مرحله اول برای حل مسئله ناسازگاری زناشویی، گفتگوی همسران است.
گام اول: حل مسئله درون خانوادگی
ابتدا باید مشکل را در درون خانواده حل و فصل کرد و شایسته است همسران خودشان بتوانند به حل اختلاف و مسئله بپردازند. این امر می تواند در سه مرحله زیر انجام شود:
١. مرحله گفت و گوهای پند آمیز
قرآن کریم به افرادی که نشانه های ناسازگاری (نشوز) را در همسرشان می بینند یا احتمال می دهند که روابطشان به ناسازگاری ختم شود، توصیه می کند که ابتدا همسر را به گونه ای درست پند و اندرز دهند و موعظه و نصیحت کنند: واللاتی تخاتون نشوزهن فعظون؛[1] «زنانی که از مخالفت و نافرمانی آن ها بیمناکید، باید نخست آن ها را پند دهید»؛ چراکه پند دادن، پرده های غفلت را می زداید و میوه و حاصل آن، بیداری و آگاهی است.[2]
از این رو پیش از هر چیز بهتر است با اندرزهای دوستانه و بیان پیامدهای بد این گونه رفتارها، همسر ناسازگارتان را به راه آورید و او را متوجه مسئولیت خود نمایید. به او بگویید راه تقوا و پرهیزکاری را پیشه کند و از نافرمانی خدا بترسد که این کار او شانه خالی کردن از مسئولیت، تعهد و وظیفه ای است که بر دوش اوست. اگر با این پند و اندرزها مسیر اطاعت را پیش گرفت، پس این بهترین راه حل مشکل است.[3]
بکوشید همه پندهای شما با جملات و کلمات منفی نباشد، بلکه بیشتر از جملات مثبت، خوشایند و تشویق کننده استفاده کنید، می توانید برای همسرتان مشوق هایی را در نظر بگیرید و به او وعده های خوشحال کننده بدهید؛ موانع و بهانه های او را برطرف سازید؛ روزهای خوش و خاطره انگیز و تجربه های دل انگیز جنسی ای را که با هم داشتید، یادآوری کنید؛ کلمات و جملات عاطفی و عاشقانه درباره او به کار ببرید و هیجانات او را برانگیزید؛ به جای تأکید بر جنبه های منفی و انتقاد شدید از آن ها، بیشتر آن جنبه از رفتارهای جنسی او را که برای شما مثبت و سازنده و خوشایندند، مدنظر قرار دهید و آنه ا را تقویت کنید و از او به خاطر این کارهایش تعریف و تمجید نمایید.
از این رو پیش از هر چیز بهتر است با اندرزهای دوستانه و بیان پیامدهای بد این گونه رفتارها، همسر ناسازگارتان را به راه آورید و او را متوجه مسئولیت خود نمایید. به او بگویید راه تقوا و پرهیزکاری را پیشه کند و از نافرمانی خدا بترسد که این کار او شانه خالی کردن از مسئولیت، تعهد و وظیفه ای است که بر دوش اوست. اگر با این پند و اندرزها مسیر اطاعت را پیش گرفت، پس این بهترین راه حل مشکل است.[3]
بکوشید همه پندهای شما با جملات و کلمات منفی نباشد، بلکه بیشتر از جملات مثبت، خوشایند و تشویق کننده استفاده کنید، می توانید برای همسرتان مشوق هایی را در نظر بگیرید و به او وعده های خوشحال کننده بدهید؛ موانع و بهانه های او را برطرف سازید؛ روزهای خوش و خاطره انگیز و تجربه های دل انگیز جنسی ای را که با هم داشتید، یادآوری کنید؛ کلمات و جملات عاطفی و عاشقانه درباره او به کار ببرید و هیجانات او را برانگیزید؛ به جای تأکید بر جنبه های منفی و انتقاد شدید از آن ها، بیشتر آن جنبه از رفتارهای جنسی او را که برای شما مثبت و سازنده و خوشایندند، مدنظر قرار دهید و آنه ا را تقویت کنید و از او به خاطر این کارهایش تعریف و تمجید نمایید.
۲. مرحله کم توجهی و بی اعتنایی
اگر گفت و گوهای اولیه و پند دادن ها به نتیجه ای نرسید و باز همسرتان به نیازهای شما توجهی نکرد، در این مرحله مدتی به او کم محلی و بی اعتنایی کنید. گاه همین واکنش های خفیف تحویل نگرفتن، اخم کردن و قهرهای کوتاه، که نشان دهنده نارضایتی شما از رفتارهای اوست، همسرتان را متوجه اشتباه خود می کند و او را به حل مسئله و عمل به وظایف خود وامی دارد. از همین روست که قرآن مجید در ادامه آیه پیشین می فرماید: واهجرون فی المضاجع؛ «[و اگر پند و اندرز مؤثر واقع نشد، در بستر از آن ها دوری جویید». گاه در بسترتان به او پشت کنید و گاهی هم دست از نوازش و ملاعبه او بردارید[4] و با این کار، نارضایتی خود را از رفتار او نشان دهید تا او تحت تأثیر قرار گیرد و به نیازهای شما توجه کند.
گفتنی است زمانی این مرحله مؤثر واقع می شود که شوهر پیوسته خوش برخورد، مهربان، سازگار، آرام بخش، انس گیرنده، صمیمی، بخشنده، باعاطفه، عشق ورزنده و تأمین کننده نیازهای عاطفی باشد؛ آن گاه با قطع موقت این رفتارهای صمیمانه و محبت آمیز، طرف مقابل به شدت احساس کمبود می کند و متنبه می شود و در صدد تغییر اخلاق و رفتار خود بر می آید. بهتر است در این مرحله و به ویژه پیش از مرحله بعدی، از مشاوره خانواده و زوج درمانی برای بهبود شرایط بهره بگیرید.
گفتنی است زمانی این مرحله مؤثر واقع می شود که شوهر پیوسته خوش برخورد، مهربان، سازگار، آرام بخش، انس گیرنده، صمیمی، بخشنده، باعاطفه، عشق ورزنده و تأمین کننده نیازهای عاطفی باشد؛ آن گاه با قطع موقت این رفتارهای صمیمانه و محبت آمیز، طرف مقابل به شدت احساس کمبود می کند و متنبه می شود و در صدد تغییر اخلاق و رفتار خود بر می آید. بهتر است در این مرحله و به ویژه پیش از مرحله بعدی، از مشاوره خانواده و زوج درمانی برای بهبود شرایط بهره بگیرید.
٣. مرحله سخت گیری و تنبیه مؤثر
امید است که در مراحل گذشته، فرد به اشتباه خود پی برد و به رفتارهای ناسازگارانه خود در توجه نکردن به نیازهای جنسی شما خاتمه دهد. در غیر این صورت، یک راه دیگر به ناچار مانده است؛ آن هم تندی کردن، سخت گیری و تنبیه مؤثر و با احتیاط است؛ چراکه دیگر چاره ای جز شدت عمل برای وادار کردن او به انجام تعهدات و مسئولیت هایش نمانده است.
البته تنبیه، بیشتر باید سازنده باشد تا ضربه زننده و آسیب رسان. بهتر است از تنبیه هایی در قالب محروم سازی استفاده کنید، نه از تنبیه های بدنی. تنبیه بدنی در مرحله ناسازگاری و نشوز، آخرین راهی است که اگر چاره ای جز آن نبود، می توان با احتیاط و در حد متعارف، به گونه ای که موجب دیه (کبودی، شکستگی با جراحت) نشود، از آن استفاده کرد:
واضربوهن؛ فإن أطعنکم فلا تبغوا علیه سبیلا، إن الله کان علیا کبیرا؛[5] «و [اگر باز نافرمانی کردند و هیچ راهی جز شدت عمل، برای وادار کردن آن ها به انجام وظایفشان نبود، آن ها را با زدن تنبیه کنید؛ چنانکه اطاعت کردند، دیگر حق هیچ گونه ستم بر آن ها ندارید؛ که همانا خداوند بزرگوار و عظیم الشأن است».
مفسران و فقیهان بر این مطلب توافق و تأکید دارند که زدن باید «غیر مبرح» باشد؛ یعنی آسیب و آزار جسمی نرساند؛ وگرنه گناه و موجب دیه خواهد بود. بر همین اساس گفته اند: اولا هنگام زدن باید از مواضع حساس، مثل صورت، چشم و... پرهیز شود؛ ثانیة زدن در یک موضع نباشد؛ بلکه باید پخش شود:[6] «شایسته است که هنگام زدن، از مواضع حساس، مانند صورت، پهلو و شکم دوری کند. همچنین از زدن یک موضع بپرهیزد؛ بلکه بر مواضع مختلف پراکنده شود».[7]
آنچه اینجا برای همسر اثربخش است، یک رفتار نمادین شوهر در ضربه زدن است، نه شدت درد که پوست را سرخ و کبود می کند؛ یعنی مهم اقدام فیزیکی کنترل شده است که به صورت نمایشی، اما ترس آور و تنبیه کننده صورت می گیرد که برای همسر از نظر روانی دردآور است، نه از نظر جسمی. مثلا با پشت دستش به آرامی و کنترل شده به نشیمنگاه همسرش بزند که او متوجه شود چه اشتباه بزرگی کرده است که شوهرش - که همواره آرام و ملایم بوده است- او را بدین شکل تنبیه کرد. چنین زدنی، نه پیامد منفی بدنی دارد و نه عوارض منفی روانی؛ و همانند یک شوک، فرد غفلت زده و بی توجه را بیش از تذکر کلامی تکان می دهد و به خود می آورد. بنابراین در این کار باید خیلی محتاط بود و توجه داشت که حتی اگر جای زدن سرخ شود، موجب دیه است؛ چه برسد به نوع زدنی که با جراحت و شکستگی همراه باشد.
البته تنبیه، بیشتر باید سازنده باشد تا ضربه زننده و آسیب رسان. بهتر است از تنبیه هایی در قالب محروم سازی استفاده کنید، نه از تنبیه های بدنی. تنبیه بدنی در مرحله ناسازگاری و نشوز، آخرین راهی است که اگر چاره ای جز آن نبود، می توان با احتیاط و در حد متعارف، به گونه ای که موجب دیه (کبودی، شکستگی با جراحت) نشود، از آن استفاده کرد:
واضربوهن؛ فإن أطعنکم فلا تبغوا علیه سبیلا، إن الله کان علیا کبیرا؛[5] «و [اگر باز نافرمانی کردند و هیچ راهی جز شدت عمل، برای وادار کردن آن ها به انجام وظایفشان نبود، آن ها را با زدن تنبیه کنید؛ چنانکه اطاعت کردند، دیگر حق هیچ گونه ستم بر آن ها ندارید؛ که همانا خداوند بزرگوار و عظیم الشأن است».
مفسران و فقیهان بر این مطلب توافق و تأکید دارند که زدن باید «غیر مبرح» باشد؛ یعنی آسیب و آزار جسمی نرساند؛ وگرنه گناه و موجب دیه خواهد بود. بر همین اساس گفته اند: اولا هنگام زدن باید از مواضع حساس، مثل صورت، چشم و... پرهیز شود؛ ثانیة زدن در یک موضع نباشد؛ بلکه باید پخش شود:[6] «شایسته است که هنگام زدن، از مواضع حساس، مانند صورت، پهلو و شکم دوری کند. همچنین از زدن یک موضع بپرهیزد؛ بلکه بر مواضع مختلف پراکنده شود».[7]
آنچه اینجا برای همسر اثربخش است، یک رفتار نمادین شوهر در ضربه زدن است، نه شدت درد که پوست را سرخ و کبود می کند؛ یعنی مهم اقدام فیزیکی کنترل شده است که به صورت نمایشی، اما ترس آور و تنبیه کننده صورت می گیرد که برای همسر از نظر روانی دردآور است، نه از نظر جسمی. مثلا با پشت دستش به آرامی و کنترل شده به نشیمنگاه همسرش بزند که او متوجه شود چه اشتباه بزرگی کرده است که شوهرش - که همواره آرام و ملایم بوده است- او را بدین شکل تنبیه کرد. چنین زدنی، نه پیامد منفی بدنی دارد و نه عوارض منفی روانی؛ و همانند یک شوک، فرد غفلت زده و بی توجه را بیش از تذکر کلامی تکان می دهد و به خود می آورد. بنابراین در این کار باید خیلی محتاط بود و توجه داشت که حتی اگر جای زدن سرخ شود، موجب دیه است؛ چه برسد به نوع زدنی که با جراحت و شکستگی همراه باشد.
ادامه دارد...
نویسنده: مسعود نورعلیزاده
پی نوشت:
[1] . نساء، 34.
[2] . عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص224.
[3] . على بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۳۸، روایت از امام باقر (علیه السلام).
[4] . برخی افراد عادت دارند که با کوچکترین مسئله ای محل خوابشان را ترک کنند یا در بستر جداگانه ای بخوابند. لازم نیست همواره بستر خود را ترک کنید، بلکه بهتر است در همان حالی که در یک بستر خوابیده اید، کاری کنید که همسرتان متوجه ناراحتی شما بشود. طبق نظر مفسر کبیر قرآن، علامه طباطبایی نیز مراد از این آیه ترک بستر نیست؛ بلکه دوری گزینی و کناره گیری با حفظ بستر است (سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 345).
[5] . نساء، 34.
[4] . برخی افراد عادت دارند که با کوچکترین مسئله ای محل خوابشان را ترک کنند یا در بستر جداگانه ای بخوابند. لازم نیست همواره بستر خود را ترک کنید، بلکه بهتر است در همان حالی که در یک بستر خوابیده اید، کاری کنید که همسرتان متوجه ناراحتی شما بشود. طبق نظر مفسر کبیر قرآن، علامه طباطبایی نیز مراد از این آیه ترک بستر نیست؛ بلکه دوری گزینی و کناره گیری با حفظ بستر است (سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 345).
[5] . نساء، 34.
[6] . محمد وحیدی، احکام خانواده، ج۲، ص۲۳۲.
[7] . محمد حسن بن باقر صاحب جواهر، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج ۳۱، ص206.
منبع: کتاب «سلامت و اختلال جنسی همسران (رویکردی اسلامی و روان شناختی)»