باید ذهنمان را تربیت کنیم تا به جای اینکه ما برده و اسیر افکار مسموم و منفی ذهن باشیم، اختیار ذهنمان را در دست بگیریم و ما به آن فرمان بدهیم. ابزار این کار هم بسیار ساده است: یک تصمیم قاطع و تعهد نسبت به این تصمیم. افکار منفی به صورت یک زنجیره هستند؛ یعنی اول یک فکر منفی وارد می شود و به دنبال آن افکار منفی دیگری می آیند و این چرخه ادامه می یابد تا آنجا که از نظر روانی ما را کلافه و خسته و بی خواب کنند. اما یکی از راه حل های مختلفی که پیشنهاد می شود، مراقبه کردن به معنای آرام کردن ذهن و خالی کردن آن از هر گونه شلوغی و در هم برهم بودن است؛ یعنی تمرین تمرکز کردن بر سکوت. بعضی هم پیشنهاد می کنند قبل از خواب فعالیتی را انجام دهید که از نظر فیزیکی شما را خسته کند؛ مثلا تا آنجا که ممکن است مطالعه کنید که چشمتان خسته شود. به هر حال با شروع یک فکر منفی باید هشیارانه ذهنتان را به مسائل دیگری معطوف کنید تا در دام سیکل بی پایان افکار نیفتید. توصیه نهایی این است که تا زمانی که کاملا احساس خواب ندارید به رختخواب نروید و خودتان را با چیزهای دیگری مشغول کنید تا خواب به سراغ شما بیاید. یک روش برای مقابله با افکار غیر قابل کنترل، تکنیک توقف فکر است. در این تکنیک لازم است پس از هجوم افکار بطور ناگهانی با صدای بلند بگویید (بس است) در مرحله بعدی وقتی به اینگونه به افکار می پردازید لازم نیست عبارت (بس است) را بصورت بلند بیان کنید بلکه می توانید آنرا بطور آهسته فقط در ذهن خود بیان کنید. این تکنیک باعث می شود که جلو افکار ناخوشایند گرفته شود. چنانچه مؤثر واقع نشد می توانید بهمراه گفتن بس است یک تحریک دردناک خفیفی مثل گاز گرفتن لب ها را نیز انجام دهید بتدریج ذهن شما از آن موضوع منحرف خواهد شد. اما ذکر این نکته نیز ضروری است که اگر شما اوقات فراغت خود را پر کنید و دائماً مشغولیتهای متنوعی را برای خود فراهم کنید کم کم از این افکار نیز رها خواهید شد چون هرچه ذهن و فکر فارغ تر باشد به موضوعات پراکنده ای نیز مشغول می شود. این سوال توسط فرهنگسرای پرسش پاسخ داده شده است . www.porsesh.ir