اثبات نبوت با بررسی محتوای دعوت پیامبران
پرسش :
آیا می توان از بررسی محتوای دعوت پیامبران پی به نبوّتشان برد؟
پاسخ :
یکى از طرق شناخت پیامبران الهى بررسى محتواى دعوت آنها، ـ یعنى مجموعه معارف، و احکام و قوانین و برنامه هاى سازنده انسانى و اخلاقى ـ است که مردم را به سوى آن دعوت مى کردند.
وقتى به این نکته دقیقاً توجّه کنیم که پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) از محیطى که فاقد هرگونه تمدن انسانى، و از میان یک قوم نیمه وحشى با انبوهى از خرافات و عادات و رسوم جاهلى، با انواع اختلافات و پراکندگى هاى وحشتناک، و عقاید سخیف و انبوه کینه ها و عداوت ها، برخاسته است و با این حال وقتى به تعلیمات او مى نگریم مجموعه اى از عقاید خالص توحیدى مى یابیم که بهترین معرفى از خدا است و صفات جلال و جمال او را در بر دارد، و مجموعه اى از تواریخ انبیاء که مقام والاى آنها را آن چنان که شایسته است بیان مى کند، احکام و قوانینى داردکه ضامن عدالت اجتماعى است، و برنامه هایى که خالى از خرافات است و اخلاق و ارزش هایى که به حق متمّم مکارم الاخلاق مى باشد.
آیا امکان دارد چنین تعلیماتى از چنان محیطى آن هم از انسانى درس نخوانده ظهور و بروز کند؟ این خود دلیل روشنى بر حقانیّت آورنده آن است. شبیه این معنا درباره هر یک از انبیاء و امامان(علیهم السلام) حاصل شود به تنهایى مى تواند دلیلى بر حقانیّت آنها باشد.
به تعبیر دیگر: چه خارق عادتى از این بالاتر که چنان تعلیمات عالیى از یک انسان ظهور و بروز کند، این مسأله مسلّماً بدون امداد الهى امکان پذیر نیست; و این یک معجزه است.
بلکه گاه بررسى محتواى دعوت انبیاء و نکات عمیق و باریک و ظرافت هاى تعلیمات آنها، نزد صاحب نظران از معجزه اى همچون شقّ القمر و احیاى مردگان و شفاى بیماران نیز بالاتر است؛ هر چند در نظر توده عوام، معجزات مادى و جسمانى اهمّیّت بیشترى دارند.
یکى از طرق شناخت پیامبران الهى بررسى محتواى دعوت آنها، ـ یعنى مجموعه معارف، و احکام و قوانین و برنامه هاى سازنده انسانى و اخلاقى ـ است که مردم را به سوى آن دعوت مى کردند.
وقتى به این نکته دقیقاً توجّه کنیم که پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) از محیطى که فاقد هرگونه تمدن انسانى، و از میان یک قوم نیمه وحشى با انبوهى از خرافات و عادات و رسوم جاهلى، با انواع اختلافات و پراکندگى هاى وحشتناک، و عقاید سخیف و انبوه کینه ها و عداوت ها، برخاسته است و با این حال وقتى به تعلیمات او مى نگریم مجموعه اى از عقاید خالص توحیدى مى یابیم که بهترین معرفى از خدا است و صفات جلال و جمال او را در بر دارد، و مجموعه اى از تواریخ انبیاء که مقام والاى آنها را آن چنان که شایسته است بیان مى کند، احکام و قوانینى داردکه ضامن عدالت اجتماعى است، و برنامه هایى که خالى از خرافات است و اخلاق و ارزش هایى که به حق متمّم مکارم الاخلاق مى باشد.
آیا امکان دارد چنین تعلیماتى از چنان محیطى آن هم از انسانى درس نخوانده ظهور و بروز کند؟ این خود دلیل روشنى بر حقانیّت آورنده آن است. شبیه این معنا درباره هر یک از انبیاء و امامان(علیهم السلام) حاصل شود به تنهایى مى تواند دلیلى بر حقانیّت آنها باشد.
به تعبیر دیگر: چه خارق عادتى از این بالاتر که چنان تعلیمات عالیى از یک انسان ظهور و بروز کند، این مسأله مسلّماً بدون امداد الهى امکان پذیر نیست; و این یک معجزه است.
بلکه گاه بررسى محتواى دعوت انبیاء و نکات عمیق و باریک و ظرافت هاى تعلیمات آنها، نزد صاحب نظران از معجزه اى همچون شقّ القمر و احیاى مردگان و شفاى بیماران نیز بالاتر است؛ هر چند در نظر توده عوام، معجزات مادى و جسمانى اهمّیّت بیشترى دارند.