ناشناس
با سلام و تبریک سال نو دختری 29 ساله از اهواز و مقید...
با سلام و تبریک سال نو
دختری 29 ساله از اهواز و مقید به دینم هستم یکسال ونیم میشه که از پسری 34 از اصفهان خوشم اومده و همدیگرو دوست داریم اما این پسر شرایط ازدواج دائم ندارد دوست دارم که بهش کمک کنم چون تو این سنی که هست از نظر میل جنسی واقعا در فشار هستند دوست دارم واقعا بتونم خوشحالش کنم و جوانی را از دام شیطان نجات بدم چون احساس میکنم ارتباط با من باعث شده که این فشار بیشتر بشود.البته ناگفته نماند که این اقا به خواستگاریم هم امده اما خانواده ام به خاطر مقید بودنش وبی پولی ردش کردند اما من میخوام با کسی زندگی کنم که بتواند من را در ایمانم راسختر کند و به خدا نزدیکتر.من حاضرم یک سال به طور موقت باهاش زندگی کنم وتو این مدت اگه وضع زندگیمون خوب بشه عقد دائم هم خواهیم کرد البته من هم خیلی تو مدت یک سال و نیم که با هم در ارتباط هستیم اون هم بیشتر تلفنی اذیت کردم و یکی از دلایل دیگر عقد موقت درست کردن اخلاقم است.ارتباط ما کاملا پاک و به دور از گناه بوده خدا شاهده حتی دستهای همدیگر را هم تا حالا نگرفته ایم چون همه جا خدامونو در نظر گرفتیم .حالا من چاره ای جز این ندارم که با بابام حرف بزنم و رضایتشو بگیرم چون برای عقد موقت رضای ولی لازم است وتا رضایت ولی نباشد عقد اشکال دارد.تورو خدا بگویید من چیکار کنم چون بابام مخالف عقد موقت وصیغه محرمیت است.بخدا قسم نیتی جز این ندارم که بتونم جوانی را از روی اوردن به گناه و شیطان دور کنم و جوانی را خوشحال کنم جوانی که دوستم دارد ودوستش دارم وجود ان در زندگیم باعث ارامشم میشود حتی وجود ان باعث شده که من ادامه تحصیل بهم و حالا دانشجوی مهندسی هستم و خیلی باعث شده که مراقب اخلاق ورفتارم باشم.لطفا کمکم کنید و چاره ای برایم بیندیشید.ممنون که از پیگیری شما دوست عزیز بی صبرانه منتظر جواب شما هستم.یا حق
مشاور: حجة الاسلام منتظمی
کاریر محترم :کاربر محترم: خوشحاليم كه نگراني شما در دوران شور و حال جواني رسيدن به كمالات انساني مي باشد و اميدواريم با مطالبي كه در اين نوشتار خدمت شما ارائه مي گردد بتوانيم راه حل مناسبي جهت دغدغه هاي ذهنيتان ارائه نمائيم . باشد که ما را نيز از دعاي خير خود فراموش نفرمائيد. 1- حقیقتا نگرانی شمابرای طرف مقابلتون ارزشمند است . به شرط اینکه بتواند رضایت خدا و پدر عزیزان را کسب کنید .وهیچ راه عقلی و شرعی هم بهتر از این وجود ندارد که زضایت پدرتان را یه دست آورید. 2- رضایت پدر را فقط و فقط جهت ازدواج دایم بگیرید . و اگر اجازه داد فقط برای لزدواج دایم اقدام کنبد و به هیچ عنوان به عقد موقت فکر نکنید که عواقب خطرناکی برای شما که دختر هستید دارد 3- عقد موقت حتی با رضایت پدر اصلا به صلاح شما نیست البته اگر پدرتان اجازه عقد موقت بدهد هبچ اشکال شرعی ندارد ولی از آنجا که معلوم نیست که طرف مقابلتون با شما ازدواج دائم کند باز هم به صلاح شما نیست زبرا هیچ کس حاضر نمی شود با دختری که بک یار عقد موقت کرده ازدواج کند. 4- اگر پدرتان اجازه نمی دهد شما نمی توانید این جوان را از روی اوردن به گناه و شیطان دور کنی و این حق را به خودتان ندهید که وظیفه ای دارید شما هیچ وظیفه ای در مقایل او شرعا ندارید 5- اگر پدرتان اجازه نمی دهد هرگز نمی توانید سبب خوشحالی نامحرمی شوید. می خواهید جوانی را یه جه قیمتی خوشحال کنی به قیمت کناه و معصیت . واظب باشید دچار احساسات شیطانی نشوید پيامدهاي روابط دختر و پسر پيش از ازدواج http://akhlagh.porsemani.ir/node/685 از دو منظر روانشناسانه [Psychologycal] و جامعه شناسانه [Sociologycal] ميتوان به اين امر پرداخت. به طور كلي روابط باز و آزاد دوجنس مخالف پيش از ازدواج، داراي آفتها و آسيبهاي رواني و اجتماعي جبران ناپذيري است. در ذيل به چند نمونه از اين آسيبها اشاره ميشود: 1. فقدان شناخت درست و واقع بينانه: معمولا ادّعا ميشود اين گونه روابط و دوستيها به انگيزه ازدواج شكل ميگيرد، ولي با كمي دقّت فهميده ميشود، روح حاكم بر اين گونه دوستيها، عشقورزي كور است نه خردورزي. پاي خرد و عقل در ميدان عاشقي لنگ است. امام علي عليه السلام ميفرمايند: «حبّ الشّيء يعمي و يصمّ»، دوست داشتن چيزي انسان را كور و كر مي كند. در حالي كه تصميمگيري درست در مورد ازدواج با فرد خاص، تنها با تكيه بر عقلانيّت و خردورزي ممكن است. دوستيهاي قبل از گزينش همسر، راه عقل را مسدود و چشم واقع بين انسان را كور ميسازد و اجازه نميدهد تا يك تصميم صحيح و پيراسته از اشتباه گرفته شود. اين نوع انتخابها كه در فضايي آكنده از احساسات و عواطف انجام ميگيرد. به دليل نبود شناخت عميق و واقعبينانه، زندي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار ميسازد. 2. ايجاد جو بدبيني: اين گونه دوستي ها نه تنها مشكلي را براي دختران و پسران حل نميكند بلكه بر مشكلات آنان ميافزايد. اين گونه دوستيها و روابط اگر به ازدواج بيانجامد پس از مدتي از شكلگيري زندگي جو بدبيني و سوءظن را به دنبال خواهد داشت. پسر به خود ميگويد اين دختر وقتي به راحتي با من پيوند و رابطه نامشروع برقرار نمود، پس از اعتقاد و ايمان قوي برخوردار نيست. بنابر اين از كجا معلوم پيش از ارتباط با من، با فرد ديگري طرح دوستي نريخته است. از كجا معلوم كه در آينده با اين كه همسر من است با ديگري ارتباط برقرار نكند؟ دختر نيز همين تصور را نسبت به پسر دارد. بر اين اساس اين گونه ازدواجها داراي پايه واساسي سست و متزلزل است و تجربه نشان داده كه سريع منجر به طلاق و جدايي ميگردد. بر اساس يك يافته پژوهشي در آمريكا، زوجهايي كه پيش از ازدواج با يكديگر زندگي ميكنند زندگي زناشويي آنها با مشكلات عديدهاي رو به رو است و منجر به طلاق ميشود. به گزارش ايسنا، دكتر «كاترين كوهان»، استاد دانشگاه ايالت پنسيلوانيا گفت: طبق آخرين تحقيقات، افرادي كه پيش از ازدواج با يكديگر رابطه داشتهاند بعد از ازدواج در حلّ مشكلات خود عاجزند، چرا كه نسبت به يكديگر بسيار بدبين هستند. كوهان گفت: طبيعت ارتباطات آزاد اين است كه زوجين چندان انگيزهاي براي حل درگيريها و حمايت از مهارتهاي خود ندارند. وي افزود: به نظر ميرسد ارتباطات اين افراد زودتر از افرادي كه با يكديگر دوست نبودهاند، سرد و منجرّ به طلاق ميشود. وي در پايان گفت: ميتوانم بگويم رابطه قبل از ازدواج به هيچ وجه سبب دوام زندگي زناشويي نميشود [روزنامه جمهوري اسلامي – ش 6571- 29/11/1380 – ص 5] 3. افت تحصيلي يا ركود علمي: اين گونه روابط باعث ميشود كه دو طرف تمام فكر و توجه و تمركز خود را صرف ديدارها و ملاقاتهاي حضوري و تلفني خود بكنند و اين بزرگترين مانع براي رشد و ترقي علمي است؛ زيرا تحصيل دانش نيازمند تمركز نيروهاي فكري وروحي است. دلمشغولي و اضطرابي كه در اثر اين گونه پيوندها پديد ميآيد بزرگترين سد راه تعالي علمي و تحصيلي است؛ لذا متصديان امور علمي مدارس و دانشگاهها توصيه ميكنند. حتي ايام عقد و نامزدي جوانان در بحبوحه تحصيلات نباشد تا آنان بتوانند با تمركز بيشتر فكر، در ادامه دروس و امتحانات موفق شوند. 4. عدم اسقبال از تشكيل كانون خانواده: اين گونه روابط و دوستيها معمولا به انگيزه تفنّن و سرگرمي شكل ميگيرد و در خلال آن از خود باوري و زودباوري دختران سوء استفاده مي شود. متاسفانه در بسياري موارد بين عشق و هوس تمييز داده نميشود. عشق حقيقي و پاك با هوسهاي آلوده و زودگذر، تفاوت جوهري دارد. برخي از اين روابط كه مبتني بر هوسراني و سرگرمي است، پس از مدتي رو به سردي و افول مينهد. جاذبه و دل رباييها مربوط به روزها و ماههاي اول دوستي است. ولي ديري نميپايد كه اين روابط عادي شده و به جدايي مي كشد. حس تنوع طلبي انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث ميشود برخي سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند جامعهاي كه از تشكيل كانون خانواده استقبال نكند هيچگونه ضمانتي براي رشد و شكوفايي فضايل انساني در آن وجود ندارد. عمده خوبيها و كمالات والاي انساني در پرتو تشكيل خانوادهاي سالم، به فعليت ميرسد. 5. اضطراب، تشويش و احساس نگراني:در دوستيهاي موجود بين دختران و پسران، از آنجا که مقاومتي بسيار قوي از طرف پدر يا مادر يا جامعه براي ممانعت از برقراري اين دوستيها وجود دارد، اين گونه دوستيها با مخاطرات رواني گوناگوني از جمله اضطراب و تشويش همراه است. وجود افکار ديگري چون احساس گناه، نگراني از تهديداتي که توسط پسر براي فاش کردن روابطش با دختر صورت ميگيرد، يک تعارض دروني و اضطراب مستمر را به دنبال خود دارد. بنابر اين وجود چنين دلهرهها و اضطرابهايي که گاهي لطمههاي جبران ناپذيري بر جسم و روان انسان دارد، از جمله آسيبهاي اين گونه روابط است. 6. محروميت از ازدواج پاك: هر انساني در سرشت و نهاد خويش به دنبال پاكيها و نجابت است. دختراني كه در پي اين روابط آلوده هستند در حقيقت پشت پا به سرنوشت خود زدهاند و اين امر باعث ميشود كه آنها به جرم آلودگي به اين روابط شرايط ازدواج پاك را از دست بدهند. البته اين گونه روابط ناسالم حتي در ازدواج پسران نيز تاخير ايجاد شود و دختران بيش از پسران در معرض اين آسيب قرار دارند. در پايان به چند پرسش اساسي اشاره ميشود: 1. به نظر شما يك رابطه و پيوند مطلوب چه ويژگيهايي دارد؟ 2. آيا روابطي كه بر پايه هوسرانيها و سرگرميهاي زودگذر است، ميتواند روابطي پايا و پويا باشد؟ 3. آيا هر انساني با هر صفت و ويژگي شايسته ارتباط و دوستي است؟ 4. آيا پسنديده نيست كه انسان سرمايه عشق و محبت خود را براي زندگي آينده خويش پس انداز کند. رعايت حدود الهي: شكي نيست دوران جواني, دوران خاص و ويژه اي است و به خاطر طولاني بودن دوران تجرد غالب دانشجويان و خطرات جدي و زياد آشكار و پنهان غرايز نفساني و جنسي, مراقبت و توجه بيشتري را طلب مي كند و لازم است برادران و خواهران دانشجو روابط خود با جنس مخالف را از نظر كمي و كيفي تحت كنترل قرار دهند و در سطح ضرورت اكتفا كنند. به عبارت ديگر تا زماني كه ضرورتي ايجاب نمي كند حتي الامكان روابط با نامحرم برقرار نشود. زيرا زن و مرد جوان بخصوص اگر مجرد باشند چه بسا همين هم صحبت شدن ها، غرايز جنسي دو طرف يا يكي از آنها را تحريك كند و به الفت و محبت شهواني و غريزي بين آنها بيانجامد و نقطه آغازي براي غوطه ور شدن در انحراف و فساد شود هر چند ممكن است در ابتدا هر دو طرف قصد و نيت پاك و خداپسندانه اي داشته باشند و يا به انگيزه رشد و كمال معنوي و ... باشد. لازم به ذكر است اين مطلب يك ادعا نظري صرف نيست بلكه پشتوانه آن تجربه بسياري از افراد است كه به اقرار خودشان در ابتدا به قصد و نيت پاك و مقدسي به گفتگو و ارتباط پرداختند ولي پس از مدت زمان كوتاهي به جايي كشيده شده كه هيچ يك از آنها حتي گمانشان را نمي كردند. اما اگر برقرار کردن ارتباط کاري را ضروري مي دانيد و به خود و ايشان اطمينان داريد که مسايل شرعي را رعايت کنيد، اشکال ندارد ولي بايد هميشه متوجه اين حقيقت باشيد که دختر و پسر مثل پنبه و آتش مي مانند و دائما بايد از يکديگر دور باشند. يک جرقه کافي است تا خرمن عفت و ايمان را به آتش بکشد. لازم است به اين نکته هم حواسمان جمع باشد که دختران و پسران جوان و مجرد، معمولا از چنين ظرفيتي برخوردار نيستند، هر چند ظاهرشان نشان ندهد. اين ميدان جولانگاه هر کسي نيست، يک قهرمان مي طلبد. پس تا وقتي درباره خود يا طرف مقابل به اطمينان نرسيده ايد، از احتياط غافل نباشيد. در برخورد و گفتگو, هنجارهاي شرعي زير رعايت شود: 1- از گفتگوهاي تحريك كننده پرهيز شود. 2- از نگاه هاي آلوده و شهواني خودداري شود. 3- حجاب شرعي رعايت شود. 4- قصد تلذذ و ريبه در كار نباشد. 5- دو نفر نامحرم در محيط بسته , تنها نمانند. بنابراين سعي کنيد خود را به امور زير عادت دهيد: الف) در صحبت با نامحرم به او نگاه نکنيد و به هيچ قسمتي از بدن او خيره نشويد و قسمت هاي باز و پوشيده برايتان کاملا مساوي فرض شوند. ب ) در همه حال خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خود بدانيد و عفت و حيا را فراموش نکنيد. روشن است که هر فرد خود بهتر مي تواند تشخيص دهد که کجا از مرز فراتر رفته است «بل الانسان علي نفسه بصيره؛ آدمي بر نفس خود آگاه و بيناست». ج ) از شوخي کردن با نامحرمان اجتناب کنيد زيرا اگر شوخي و خنديدن با زن نامحرم موجب فتنه و فساد شود قطعا حرام است.