کامفل بودن خدا
پرسش :
خدا کامل است یعنی چه؟
پاسخ :
علم ما ناقص است؛ زیرا بعضی چیزها را می دانیم و خیلی چیزها را نمیدانیم.
قدرت ما ناقص است؛ زیرا بعضی کاها را میتوانیم انجام دهیم و خیلی کارها را نمیتوانیم انجام دهیم.
بنیایی ما ناقص است؛ زیرا بعضی چیزها را میبینیم و خیلی چیزها را نمیبینیم و نمیتوانیم ببینیم.
شنوایی ما ناقص است؛ زیرا بعضی از صداها را میشنویم و خیلی از صداها را نمیشنویم و نمیتوانیم بشنویم.
وجود ما انسانها، سرار نقص، نیاز، کمبود و محدودیت است. اما خدا این نقصها را ندارد. او از هر نظر کامل است؛ یعنی همه چیز را میداند، همه کاری میتواند انجام بدهد. همه چیز را میبیند، همهی صداها را میشنود و به هیچ کس و هیچ چیز نیاز ندارد.
خدا کامل است یعنی اینکه کاستی و عیبی در او نیست و از تمام صفتهای زشت و همهی عیبها، پاک و منزه است. خدا همهی صفتهای نیک را دارد و از این صفتها در بالاترین حد برخوردار است. او تواناست و در اوج توانایی است. او عالم است و در اوج علم است. او کریم است و در اوج کرم است. او مهربان است و مهربان ترین مهربانهاست. او کاملِ کامل است.
منبع: هفتاد پرسش و پاسخ درباره خدا، غلامرضا حیدری ابهری، تهران: انتشارات قدیانی، چاپ دوم، 1392.
علم ما ناقص است؛ زیرا بعضی چیزها را می دانیم و خیلی چیزها را نمیدانیم.
قدرت ما ناقص است؛ زیرا بعضی کاها را میتوانیم انجام دهیم و خیلی کارها را نمیتوانیم انجام دهیم.
بنیایی ما ناقص است؛ زیرا بعضی چیزها را میبینیم و خیلی چیزها را نمیبینیم و نمیتوانیم ببینیم.
شنوایی ما ناقص است؛ زیرا بعضی از صداها را میشنویم و خیلی از صداها را نمیشنویم و نمیتوانیم بشنویم.
وجود ما انسانها، سرار نقص، نیاز، کمبود و محدودیت است. اما خدا این نقصها را ندارد. او از هر نظر کامل است؛ یعنی همه چیز را میداند، همه کاری میتواند انجام بدهد. همه چیز را میبیند، همهی صداها را میشنود و به هیچ کس و هیچ چیز نیاز ندارد.
خدا کامل است یعنی اینکه کاستی و عیبی در او نیست و از تمام صفتهای زشت و همهی عیبها، پاک و منزه است. خدا همهی صفتهای نیک را دارد و از این صفتها در بالاترین حد برخوردار است. او تواناست و در اوج توانایی است. او عالم است و در اوج علم است. او کریم است و در اوج کرم است. او مهربان است و مهربان ترین مهربانهاست. او کاملِ کامل است.
منبع: هفتاد پرسش و پاسخ درباره خدا، غلامرضا حیدری ابهری، تهران: انتشارات قدیانی، چاپ دوم، 1392.