مهمترین وظیفه حکومت اسلامی
پرسش :
آیا می توان «تعلیم و تربیت» و «ترویج فرهنگ اسلامی» را از اهم وظایف حکومت اسلامی دانست؟
پاسخ :
یکى از ارکان مهم حکومت اسلامى نشر فرهنگ صحیح و تعلیم و تربیت است. با توجّه به این که انسان یک موجود فرهنگى است، یعنى اعمال و رفتار او بازتابى از مجموعه تفکّرات و آگاهى هاى او است؛ هر گونه اصلاح و دگرگونى در وضع جامعه بدون نفوذ در فکر و روح او امکان پذیر نیست و درست به همین دلیل در جوامع امروزى براى رسیدن به اهداف مختلف سیاسى، اجتماعى، نظامى و اقتصادى سعى مى شود در فرهنگ ملّت ها نفوذ کنند، و وسایل ارتباط جمعى اعم از مطبوعات(کتابها و روزنامه ها) و رادیو و تلویزیون و مانند آنها، یکى از ارکان حکومت محسوب مى شود، و در برابر قواى سه گانه(قوّه مقننه، مجریّه، قضائیّه) قوّه چهارمى محسوب مى شود، بلکه بسیارى از آگاهان آن را مهمترین رکن جامعه مى شناسند، و سرمایه گذارى بسیار سنگینى روى آن مى کنند.
این یک واقعیّت است نه مبالغه و اغراق؛ چرا که اگر وسایل ارتباط جمعى در طریق نشر فرهنگ صحیح و سالم، برنامه ریزى جامع و مؤثّرى داشته باشند؛ محیط قانون گذارى، اجرائى و قضائى سالم مى شود؛ و بار همه آنها سبک تر مى گردد و افراد جامعه به صورت خودکار به وظایف خویش عمل مى کنند.
جالب اینکه در برنامه حکومت اسلامى که از متن قرآن مجید و سنّت قطعى استنباط مى شود، و مربوط به چهارده قرن پیش از این است بیش از آنچه تصوّر شود، روى مسائل فرهنگى، تعلیم و تربیت، تبشیر و انذار تکیه شده، و برنامه هاى گوناگونى در اشکال مختلف براى این معنى در نظر گرفته شده است.
این موضوع بسیار قابل دقّت است؛ که بارزترین نوع حکومت اسلامى یعنى حکومت پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله) براساس یک انقلاب فرهنگى بنا شد، و آن حضرت (صلى الله علیه و آله) مدّت سیزده سال در مکّه به تعلیم و تربیت و نشر فرهنگ و عقاید اسلامى پرداخت و اصحاب خود را چنان تعلیم و آموزش داد که بعد از هجرت به مدینه از پایهگذاران اصلى حکومت اسلامى شدند؛ یعنى انقلاب اسلامى و اجتماعى و نظام اسلام بر پایه هاى همان انقلاب فرهنگى بنا شد.
احیاى تفکّر و اندیشه، خمیر مایه تمام برنامه هاى اسلامى است؛ تا آنجا که پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله) از مخالفانش تنها همین موضوع را مطالبه مى کرد؛ و مى فرمود: «به طور جدّى قیام کنید و اندیشه و فکر خود را به کار گیرید»، «قَلْ اِنَّما اَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ اَن تَقُومُوا لِلّهِ مَثْنَى وَ فُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ...».(1)
در حدیثى از پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) مى خوانیم: «اِنَّ التَّفَکُّرَ حَیاةُ قَلْبِ الْبَصیرِ، کَما یَمْشِى الْمُستَنیرُ فِى الظُّلُمَاتِ بِالنُّورِ»(2)؛ (تفکّر، حیات قلب بینا است، همان گونه که انسان در تاریکی با نور راه مى رود [در حلّ مشکلات فردى و اجتماعى نیز با نور تفکّر باید گام برداشت]).
در حدیث دیگرى از على (علیه السلام) مى خوانیم: «بِالْفِکْرِ تَنْجَلى غَیاهِبُ الاُمُورِ»(3)؛ (با تفکّر و اندیشه تاریکى ها برطرف مى شود).
و بالاخره در حدیث معروف دیگرى آمده است: «تَفَکُّرُ ساعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبادَةِ سِتّیْنَ سَنَة»(4)؛ (ساعتى اندیشیدن بهتر از شصت سال عبادت است!).
پینوشتها:
(1). سوره سبأ، آیه 46.
(2). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 قمری، چاپ: چهارم، ج 2، ص 599، کتاب (فضل القرآن)؛ النوادر، راوندى کاشانى، فضل الله بن على، محقق / مصحح: صادقى اردستانى، احمد، دار الکتاب، قم، بى تا، چاپ: اول، ص 22، خطبة الرسول(صلى الله علیه و آله و سلم) فی القرآن؛ وسائل الشیعة، عاملى، شیخ حر، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، قم، 1409 قمری، چاپ: اول، ج 6، ص 171، باب 3 (استحباب التفکر فی معانی القرآن و أمثاله و وعده و وعیده و ما یقتضی الاعتبار و التأثر و الاتعاظ و سؤال الجنة و الاستعاذة من النار عند آیتیهما)؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 قمری، چاپ: دوم، ج 89، ص 17، باب 1 (فضل القرآن و إعجازه و أنه لا یتبدل بتغیر الأزمان و لا یتکرر بکثرة القراءة و الفرق بین القرآن و الفرقان).
(3). غرر الحکم و درر الکلم، تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق / مصحح: رجائى، سید مهدى، دار الکتاب الإسلامی، قم، 1410 قمری، چاپ: دوم، ص 304، قصار 144.
(4). التفسیر، عیاشى، محمد بن مسعود، تحقیق: رسولى محلاتی، سید هاشم، چاپخانه علمیه، تهران، 1380 قمری، ج 2، ص 208، سوره رعد، آیة 19؛ بحار الأنوار، همان، ج 68، ص 327، باب 80 (التفکر و الاعتبار و الاتعاظ بالعبر).
منبع: پیام قرآن، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازى، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 شمسی، چاپ: نهم، ج 10، ص 241.
یکى از ارکان مهم حکومت اسلامى نشر فرهنگ صحیح و تعلیم و تربیت است. با توجّه به این که انسان یک موجود فرهنگى است، یعنى اعمال و رفتار او بازتابى از مجموعه تفکّرات و آگاهى هاى او است؛ هر گونه اصلاح و دگرگونى در وضع جامعه بدون نفوذ در فکر و روح او امکان پذیر نیست و درست به همین دلیل در جوامع امروزى براى رسیدن به اهداف مختلف سیاسى، اجتماعى، نظامى و اقتصادى سعى مى شود در فرهنگ ملّت ها نفوذ کنند، و وسایل ارتباط جمعى اعم از مطبوعات(کتابها و روزنامه ها) و رادیو و تلویزیون و مانند آنها، یکى از ارکان حکومت محسوب مى شود، و در برابر قواى سه گانه(قوّه مقننه، مجریّه، قضائیّه) قوّه چهارمى محسوب مى شود، بلکه بسیارى از آگاهان آن را مهمترین رکن جامعه مى شناسند، و سرمایه گذارى بسیار سنگینى روى آن مى کنند.
این یک واقعیّت است نه مبالغه و اغراق؛ چرا که اگر وسایل ارتباط جمعى در طریق نشر فرهنگ صحیح و سالم، برنامه ریزى جامع و مؤثّرى داشته باشند؛ محیط قانون گذارى، اجرائى و قضائى سالم مى شود؛ و بار همه آنها سبک تر مى گردد و افراد جامعه به صورت خودکار به وظایف خویش عمل مى کنند.
جالب اینکه در برنامه حکومت اسلامى که از متن قرآن مجید و سنّت قطعى استنباط مى شود، و مربوط به چهارده قرن پیش از این است بیش از آنچه تصوّر شود، روى مسائل فرهنگى، تعلیم و تربیت، تبشیر و انذار تکیه شده، و برنامه هاى گوناگونى در اشکال مختلف براى این معنى در نظر گرفته شده است.
این موضوع بسیار قابل دقّت است؛ که بارزترین نوع حکومت اسلامى یعنى حکومت پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله) براساس یک انقلاب فرهنگى بنا شد، و آن حضرت (صلى الله علیه و آله) مدّت سیزده سال در مکّه به تعلیم و تربیت و نشر فرهنگ و عقاید اسلامى پرداخت و اصحاب خود را چنان تعلیم و آموزش داد که بعد از هجرت به مدینه از پایهگذاران اصلى حکومت اسلامى شدند؛ یعنى انقلاب اسلامى و اجتماعى و نظام اسلام بر پایه هاى همان انقلاب فرهنگى بنا شد.
احیاى تفکّر و اندیشه، خمیر مایه تمام برنامه هاى اسلامى است؛ تا آنجا که پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله) از مخالفانش تنها همین موضوع را مطالبه مى کرد؛ و مى فرمود: «به طور جدّى قیام کنید و اندیشه و فکر خود را به کار گیرید»، «قَلْ اِنَّما اَعِظُکُمْ بِوَاحِدَةٍ اَن تَقُومُوا لِلّهِ مَثْنَى وَ فُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا ...».(1)
در حدیثى از پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) مى خوانیم: «اِنَّ التَّفَکُّرَ حَیاةُ قَلْبِ الْبَصیرِ، کَما یَمْشِى الْمُستَنیرُ فِى الظُّلُمَاتِ بِالنُّورِ»(2)؛ (تفکّر، حیات قلب بینا است، همان گونه که انسان در تاریکی با نور راه مى رود [در حلّ مشکلات فردى و اجتماعى نیز با نور تفکّر باید گام برداشت]).
در حدیث دیگرى از على (علیه السلام) مى خوانیم: «بِالْفِکْرِ تَنْجَلى غَیاهِبُ الاُمُورِ»(3)؛ (با تفکّر و اندیشه تاریکى ها برطرف مى شود).
و بالاخره در حدیث معروف دیگرى آمده است: «تَفَکُّرُ ساعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبادَةِ سِتّیْنَ سَنَة»(4)؛ (ساعتى اندیشیدن بهتر از شصت سال عبادت است!).
پینوشتها:
(1). سوره سبأ، آیه 46.
(2). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 قمری، چاپ: چهارم، ج 2، ص 599، کتاب (فضل القرآن)؛ النوادر، راوندى کاشانى، فضل الله بن على، محقق / مصحح: صادقى اردستانى، احمد، دار الکتاب، قم، بى تا، چاپ: اول، ص 22، خطبة الرسول(صلى الله علیه و آله و سلم) فی القرآن؛ وسائل الشیعة، عاملى، شیخ حر، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، قم، 1409 قمری، چاپ: اول، ج 6، ص 171، باب 3 (استحباب التفکر فی معانی القرآن و أمثاله و وعده و وعیده و ما یقتضی الاعتبار و التأثر و الاتعاظ و سؤال الجنة و الاستعاذة من النار عند آیتیهما)؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 قمری، چاپ: دوم، ج 89، ص 17، باب 1 (فضل القرآن و إعجازه و أنه لا یتبدل بتغیر الأزمان و لا یتکرر بکثرة القراءة و الفرق بین القرآن و الفرقان).
(3). غرر الحکم و درر الکلم، تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق / مصحح: رجائى، سید مهدى، دار الکتاب الإسلامی، قم، 1410 قمری، چاپ: دوم، ص 304، قصار 144.
(4). التفسیر، عیاشى، محمد بن مسعود، تحقیق: رسولى محلاتی، سید هاشم، چاپخانه علمیه، تهران، 1380 قمری، ج 2، ص 208، سوره رعد، آیة 19؛ بحار الأنوار، همان، ج 68، ص 327، باب 80 (التفکر و الاعتبار و الاتعاظ بالعبر).
منبع: پیام قرآن، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازى، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 شمسی، چاپ: نهم، ج 10، ص 241.