قرائت امام خمینی(ره) از اسلام
پرسش :
قرائت امام خمینی(ره) از اسلام و تفاوت این قرائت با دیگر قرائتهای همعصر خود چیست؟
پاسخ :
امام معتقد بودند اسلام یک دین تمام شمول هم در حوزهی هستیشناسی و معرفت نسبت به عالم، هم در حوزهی اخلاق و عرفان و هم در حوزهی عمل اجتماعی و رفتار فردی و سیاسی است که دارای برنامه و توجه کافی است. بسیاری از متفکران معتقدند که اسلام فقط در حوزهی اعمال و فقه فردی دستور دارد و متکفل سایر حوزههای اجتماعی و زیست سیاسی مردم نمیشود. البته این نگاه در بین علمای شیعه و سنی هم جریان داشت و بعضیهایشان گرایشها و تمایلات سکولار نسبت به دین و دنیا پیدا کرده بودند.
امّا تفاوت نگاه امام در اینجاست که ایشان همهی حوزهها را درنوردید و هم در حوزهی توحید پیشگام بود -بزرگترین پیشوای توحیدیان معاصر ما- و هم در حوزهی عرفان یکی از بزرگترین صاحبان مکتب عرفانی خصوصاً عرفان سیاسی بود که آن را هدایت کرد و بنیانگذار، پایهگذار و هدایتگر این مسیر شد. علاوهبراین، امام در تلفیقی که بین کلام و فقه بهوجود آورد، نظریهی ولایت فقیه را تقویت کرد و به مرحلهی عمل اجتماعی رساند، با اینکه در گذشته ما شاهد شکلگیری آن در فرهنگ و اجتماع نبودیم. در واقع امام این نظریه را در مرحلهی عمل اجتماعی و سیاسی با فرماندهی جریان انقلاب و بهراهانداختن یک جریان متفاوت از الگوی انقلابیگری با تأسیس نظام سیاسی طی کرد.
امام یکی از طولانیترین جنگهای تاریخ ایران را چه از منظر فقه و چه از منظر کلام و توحید رهبری کرد؛ یعنی آن جریان شهادتطلبی و قیامتخواهی مبتنی بر پذیرش شهادت که در ایران اتفاق افتاد، جامعهی ایران چنین تجربهی تاریخی را نداشت و در سایر جوامع هم در این حدواندازه دیده نشده است؛ حتی امام یک تلویح هوشمندانهای دارند و آن مقایسهی مسلمانان صدر اسلام با مسلمانان معاصر (بسیجیان) است که این تشبیه و تلمیح کاملاً هوشمندانه و مبتنی بر درایت و آگاهی تاریخی حضرت امام است. لذا، ما در زیست علمای بزرگ دیگر در حوزهی معرفت و زیست اجتماعی چنین اتفاق بزرگی را نداریم.
منبع: khamenei.ir
پاسخ از آقای دکتر یعقوب توکلی، محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر و کارشناس مسائل سیاسی:
امام معتقد بودند اسلام یک دین تمام شمول هم در حوزهی هستیشناسی و معرفت نسبت به عالم، هم در حوزهی اخلاق و عرفان و هم در حوزهی عمل اجتماعی و رفتار فردی و سیاسی است که دارای برنامه و توجه کافی است. بسیاری از متفکران معتقدند که اسلام فقط در حوزهی اعمال و فقه فردی دستور دارد و متکفل سایر حوزههای اجتماعی و زیست سیاسی مردم نمیشود. البته این نگاه در بین علمای شیعه و سنی هم جریان داشت و بعضیهایشان گرایشها و تمایلات سکولار نسبت به دین و دنیا پیدا کرده بودند.
امّا تفاوت نگاه امام در اینجاست که ایشان همهی حوزهها را درنوردید و هم در حوزهی توحید پیشگام بود -بزرگترین پیشوای توحیدیان معاصر ما- و هم در حوزهی عرفان یکی از بزرگترین صاحبان مکتب عرفانی خصوصاً عرفان سیاسی بود که آن را هدایت کرد و بنیانگذار، پایهگذار و هدایتگر این مسیر شد. علاوهبراین، امام در تلفیقی که بین کلام و فقه بهوجود آورد، نظریهی ولایت فقیه را تقویت کرد و به مرحلهی عمل اجتماعی رساند، با اینکه در گذشته ما شاهد شکلگیری آن در فرهنگ و اجتماع نبودیم. در واقع امام این نظریه را در مرحلهی عمل اجتماعی و سیاسی با فرماندهی جریان انقلاب و بهراهانداختن یک جریان متفاوت از الگوی انقلابیگری با تأسیس نظام سیاسی طی کرد.
امام یکی از طولانیترین جنگهای تاریخ ایران را چه از منظر فقه و چه از منظر کلام و توحید رهبری کرد؛ یعنی آن جریان شهادتطلبی و قیامتخواهی مبتنی بر پذیرش شهادت که در ایران اتفاق افتاد، جامعهی ایران چنین تجربهی تاریخی را نداشت و در سایر جوامع هم در این حدواندازه دیده نشده است؛ حتی امام یک تلویح هوشمندانهای دارند و آن مقایسهی مسلمانان صدر اسلام با مسلمانان معاصر (بسیجیان) است که این تشبیه و تلمیح کاملاً هوشمندانه و مبتنی بر درایت و آگاهی تاریخی حضرت امام است. لذا، ما در زیست علمای بزرگ دیگر در حوزهی معرفت و زیست اجتماعی چنین اتفاق بزرگی را نداریم.
منبع: khamenei.ir