یکی از خصوصیت بدی که سیاست دارد و برخی افراد از برای رسیدن به منصب های سیاسی از آن استفاده می کنند، مکر و حیله است.
مقدمه
صحبت کردن و نوشتن درباره موضوعات کار سختی نیست اما صحبت کردن و گفتن از امام علی (علیه السلام) کار بسیار سختی است. چون امام علی یک اقیانوس بیکران است که کشف کردن و پی بردن به اعماق آن بسیار سخت است. هر کسی نمیتواند در این اقیانوس غواصی کند اما آنهایی که توانستند با امام آشنا شوند به گنج های گران قیمتی دست یافته اند. تمام زندگی آن امام همام برای ما درس زندگی است. خود امام هم به این نکته در ضمن خطبه ای اشاره کرده اند. امام علی (علیهالسلام) فرمودند: خدا مرا امام و پیشوا قرار داده و بر من واجب کرده است که در رفتار و خوراک و پوشاکم مانند مردم ضعیف و مستمند، بر خود تنگ گیرم، تا فقیر از فقر من پیروی کند و ثروتمند هم به واسطه ثروتش طغیان نکند. [1]
سیره زندگانی امام علی(علیهالسلام)
در این نوشتار میخواهیم به رفتارهای آن امام اشاره کنیم که برای همه افراد میتواند درس زندگی باشد.
1. اهل تملق نبودند و از تملق بدشان میآمد
خیلی از افراد دوست دارند که دیگران از آنها تعریف و تمجید کنند و نقاط مثبت کوچکی که در آنها وجود دارد را ببینند و زبان تملق و چاپلوسی را در هنگام مواجهه با آنها استفاده کنند. خیلی از مسئولین بالا رتبه هم اینگونه هستند و دوست دارند که دیگران از آنها تعریف و تمجید کنند و در مقابل این تعریفات، آنها دنبال رانت هستند. اما امام علی (علیهالسلام) اینگونه نبودند و اگر کسی با زبان تملق و چاپلوسی برخورد میکرد هیچ تاثیری در رفتار امام نداشت و امام احکام خداوند را اجرا میکردند. امام علی در یکی از نامه های خودشان به این نکته اشاره دارن؛ من از شما مى خواهم که مرا با سخنان زیباى خود نستایید تا از عهده وظایفى که نسبت به خدا و شما دارم ،برآیم و حقوقى که مانده است، بپردازم و واجباتى که بر عهده من است و باید انجام گیرد، اداء کنم. پس با من آن گـونه که با پادشاهان سرکش سخن مى گویند، حرف نزنید،... و با ظاهر سازى (چاپلوسى) با من رفتار نکنید.[2]
نکته: تملق و چاپلوسی باعث خواهد شد که آبروی شخص در نزد دیگران برود و ارزش اجتماعی خودش را نیز از دست بدهد. و در فردی که به او تملق میکنند نیز احساس غرور و تکبر بوجود میآورد. امام علی(علیهالسلام) فرمودند: مدح و تقدیر بیش از اندازه تملق و چاپلوسی است که هم طرف مقابل را گرفتار عجب و خودبینى مى کند و هم شخصیت گوینده را در هم مى شکند.[3]
نکته: تملق و چاپلوسی باعث خواهد شد که آبروی شخص در نزد دیگران برود و ارزش اجتماعی خودش را نیز از دست بدهد. و در فردی که به او تملق میکنند نیز احساس غرور و تکبر بوجود میآورد. امام علی(علیهالسلام) فرمودند: مدح و تقدیر بیش از اندازه تملق و چاپلوسی است که هم طرف مقابل را گرفتار عجب و خودبینى مى کند و هم شخصیت گوینده را در هم مى شکند.[3]
2. مکر و حیله با مردم نداشتند
یکی از خصوصیت بدی که سیاست دارد و برخی افراد از برای رسیدن به منصب های سیاسی از آن استفاده می کنند، مکر و حیله است. با مردم صادق نیستند و برای رسیدن به اهداف خود دست به هر کاری میزنند. اما امام علی (علیهالسلام) در تمام مراحل زندگی خود، خداوند را حاکم میکردند و هیچگاه از موازین اسلامی خارج نمیشدند. امام علی (علیهالسلام) فرمودند: ای مردم! وفا همراه راستی است که سپری محکم تر و نگه دارنده تر از آن سراغ ندارم. آن کس که از بازگشت خود به قیامت آگاه باشد، خیانت و نیرنگ ندارد؛ ولی امروز در محیط و زمانه ای زندگی می کنیم که بیشتر مردم حیله و نیرنگ را راه زیرکی می پندارند و افراد جاهل، آنان را اهل تدبیر می خوانند. [4]
3. توکل به خدا داشتند نه مردم
نگاه خودمان را محدود به خلق نکنیم و چشممان را به دستان آنها نبندیم، چون این افراد محدود هستند و نمیتوانند مشکلات شما را حل کنند. بلکه نگاه خودتان را به سمت خداوند کنید و در تمام مراحل زندگی از او کمک بگیرید. امام علی (علیهالسلام) در تمام آن مراحلی که خانه نشین و حق او را خورده بودند و زمانی که در رکاب پیامبر بودند، در تمام مراحل به خداوند توکل میکردند و هیچگاه چشم به دستان مردمان نداشتند. توکل به خداوند باعث آن همه ابهت و ماندگاری در تاریخ برای امام علی (علیهالسلام) شده است.
نکته: با ایمان، اعتماد و توکل به خداوند، به نگرانی هاى انسان پایان داده خواهد شد و برق امید و اطمینان دل را روشن خواهد ساخت و شکست و یأس را از محور زندگى او دور و مرتفع مى گرداند، با یک جهان آرامش حرکت مى کند و در برابر زورگویان به زانو در نمى آید و فکر و اندیشهی ناروا به مغز او راه نخواهد یافت. [5]
نکته: با ایمان، اعتماد و توکل به خداوند، به نگرانی هاى انسان پایان داده خواهد شد و برق امید و اطمینان دل را روشن خواهد ساخت و شکست و یأس را از محور زندگى او دور و مرتفع مى گرداند، با یک جهان آرامش حرکت مى کند و در برابر زورگویان به زانو در نمى آید و فکر و اندیشهی ناروا به مغز او راه نخواهد یافت. [5]
4. در اجرای احکام فرقی بین اقوام و دیگران نمیگذاشت
تبعیض در بین مردمان عاملی خواهد بود برای مایوس شدن افراد برای ادامه زندگی، وقتی شخص ببیند که امکانات خاصی برای عده ای وجود دارد و خودش از آن محروم است، احساس یاس پیدا خواهد کرد. این تبعیض ها باعث خواهد شد که جامعه دچار ناامنی شود. اما در زندگی امام علی (علیهالسلام) شما نمیتوانید زمانی را پیدا کنید که بین مردمان تبعیض قائل شده باشند. بین برادر خود و دیگران هیچ تفاوتی قائل نبودند. شهید مطهری میگویند: از نظر علی (علیهالسلام) آن اصلی که می تواند تعادل اجتماعی را حفظ نماید و همه را راضی نگه دارد، به پیکره اجتماع، سلامت و به روح آن آرامش بدهد، عدالت اجتماعی است. ظلم، جور و تبعیض قادر نیست حتی روح خود ستم گرو روح آن کسی را که به نفع او ستم گری می شود، راضی نگاه دارد، چه رسد به ستم دیدگان و پایمال شدگان. عدالت، بزرگ راهی است عمومی که همه را می تواند در خود بگنجاند و بدون مشکلی عبور دهد، اما ظلم و جور کوره راهی است که حتی فرد ستم گر را به مقصد نمی رساند. [6]
نکته: وجود عدالت میتواند سختی های روزگار را برای مردم آسان کند و تلاش آنها را برای ادامه زندگی بیشتر کند. امام علی (علیهالسلام) فرمودند: عدالت ، باعث پایداری اعتماد ملت ها نسبت به حکومت هایشان و سبب زیبایی و آراستگی حاکمان و دولتمردان است. [7]
پی نوشت:
[1] اصول کافی، جلد 1، صفحه 410
[2] نهج البلاغه، مترجم محمد دشتی، قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)، نامه 53.
[3] عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، قم: انتشارات دفتر تبلیغات، 1366، ص 466
[4] نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 41، صفحه 117
[5] به سوى مدینه فاضله، على کریمى جهرمى، صفحه 141
[6] سیری در نهج البلاغه، صفحه 113
[7] غرر الحکم و درر الکلم ، ح1954
نکته: وجود عدالت میتواند سختی های روزگار را برای مردم آسان کند و تلاش آنها را برای ادامه زندگی بیشتر کند. امام علی (علیهالسلام) فرمودند: عدالت ، باعث پایداری اعتماد ملت ها نسبت به حکومت هایشان و سبب زیبایی و آراستگی حاکمان و دولتمردان است. [7]
پی نوشت:
[1] اصول کافی، جلد 1، صفحه 410
[2] نهج البلاغه، مترجم محمد دشتی، قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین(ع)، نامه 53.
[3] عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، قم: انتشارات دفتر تبلیغات، 1366، ص 466
[4] نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 41، صفحه 117
[5] به سوى مدینه فاضله، على کریمى جهرمى، صفحه 141
[6] سیری در نهج البلاغه، صفحه 113
[7] غرر الحکم و درر الکلم ، ح1954