احکام پزشکی | سوال دوازده
پرسش :
اینجانب پزشک متخصّص جرّاحى عمومى هستم. چگونگى برخورد با بیماران صعب العلاج که درمان قطعى برایشان وجود ندارد در هر رشته تخصصى پزشکى وجود دارد؛ و اقدام به عمل جراحى براى جراحان تبدیل به مشکل بزرگى از دیرباز شده و ما غالباً بر اساس اخلاق پزشکى توصیه شده در کتاب هاى مرجع (انگلیسى ـ آمریکایى ـ فرانسوى) عمل مى کنیم. دانسته هاى ما در مورد مسایل شرعى در مورد این بیماران در این حدّ است که تاریخ مرگ غیر قابل پیشگویى است و حفظ الصّحه براى بیمار واجب است و بیمار شرعاً موظف است به پزشک اعتماد کرده ودستورات او را اجرا کند. فرض بفرمایید بیمارى با سرطان پیشرفته معده مراجعه کرده و از بنده مى پرسد آیا درمان شما مرا علاج مى کند؟ و من پاسخ مى دهم خیر. فقط کمى به طول عمرتان اضافه مى شود. دوباره مى پرسد: آیا اجبار دارم تن به درمان بدهم، در صورتى که بار مالى آن را نمى توانم تحمل کنم و آزار و اذیت ناشى از جراحى و شیمى درمانى را هم به صرفه نمى دانیم؟ قابل به ذکر است که بیمار یا مالى آماده دارد و بعد از دست مى دهد یا مقروض مى شود یا بار مالى آن بر گردن بیمه هاى کشور مى افتد. در چنین مواردى باید تصمیم شرعى به تصمیم عقلانى کمک کند. از طرف دیگر گاهى خود ما پزشکان مى دانیم آزار واذیت عمل جراحى و شیمى درمانى در سنین بالا و بیمار ضعیف واقعاً به سختى تحمل مى شود. اگر بیمار این را بداند آیا حق دارد، درمان یا عدم درمان را انتخاب کند؟ وقتى اطلاعات کامل به بیمار داده شود اگر او پزشک را ولىّ خود براى تصمیم گیرى قرار دهد (اگر امکانپذیر باشد) آیا پزشک بر اساس کتب مرجع پزشکى به تنهایى مى تواند تصمیم بگیرد یا اخلاق پزشکى اسلامى نظر دیگرى بر خلاف کتب مرجع پزشکى خارجى دارد. خیلى از همکاران متعهد من قبل از شروع این راه و آمدن خدمت شما این توصیه را کردند که این راه را نروم چون به جایى ختم نمى شود و حضرات عموماً این مسأله را تلقى بر صدور مجوز مرگ قبل از وقوع مرگ مى کنند و از ابتدا مخالفت مى شود. در صورتى که چنین قصدى نیست، بلکه فقط باید بدانیم تا چه موقع حق داریم براى بیمارى که به مراحل آخر بیمارى رسیده کارهایى انجام دهیم که سرمایه و جسم و روح و روان او را دستخوش تغییرات وسیعى قرار مى دهد و مطمئناً به جایى نمى رسد. لطفاً به سؤالات زیر پاسخ دهید: الف) آیا باید انسان آزمایشگاهى باشد که داروها روى او امتحان شود و از مجموع قضایا به نتیجه رسید؟ ب) آیا مقرّرات الهى این بنده اقتضا مى کند که حتماً پول و جانش را در اختیار ما قرار دهد و زجر آن را هم بکشد؟ ج) آیا حق دارد در فرصت نامعلوم باقیمانده به اعمال و زیارات بر جاى مانده خود برسد و در یک کلام مرگ راحت ترى را براى خود انتخاب کند؟
پاسخ :
در این گونه موارد که به طور قطع یا به اطمینان بیمار مدّت کوتاهى با تحمّل درمان هاى شکنجه آور زنده مى ماند دلیلى بر ادامه درمان ندارد؛ مخصوصاً اگر بار مالى سنگین داشته باشد و به ویژه اگر بیمار مجبور به وام گرفتن یا فروختن خانه خود گردد. در این گونه موارد مى توان بیمار را به حال خود رها کرد و اگر مشورت کند مى توان به او مشورت داد که اگر تحمّل ناراحتى ها را دارى درمان کن و چند صباحى بمان و اگر ندارى مى توانى درمان را قطع کنى به خصوص اگر بیمار در سنین بالا باشد. فکر مى کنیم بر خلاف آنچه دوستانتان گفتند جواب صریح و شفافى دادیم.
منبع: استفتائات جدید، آیت الله العظمی مکارم شیرازی دام ظله، جلد 4، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادی، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب علیه السلام، 1393.
در این گونه موارد که به طور قطع یا به اطمینان بیمار مدّت کوتاهى با تحمّل درمان هاى شکنجه آور زنده مى ماند دلیلى بر ادامه درمان ندارد؛ مخصوصاً اگر بار مالى سنگین داشته باشد و به ویژه اگر بیمار مجبور به وام گرفتن یا فروختن خانه خود گردد. در این گونه موارد مى توان بیمار را به حال خود رها کرد و اگر مشورت کند مى توان به او مشورت داد که اگر تحمّل ناراحتى ها را دارى درمان کن و چند صباحى بمان و اگر ندارى مى توانى درمان را قطع کنى به خصوص اگر بیمار در سنین بالا باشد. فکر مى کنیم بر خلاف آنچه دوستانتان گفتند جواب صریح و شفافى دادیم.
منبع: استفتائات جدید، آیت الله العظمی مکارم شیرازی دام ظله، جلد 4، تهیه و تنظیم: ابوالقاسم علیان نژادی، قم: انتشارات امام علی بن ابیطالب علیه السلام، 1393.