حسادت های بچه ها
پرسش :
من دو پسر دارم که یکی ده ساله و دیگری شش ساله است. پسر ده ساله من به خاطر رفتارهای نادرستی که قبلاً داشتیم، ناراحتی ها و حسادت های خود را به شدّت نسبت به برادر کوچکش بروز میدهد. لطفاً ما را راهنمایی کنید.
پاسخ :
پاسخ از حجت الاسلام سیدعلیرضا تراشیون (کارشناس و مشاور تربیت کودک و نوجوان):
گاهی ممکن است حسادت های بچّه ها، به شکل پرخاشگرانه خود را نشان دهند و بچّه ها بخواهند به خاطر این مسئله از برادر یا خواهر خود انتقام بگیرند.
راهکارها:
الف. پیشگیری از بیکاری
یکی از آسیب هایی که بیشترین خطر را در کودکان و نوجوانان به همراه دارد، بی کاری آنها است. بچّه ای که بی کار است، توجّهش به محیط بیشتر میشود؛ حتی در بزرگترها نیز به همین صورت است؛ مثلاً وقتی زن و شوهر بی کار میشوند، دعواهای آنها بیشتر میشود؛ چراکه به جزیئات بیشتر توجّه میکنند و ممکن است بهانه جویی کنند و آسیب هایی که از قبل داشته اند، در ذهن آنها زنده شود و اکنون انتقام بگیرند و به اصطلاح عقده تکانی کنند!
بنابراین مهم ترین نکته ای که والدین باید به آن توجّه کنند این است که نباید بگذارند فرزند بزرگتر بی کار باشد. طبیعتاً با آغاز سال تحصیلی، بخشی از وقت بچّه ها با مدرسه رفتن و انجام دادن تکالیف در خانه پر میشود. امّا برای بخش دیگر پدر و مادر باید برنامه ریزی کنند. این فرزند ده ساله باید هم در محیط خانه با پدر و مادر همکاری داشته باشد و هم برخی از کارهای بیرون از خانه را انجام دهد؛ مثل خرید های کوچک که از عهده او بر میآید. همچنین میتواند بخشی از وقت خود را با فعّالیت های بدنی مانند ورزش کردن پر کند یا ساعاتی را به مطالعه بپردازد.
ما باید بچّه ها را به مطالعه عادت بدهیم؛ چراکه مطالعه ذهن بچّه ها را باز میکند و آنها را آرام مینماید. کتاب یک دوست آرام است و هر کس در کنار کتاب باشد، آرام میشود. امّا فیلم های اکشن و کارتون ها و بازی های جنگی و خشن، دوست ناآرامی است که پرخاشگری بیشتری را به دنبال دارد.
ب. کم کردن نقاط تلاقی
راهکار دیگر این است که پدر و مادر باید نقاط تلاقی دو فرزند را کم کنند؛ مثلاً وقتی مادر میخواهد بیرون برود، اگر میداند که فرزندانش با هم سر ناسازگاری دارند، مسئولیت فرزند کوچکتر را به برادرش نسپارد،
حتی در محیط خانه هم باید این امر رعایت شود؛ مثلاً والدین نباید یک کمد لباس را به صورت مشترک به این بچّه ها اختصاص دهند. وقتی با این کار دچار مشکل میشوند، باید یک مقدار تفکیک را بیشتر کنیم و این تفکیک باعث میشود که بچّه ها با هم بیشتر مانوس شوند و وقتی در بین آنها صلح و صفای برقرار شود، روابط بهتری با هم پیدا میکنند.
ج. قضاوت کردن ممنوع!
والدین هیچگاه نباید بین بچه ها قضاوت کنند؛ بلکه والدین باید میانجی گری کنند؛ یعنی باید میان این دو قرار بگیرند و مثلاً بگویند: تو برو پیش پدرت و تو هم بیا پیش من. این که قضاوت کنیم و مقصّر را تعیین نماییم، به هیچ وجه کار درستی نیست؛ چراکه ممکن است حالت های خصمانه پنهان کاری را بیشتر کند.
د. هدیه دادن
چهارمین راهکار در این زمینه این است که پدر و مادر باید زمینه ای را برای هدیه دادن بچّه ها به یکدیگر فراهم کنند. به عنوان مثال میتوانند وقتی که برادر کوچک را بیرون برده اند، از طرف او برای برادر بزرگش هدیه ای بخرند. خود این هدیه دادن، هر چند یک خوراکی باشد، محبّت را در میان فرزندان زیاد می کند و باعث میشود توجّه آنها هم به یکدیگر بیشتر شود.
و. یادآوری خاطرات خوش
پدر و مادر میتوانند برای بهتر شدن روابط فرزندان، خاطرات خوش دوران کودکی آنها را یادآوری کنند؛ چراکه بیان خاطرات خوش این زمینه را فراهم کند که مثبت نگری در آنها زیاد شود.
در بین بزرگترها نیز همین طور است. گاهی ما به زن و شوهرها در مشاوره میگوییم که بیشتر از اینکه بخواهید به خاطرات تلخ مراجعه کنید، یک ذرّه بین بردارید و نقاط خوش زندگی را ببینید و آن ها را بزرگ کنید؛ با این کار دیدتان نسبت به هم عوض میشود و مثبت نگری ایجاد میکند.
گاهی ممکن است حسادت های بچّه ها، به شکل پرخاشگرانه خود را نشان دهند و بچّه ها بخواهند به خاطر این مسئله از برادر یا خواهر خود انتقام بگیرند.
راهکارها:
الف. پیشگیری از بیکاری
یکی از آسیب هایی که بیشترین خطر را در کودکان و نوجوانان به همراه دارد، بی کاری آنها است. بچّه ای که بی کار است، توجّهش به محیط بیشتر میشود؛ حتی در بزرگترها نیز به همین صورت است؛ مثلاً وقتی زن و شوهر بی کار میشوند، دعواهای آنها بیشتر میشود؛ چراکه به جزیئات بیشتر توجّه میکنند و ممکن است بهانه جویی کنند و آسیب هایی که از قبل داشته اند، در ذهن آنها زنده شود و اکنون انتقام بگیرند و به اصطلاح عقده تکانی کنند!
بنابراین مهم ترین نکته ای که والدین باید به آن توجّه کنند این است که نباید بگذارند فرزند بزرگتر بی کار باشد. طبیعتاً با آغاز سال تحصیلی، بخشی از وقت بچّه ها با مدرسه رفتن و انجام دادن تکالیف در خانه پر میشود. امّا برای بخش دیگر پدر و مادر باید برنامه ریزی کنند. این فرزند ده ساله باید هم در محیط خانه با پدر و مادر همکاری داشته باشد و هم برخی از کارهای بیرون از خانه را انجام دهد؛ مثل خرید های کوچک که از عهده او بر میآید. همچنین میتواند بخشی از وقت خود را با فعّالیت های بدنی مانند ورزش کردن پر کند یا ساعاتی را به مطالعه بپردازد.
ما باید بچّه ها را به مطالعه عادت بدهیم؛ چراکه مطالعه ذهن بچّه ها را باز میکند و آنها را آرام مینماید. کتاب یک دوست آرام است و هر کس در کنار کتاب باشد، آرام میشود. امّا فیلم های اکشن و کارتون ها و بازی های جنگی و خشن، دوست ناآرامی است که پرخاشگری بیشتری را به دنبال دارد.
ب. کم کردن نقاط تلاقی
راهکار دیگر این است که پدر و مادر باید نقاط تلاقی دو فرزند را کم کنند؛ مثلاً وقتی مادر میخواهد بیرون برود، اگر میداند که فرزندانش با هم سر ناسازگاری دارند، مسئولیت فرزند کوچکتر را به برادرش نسپارد،
حتی در محیط خانه هم باید این امر رعایت شود؛ مثلاً والدین نباید یک کمد لباس را به صورت مشترک به این بچّه ها اختصاص دهند. وقتی با این کار دچار مشکل میشوند، باید یک مقدار تفکیک را بیشتر کنیم و این تفکیک باعث میشود که بچّه ها با هم بیشتر مانوس شوند و وقتی در بین آنها صلح و صفای برقرار شود، روابط بهتری با هم پیدا میکنند.
ج. قضاوت کردن ممنوع!
والدین هیچگاه نباید بین بچه ها قضاوت کنند؛ بلکه والدین باید میانجی گری کنند؛ یعنی باید میان این دو قرار بگیرند و مثلاً بگویند: تو برو پیش پدرت و تو هم بیا پیش من. این که قضاوت کنیم و مقصّر را تعیین نماییم، به هیچ وجه کار درستی نیست؛ چراکه ممکن است حالت های خصمانه پنهان کاری را بیشتر کند.
د. هدیه دادن
چهارمین راهکار در این زمینه این است که پدر و مادر باید زمینه ای را برای هدیه دادن بچّه ها به یکدیگر فراهم کنند. به عنوان مثال میتوانند وقتی که برادر کوچک را بیرون برده اند، از طرف او برای برادر بزرگش هدیه ای بخرند. خود این هدیه دادن، هر چند یک خوراکی باشد، محبّت را در میان فرزندان زیاد می کند و باعث میشود توجّه آنها هم به یکدیگر بیشتر شود.
و. یادآوری خاطرات خوش
پدر و مادر میتوانند برای بهتر شدن روابط فرزندان، خاطرات خوش دوران کودکی آنها را یادآوری کنند؛ چراکه بیان خاطرات خوش این زمینه را فراهم کند که مثبت نگری در آنها زیاد شود.
در بین بزرگترها نیز همین طور است. گاهی ما به زن و شوهرها در مشاوره میگوییم که بیشتر از اینکه بخواهید به خاطرات تلخ مراجعه کنید، یک ذرّه بین بردارید و نقاط خوش زندگی را ببینید و آن ها را بزرگ کنید؛ با این کار دیدتان نسبت به هم عوض میشود و مثبت نگری ایجاد میکند.