باران

سلام با توجه به اين كه اعتماد به نفس يك امر اكتسابي است مي خواستم بدونم برا ي افزايش اعتماد به نفس بايد...

سلام با توجه به اين كه اعتماد به نفس يك امر اكتسابي است مي خواستم بدونم برا ي افزايش اعتماد به نفس بايد به روانپزشك مراجعه كنم يا روان شناس؟؟؟؟؟مطالعه كتاب ميتونه مفيد باشه يا نه ؟؟؟؟؟ لطفا چند تا كتاب خوب بهم معرفي كنيد.مطالعه كتاب مفيد تر يا ملاقات حضوري باشخصي كه متخصص توي اين كار يعني همون روا نشناس يا روانپزشك ؟؟؟؟؟آيا ممكن كه بعد از يه سن مشخصي ديگه نشه به افراد براي افزايش اعتماد به نفس كمك كرد؟؟؟؟ مثلا من الان 21ام ميتونم اعتماد به نفس ام بالاتر ببرم؟؟؟؟؟لطفا به همه سوالام جواب بديد؟؟؟پيشاپيش ممنووووون.
Tuesday, October 4, 2011
الوقت المقدر للدراسة:
موارد بیشتر برای شما

باران

سلام با توجه به اين كه اعتماد به نفس يك امر اكتسابي است مي خواستم بدونم برا ي افزايش اعتماد به نفس بايد...

باران ( تحصیلات : دیپلم ، 21 ساله )

سلام با توجه به اين كه اعتماد به نفس يك امر اكتسابي است مي خواستم بدونم برا ي افزايش اعتماد به نفس بايد به روانپزشك مراجعه كنم يا روان شناس؟؟؟؟؟مطالعه كتاب ميتونه مفيد باشه يا نه ؟؟؟؟؟ لطفا چند تا كتاب خوب بهم معرفي كنيد.مطالعه كتاب مفيد تر يا ملاقات حضوري باشخصي كه متخصص توي اين كار يعني همون روا نشناس يا روانپزشك ؟؟؟؟؟آيا ممكن كه بعد از يه سن مشخصي ديگه نشه به افراد براي افزايش اعتماد به نفس كمك كرد؟؟؟؟ مثلا من الان 21ام ميتونم اعتماد به نفس ام بالاتر ببرم؟؟؟؟؟لطفا به همه سوالام جواب بديد؟؟؟پيشاپيش ممنووووون.


مشاور: hassan najafi

دوست گرامی خجالتی بودن و نداشتن اعتماد به نفس مشکل خیلی از آدم هاست با این حال به هیچ وجه مساله نگران کننده ای نیست. با شناخت مشکل می توان به راه حل رسید. اما این نکته را هم باید بدانید که راهکارهایی که ارائه می شوند به شرطی به نتیجه مطلوب می رسند که به طور جدی و پیگیر دنبال شوند. اعتماد به نفس یعنی احساس ارزشمندی کردن، این احساس از افکار، عواطف و تجربیات ما در طول زندگی شکل می گیرد و نقش اساسی در تمام جنبه های زندگی دارد. در واقع خجالتی بودن می تواند ناشی از کمبود اعتماد به نفس باشد یعنی اینکه شما خود را آدم با ارزشی ندانید و همیشه به نفع دیگران کنار بروید چون آنها را ارزشمند تر از خود می دانید. برای رفع مشکل باید به صورت مرحله به مرحله پیش بروید و انتظار نداشته باشید خیلی فوری به نتیجه برسید. برای شروع بهتر است این کار را انجام دهید. 1. نسبت به افکاری که در مورد خود دارید حساس شوید و سعی کنید راجع به خود حرف های مثبت بزنید، مثلاً نگویید (من خجالتی هستم)، بگویید: (من بعضی وقت ها در بعضی موارد خجالت می کشم)، در این صورت به این احساس می رسید که خجالتی بودن یک احساس طبیعی است که ممکن است بعضی وقت ها برای همه پیش بیاید. 2. به احساسات خود توجه کنید و توانایی هایتان را بشناسید و ببینید در چه زمینه هایی تواناترید و سعی کنید در همان زمینه ها کاری انجام دهید. لازم نیست به چیزهای خیلی بزرگ فکر کنید. می توانید در هر زمینه ای که علاقمند هستید به انجام کاری مشغول شوید، مثلاً خیاطی، نقاشی، گلدوزی، کارهای هنری، نوشتن و ... یادتان باشد هر بار که کاری را تا پایان انجام دادید به خودتان پاداش بدهید. لازم نیست حتماً هدیه برای خود بخرید. با گفتن یک کلمه تشویق آمیز حس احترام را در خودتان زنده کنید. کار دیگری که می توانید بکنید اینست که چشمانتان را ببندید و خود را در موقعیتی تصور کنید که می خواهید در جمعی ابراز وجود کنید. مثلاً می خواهید حرفی بزنید. خودتان را در حالتی آرام و بدون اضطراب تصور کنید که دارید در جمع صحبت می کنید و دیگران از صحبت شما لذت می برند. با تکرار این تمرینات به تدریج احساس ارزشمندی در شما تقویت می شود و اعتماد به نفس شما بهبود می یابد. 3.می توانید از صحبت کردن در میان دوست وفامیل شروع کنید تا کمی از اضطراب ونگرانی شما کاسته شود سپس حرف زدن در میان جمع را در پیش گیرید. انسان هر وقت که بخواهد مطلب جدیدی را یاد بگیرد می تواند، هیچ وقت برای یادگیری دیر نیست. منتها آن چیزی که شما قبل از هر چیز نیاز دارید اعتماد به نفس است. انسانی می تواند یک ارتباط عالی و مؤثربا دیگران برقرار بکند اما قبل از هر چیز باید از اعتماد به نفس عالی برخوردار باشد. انسان هایی که خودشان را عالی باور دارند می توانند ارتباط زیبایی برقرار بکنند و یا سخن نافذی را بیان بکنند. یک ارتباط زیبا و مؤثر جسارت و شجاعتی می خواهد که فقط انسان های خودباور می توانند از آن بهره مند شوند. خودباوری یعنی اینکه انسان توانمندی های خودش را بشناسد، بداند که چه شایستگی هایی دارد و از شایستگی های خودش مطلع باشد و این را باور داشته باشد که دیگران به هرشکلی که ما خودمان را می بینیم و تصور می کنیم ما را می بینند یعنی ما اگر خودمان را آدم موفقی بدانیم در کار، درس و زندگی مان قطعاً دیگران هم یک چنین دیدی را نسبت به ما خواهند داشت. چرا؟ چون ما مقتدر و با صلابت رفتار می کنیم که دیگران هم متوجه می شوند که ما چه خصوصیاتی داریم. برعکس اگر ما خود و توانمندیهایمان را باور نداشته باشیم، موفقیت هایمان را به حساب نیاوریم و قبولشان نداشته باشیم آن وقت در موقعیت های مختلف رفتارهای نادرستی نشان می دهیم ، این که مثلاً وقتی در جمعی نشستیم، سرمان را زیر می اندازیم، حرف نمی زنیم، وارد بحث دیگران نمی شویم، این را به دیگران می رسانیم که من آدمی هستم که به خودم و نظرات و عقایدم، اعتقاد و اعتمادی ندارم. در نتیجه شما باید در وهله ی اول اعتماد به نفس خودتان را تقویت کنید. برای همین می توانید از چند راهکار استفاده کنید. برای اینکه بتونید مهارت های اجتماعی و ارتباطی خودتان را افزایش بدهید آن مؤلفه ای که ما می توانیم با استفاده از آن با دیگران ارتباط برقرار کنیم کلمات هستند، کلماتی را که در ارتباط با دیگران به کار می بریم باید روشن، صریح و واضح باشند یعنی بتوانند به درستی درونیات ما را به دیگران منتقل بکنند. مطلبی را که می خواهیم با دیگران مطرح بکنیم باید مختصر و مفید باشد که مخاطبین ما شوق شنیدنشان را از دست ندهند. تحقیقات نشان می دهد که انسان تنها قادر است بین 5 تا 9 کلمه در آن واحد به ذهن بسپارد و پیام خودش را تا آنجایی که می تواند کامل بیان کند. برای اینکه ما بتوانیم مهارت های اجتماعی و ارتباطی مان را افزایش بدهیم چند راه وجود دارد که گفتن: در بین مهارت های 4 گانه بیشترین کاربرد را دارد و برای برقراری ارتباط مهم تلقی می شود. اگر ما به صحبت هایی که دیگران می کنند خوب گوش بدیم می توانیم بفهمیم که چگونه صحبت بکنیم و برای بهتر گفتن آماده بشویم. مطالعه کردن به ما این فرصت را می دهد که حرفی برای گفتن داشته باشیم. درباره ی آنچه که اطلاعات نداریم اظهار نظر و صحبت نکنیم. از به کار بردن کلماتی که معنی شان را نمی دانیم خودداری کنیم. به جز آغاز ارتباط سعی کنید اگر از شما پرسش نشد درباره ی خودتان حرف نزنید. هنگام گفتگو به دیگران هم فرصت گفتن بدهید. درباره ی انچه علاقمند هستید و اطلاعات دارید صحبت کنید. سعی کنید از نظرات بزرگان هنگام حرف زدنتان نقل قول کنید. در سخن گفتن از دیگران تقلید نکنید. سرچشمه ی بسیاری از مشکلات روزمره ما عدم توجه به صحبت های دیگران است. یعنی ما چون درست گوش نمی کنیم در نتیجه درست هم نمی توانیم جواب بدهیم و درست هم نمی توانیم ارتباط برقرار بکنیم. در واقع شنیدن یعنی بهره مندی از دانایی تمامی افرادی که ما با آنها زندگی می کنیم. پس همواره سعی کنید بشنوید که دیگران چه می گویند. وقتی که خوب شنیدید و درک کردید که طرف مقابل ما چه می گوید آن وقت می توانیم ارتباط بهتری هم با او برقرار بکنیم. اما مطالعه کردن یک نکته بسیار مهمی است که ما می توانیم از آن در بهبود ارتباطات خودمان بهره ببریم. یکی از مواردی که نمی گذارد ما ارتباط مؤثری با دیگران برقرار بکنیم کمبود اطلاعات ماست. چرا که وقتی ما در جمعی نشستیم دیگران دارند صحبت می کنند چون در مورد مطلبی که دیگران صحبت می کنند اطلاعاتی نداریم در نتیجه مجبوریم که ساکت باشیم. پس مطالعه باعث افزایش اطلاعات ما می شود. حال مطالعه در چه حیطه ای باشد؟ . امروزه در جامعه ما مجله های زیادی چاپ و منتشر می شود که مطالب مختلفی در آن وجود دارد یعنی در هر حیطه ای که شما بخواهید، آشپزی، روانشناسی، مطالب علمی، اخبار روز و .... وجود دارند و در نتیجه می توانند اطلاعات عمومی ما را فوق العاده افزایش بدهند. پس با مطالعه ی انها می توانیم اطلاعات عمومی خودمان را افزایش بدهیم و بتوانیم در جمع صحبت کنیم قطعاً در یک جمع مطالب تخصصی در مورد یک رشته ی خاص مطرح نمی شود بلکه در مورد مطالب عمومی صحبت می شود، اخبار روز، و ما هم به این واسطه می توانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم. در این زمینه حل جدول می تواند به ما کمک بکند. اما نکته ی اساسی که در روابط اجتماعی با دیگران باید در نظر داشته باشیم این است که ما بخواهیم ارتباط برقرار بکنیم. هر کاری در ابتدا بسیار مشکل و سخت هست و ما باید این سختی را به جان بخریم. تا وقتی که وارد این سختی نشده ایم و با این مشکل مواجه نشده ایم همواره یک ترسی همراه ما هست. پس این ترس خیلی طبیعی است. اگر بر این ترس خودتان برای ایجاد ارتباط غلبه نکردید نمی توانید ارتباط مؤثری هم برقرار کنید. پس ترستان را کنار بگذارید و بروید ارتباط برقرار بکنید.



ارسل تعليقاتك
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.