص نیست. تجاوز در کودکی نه انتخاب فرد بوده و نه نشانه ضعف او، بلکه او قربانی بوده و حتی اینکه امروز تحصیلکرده، موفق و تلاشگر است، نشان میدهد که شخصیت قوی و باارادهای دارد. پس انصاف و انسانیت حکم میکند این موضوع را بهعنوان یک "حادثه ناخواسته" ببینید، نه "عیب".
۲. مسأله سلامت روان و ادامه مسیر
اضطراب یا افسردگی گهگاهی، تا زمانی که تحت کنترل است و فرد در درمان و تلاش بهبودی میباشد، مانع قطعی برای ازدواج نیست. اما باید توجه کنید که ازدواج برابر با شراکت در همه ابعاد زندگی است؛ یعنی ممکن است در آینده هم گاهی این بحرانها بازگردند.
مهم این است که شما بپرسید:
* آیا من توان و صبر همراهی با او را در این شرایط دارم؟
* آیا آمادگی حمایت عاطفی و روانی بلندمدت را دارم؟
۳. گفتن یا نگفتن به خانواده
* الان گفتن این موضوع به خانواده، بدون رضایت او، خیانت به اعتماد بین شماست و ممکن است به رابطه آسیب بزند.
* از نظر شرعی و اخلاقی، این راز شخصی اوست و تا خودش مایل نباشد، شما نباید آن را فاش کنید.
* اگر به مرحله عقد نزدیک شدید و احساس کردید که خانواده شما نیاز به آگاهی دارند تا سوءتفاهمی پیش نیاید، بهتر است با هماهنگی و رضایت او و در حضور یک مشاور خانواده خبره، موضوع را مطرح کنید.
۴. مسأله رضایت پدر ایشان
پدرش ممکن است از جنبههای دیگری (فرهنگی، فاصله استانها، شرایط آشنایی شما) نظر منفی داشته باشد و این جدا از موضوع گذشته اوست.
راهکار این است که:
* احترام و رفتار رسمی و صبورانه با خانواده او را ادامه دهید.
* تلاش کنید با نشاندادن جدیت، توانایی و تعهد خود، اعتمادشان را جلب کنید.
* عجله نکنید تا قبل از عقد، فضای ذهنی مثبتتری ایجاد شود.
۵. پیشنهاد عملی قبل از عقد
* مشاوره قبل از ازدواج؛ حتما با مشاوری که به موضوع تروما و آسیبهای روانی آگاه است، به صورت حضوری مشورت نمایید. این مشاوره باید مشترک شما دو نفر باشد تا نقاط قوت و ضعف رابطه شفاف شود.
* انجام تستهای روانشناسی؛ برای بررسی سازگاری شخصیتی حتما تستهای روانشناسی پیش از ازدواج (مانند MMPI، NEO) را انجام دهید.
* توافق روی شیوه مواجهه با بحرانهای احتمالی آینده؛ مثلا اگر مجدد دچار افسردگی شد، چگونه برخورد میکنید و چه منابع حمایتی دارید.
۶. از بعد دینی و فرهنگی
از نگاه قرآن و سنت، گناه و مسئولیت اخلاقی برای قربانی وجود ندارد و حتی تأکید بر پوشاندن خطا و راز دیگران داریم، جز در مواردی که خطر یا ضرر بزرگی برای دیگری وجود دارد. این مورد، مادامی که او در مسیر بهبودی است و خطری برای زندگی آینده ندارد، نباید وسیله قضاوت یا بیاعتمادی شود.
نکات پایانی:
* گذشته هرکسی بخشی از داستان اوست، اما تمام آیندهاش را تعیین نمیکند.
* راز شخصی نامزدتان امانتی است که حفظ آن، میزان قابل اعتماد بودن شما را نشان میدهد.
* مشاوره قبل از ازدواج و تستهای شخصیتی، مثل چراغقوه در مسیر تاریک ابهامات عمل میکند.
* رضایت خانوادهها مهم است، اما تصمیم نهایی باید ترکیبی از دل و عقل شما باشد.
* شرط همراهی موفق، آگاهی از چالشها و داشتن برنامه حمایتی برای روزهای سخت است.
* عشق، بدون صبر و درک، در برابر موجهای زندگی دوام نمیآورد.
سخن پایانی:
ازدواج فقط پیوند دو قلب نیست، پیوند دو مسیر زندگی است. اگر قراره در این مسیر همراه شوید، با آگاهی، صبر و همدلی همراه شوید تا هم بار گذشته سبکتر شود و هم آینده روشنتر.