یکی از معانی استهزاء قرآن
پرسش :
امام علی (علیه السلام) چه معنایی برای استهزاء آیات قرآن ارائه می دهند؟
پاسخ :
امام علی(علیه السلام) در بخشی از حکمت 228 «نهج البلاغه» مى فرماید: (کسى که قرآن بخواند و پس از مرگ وارد آتش دوزخ گردد از کسانى بوده که آیات خدا را استهزاء مى کرده است)؛ «و مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ فَهُوَ مِمَّنْ کَانَ یَتَّخِذُ آیَاتِ اللَّهِ هُزُواً».
قرائت قرآن چند گونه است: گاه انسانِ مؤمن، قرآن را تلاوت مى کند و گوشِ جان به آیاتش مى سپارد تا پیام خدا را از لابه لاى آن بشنود و زندگى خود را با آن هماهنگ سازد و به گفته امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در خطبه متقیان: «أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالِینَ لاَِجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلاً یُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ یَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ فَإِذَا مَرُّوا بِآیَة فِیهَا تَشْوِیقٌ رَکَنُوا إِلَیْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَیْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْیُنِهِمْ وَ إِذَا مَرُّوا بِآیَة فِیهَا تَخْوِیفٌ أَصْغَوْا إِلَیْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِیرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِیقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ»(1)؛ (پرهیزکاران در دل شب بر پا مى خیزند و قرآن را با تدبر قرائت مى کنند و جان خود را با آن محزون مى سازند و داروى درد خود را از آن مى گیرند، هرگاه به آیه اى برسند که در آن تشویق [به پاداش هاى الهى] است با علاقه فراوان به آن روى مى آورند و روح و جانشان با شوق بسیار به آن مى اندیشد و آن را نصب العین خود قرار مى دهند و هرگاه به آیه اى برخورد کنند که بیم دهنده است گوش دل را براى شنیدن پیام آن باز مى کنند و گویى صداى زبانه هاى آتش دوزخ با آن وضع مهیبش در گوششان طنین انداز است). نیز به فرموده امام صادق(علیه السلام) در دعایى که قبل از تلاوت قرآن خوانده مى شود: «اَللّهُمَّ فَاجْعَلْ نَظَرِی فیهِ عِبادَةً وَ قِرائَتی فیهِ فِکْراً وَ فِکْرِی فیهِ اِعْتِباراً وَ اجْعَلْنی مِمَّنْ أتَّعِظُ بِبَیانِ مَواعِظِکَ فیهِ وَ أجْتَنِبُ مَعاصِیکَ»(2)؛ (خداوندا! نگاه مرا به آیات قرآن عبادت و قرائتم را توأم با اندیشه و تفکرم را در آن مایه عبرت قرار ده و مرا از کسانى قرار ده که از مواعظ تو در آن پند مى گیرد و از گناهانت پرهیز مى کند).
گروه دیگرى آیات قرآن را تنها براى ثواب قرائت مى خوانند بى آنکه به پیام هایش گوش فرا دهند.
گروه سومى نیز اضافه بر این، به استهزاء آیات مى پردازند و اگر در سخن استهزاء نکنند، عملاً استهزاء دارند؛ آیات تحریم ربا را مى خوانند؛ ولى رباخوارى مى کنند، آیه تحریم غیبت را تلاوت مى کنند؛ ولى غیبت کردن کار همه روزه آنهاست و همچنین در برابر سایر پیام هاى قرآن. این گونه تلاوت نه تنها سبب نجات نیست؛ بلکه به فرموده امیرمؤمنان(علیه السلام) سبب دخول در آتش جهنم است، چون قرآن را به صورت استهزاء قولاً یا عملاً خوانده است و کسى که آیات قرآن را با استهزاء بخواند مستحق آتش دوزخ است. از این رو پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در حدیث معروفى می فرمایند: «رُبَّ تالِى الْقُرْآنَ وَ الْقُرآنُ یَلْعَنُهُ»(3)؛ (چه بسا کسانى که قرآن مى خوانند و در همان حال قرآن آنها را لعنت مى کند [چرا که هرگز به آن عمل نمى کنند]).
مرحوم علامه شوشترى در «شرح نهج البلاغه» خود داستانى از تاریخ بغداد نقل مى کند که: «شخصى مى گوید: من از کنار قبر «احمد بن طولون» (یکى از امرا و مؤسس دولت طولونیه در مصر و سوریه در قرن سوم هجرى) عبور مى کردم. پیرمردى را مى دیدم که در کنار قبر او نشسته و قرآن مى خواند بعد از مدتى او را ندیدم سپس به او برخورد کردم گفتم: تو همان شخص نبودى که در کنار قبر «احمد بن طولون» قرائت قرآن مى کردى چرا رها ساختى؟ گفت: او خدمت هایى به من کرده بود و من دوست داشتم به جبران آن خدمت ها مدتى بر سر قبرش قرآن بخوانم، گفتم: پس چرا رها کردى؟ گفت: شبى او را در خواب دیدم به من گفت: دوست دارم که این محبت را رها سازى و قرآن در کنار قبر من نخوانى. من به او گفتم چرا؟ گفت: هر آیه اى که مى خوانى ضربه اى بر من مى کوبند و مى گویند: آیا این آیه را نشنیدى [پس چرا عمل نکردى؟]».(4)
این سخن را با حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم، که می فرماید: «أنْتَ تَقْرَأُ الْقُرْآنَ ما نَهاکَ فَإذا لَمْ یَنْهَکَ فَلَسْتَ تَقْرَأَهُ»(5)؛ (تو تا آن زمان قرآن مى خوانى که تو را از معصیت الهى باز دارد و اگر باز نداشت قرآن نخوانده اى).
پینوشتها:
(1). نهج البلاغه، شریف رضى، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صبحی صالح، هجرت، قم، 1414 قمری، چاپ اول، ص 304، خطبه 193 (و من خطبة له ع یصف فیها المتقین).
(2). الإختصاص، مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و محرمى زرندى، محمود، گنکره شیخ مفید، قم، 1413 قمری، چاپ اول، ص 141، (ما قرأه أبو عبد الله بعد قراءة القرآن)؛ مکارم الأخلاق، طبرسى، حسن بن فضل، شریف رضى، قم، 1412 قمری / 1370 شمسی، چاپ چهارم، ص 343، (فی الدعاء عند أخذ المصحف)؛ إقبال الأعمال( ط - القدیمة)، ابن طاووس، على بن موسى، دار الکتب الإسلامیه، تهران، 1409 قمری، چاپ دوم، ج 1، ص 110، (فصل فیما نذکره مما یدعى به عند نشر المصحف لقراءة القرآن)؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 قمری، چاپ دوم، ج 89، ص 207، باب 25 (أدعیة التلاوة).
(3). جامع الأخبار، شعیری، محمد بن محمد، مطبعة حیدریة، نجف، بى تا، چاپ اول، ص 48، (الفصل الثالث و العشرون فی القراءة)؛ بحار الأنوار، همان، ص 184، باب 19 (فضل حامل القرآن و حافظه و حامله و العامل به و لزوم إکرامهم و إرزاقهم و بیان أصناف القراء).
(4). بهج الصباغة فی شرح نهج البلاغة، شوشتری، محمد تقى، موسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، 1376 شمسی، چاپ اول، ج 12، ص 31، این داستان علاوه بر تاریخ بغداد، خطیب بغدادى، احمد بن على، محقق / مصحح: عطا، مصطفى عبد القادر، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1417 قمری، چاپ اول، ج 3، ص 295، 1378 - محمد بن علی بن أحمد بن رستم، أبو بکر الماذرائی الکاتب، نزیل مصر در کتاب المنتظم، ج 12، ص 233، 1751 - أحمد بن طولون نیز آمده است.
(5). شرح نهج البلاغه، ابن أبی الحدید، أبو حامد عز الدین عبد الحمید بن هبه الله بن محمد بن محمد بن أبی، محقق / مصحح: ابراهیم، محمد ابوالفضل، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، 1404 قمری، چاپ اول، ج 10، ص 23، (فصل فی القرآن و ذکر الآثار التی وردت بفضله).
منبع: پیام امام امیر المؤمنین(علیه السلام)، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 شمسی، چاپ اول، ج 13، ص 744.
امام علی(علیه السلام) در بخشی از حکمت 228 «نهج البلاغه» مى فرماید: (کسى که قرآن بخواند و پس از مرگ وارد آتش دوزخ گردد از کسانى بوده که آیات خدا را استهزاء مى کرده است)؛ «و مَنْ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَمَاتَ فَدَخَلَ النَّارَ فَهُوَ مِمَّنْ کَانَ یَتَّخِذُ آیَاتِ اللَّهِ هُزُواً».
قرائت قرآن چند گونه است: گاه انسانِ مؤمن، قرآن را تلاوت مى کند و گوشِ جان به آیاتش مى سپارد تا پیام خدا را از لابه لاى آن بشنود و زندگى خود را با آن هماهنگ سازد و به گفته امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در خطبه متقیان: «أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالِینَ لاَِجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلاً یُحَزِّنُونَ بِهِ أَنْفُسَهُمْ وَ یَسْتَثِیرُونَ بِهِ دَوَاءَ دَائِهِمْ فَإِذَا مَرُّوا بِآیَة فِیهَا تَشْوِیقٌ رَکَنُوا إِلَیْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَیْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْیُنِهِمْ وَ إِذَا مَرُّوا بِآیَة فِیهَا تَخْوِیفٌ أَصْغَوْا إِلَیْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِیرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِیقَهَا فِی أُصُولِ آذَانِهِمْ»(1)؛ (پرهیزکاران در دل شب بر پا مى خیزند و قرآن را با تدبر قرائت مى کنند و جان خود را با آن محزون مى سازند و داروى درد خود را از آن مى گیرند، هرگاه به آیه اى برسند که در آن تشویق [به پاداش هاى الهى] است با علاقه فراوان به آن روى مى آورند و روح و جانشان با شوق بسیار به آن مى اندیشد و آن را نصب العین خود قرار مى دهند و هرگاه به آیه اى برخورد کنند که بیم دهنده است گوش دل را براى شنیدن پیام آن باز مى کنند و گویى صداى زبانه هاى آتش دوزخ با آن وضع مهیبش در گوششان طنین انداز است). نیز به فرموده امام صادق(علیه السلام) در دعایى که قبل از تلاوت قرآن خوانده مى شود: «اَللّهُمَّ فَاجْعَلْ نَظَرِی فیهِ عِبادَةً وَ قِرائَتی فیهِ فِکْراً وَ فِکْرِی فیهِ اِعْتِباراً وَ اجْعَلْنی مِمَّنْ أتَّعِظُ بِبَیانِ مَواعِظِکَ فیهِ وَ أجْتَنِبُ مَعاصِیکَ»(2)؛ (خداوندا! نگاه مرا به آیات قرآن عبادت و قرائتم را توأم با اندیشه و تفکرم را در آن مایه عبرت قرار ده و مرا از کسانى قرار ده که از مواعظ تو در آن پند مى گیرد و از گناهانت پرهیز مى کند).
گروه دیگرى آیات قرآن را تنها براى ثواب قرائت مى خوانند بى آنکه به پیام هایش گوش فرا دهند.
گروه سومى نیز اضافه بر این، به استهزاء آیات مى پردازند و اگر در سخن استهزاء نکنند، عملاً استهزاء دارند؛ آیات تحریم ربا را مى خوانند؛ ولى رباخوارى مى کنند، آیه تحریم غیبت را تلاوت مى کنند؛ ولى غیبت کردن کار همه روزه آنهاست و همچنین در برابر سایر پیام هاى قرآن. این گونه تلاوت نه تنها سبب نجات نیست؛ بلکه به فرموده امیرمؤمنان(علیه السلام) سبب دخول در آتش جهنم است، چون قرآن را به صورت استهزاء قولاً یا عملاً خوانده است و کسى که آیات قرآن را با استهزاء بخواند مستحق آتش دوزخ است. از این رو پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) در حدیث معروفى می فرمایند: «رُبَّ تالِى الْقُرْآنَ وَ الْقُرآنُ یَلْعَنُهُ»(3)؛ (چه بسا کسانى که قرآن مى خوانند و در همان حال قرآن آنها را لعنت مى کند [چرا که هرگز به آن عمل نمى کنند]).
مرحوم علامه شوشترى در «شرح نهج البلاغه» خود داستانى از تاریخ بغداد نقل مى کند که: «شخصى مى گوید: من از کنار قبر «احمد بن طولون» (یکى از امرا و مؤسس دولت طولونیه در مصر و سوریه در قرن سوم هجرى) عبور مى کردم. پیرمردى را مى دیدم که در کنار قبر او نشسته و قرآن مى خواند بعد از مدتى او را ندیدم سپس به او برخورد کردم گفتم: تو همان شخص نبودى که در کنار قبر «احمد بن طولون» قرائت قرآن مى کردى چرا رها ساختى؟ گفت: او خدمت هایى به من کرده بود و من دوست داشتم به جبران آن خدمت ها مدتى بر سر قبرش قرآن بخوانم، گفتم: پس چرا رها کردى؟ گفت: شبى او را در خواب دیدم به من گفت: دوست دارم که این محبت را رها سازى و قرآن در کنار قبر من نخوانى. من به او گفتم چرا؟ گفت: هر آیه اى که مى خوانى ضربه اى بر من مى کوبند و مى گویند: آیا این آیه را نشنیدى [پس چرا عمل نکردى؟]».(4)
این سخن را با حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم، که می فرماید: «أنْتَ تَقْرَأُ الْقُرْآنَ ما نَهاکَ فَإذا لَمْ یَنْهَکَ فَلَسْتَ تَقْرَأَهُ»(5)؛ (تو تا آن زمان قرآن مى خوانى که تو را از معصیت الهى باز دارد و اگر باز نداشت قرآن نخوانده اى).
پینوشتها:
(1). نهج البلاغه، شریف رضى، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صبحی صالح، هجرت، قم، 1414 قمری، چاپ اول، ص 304، خطبه 193 (و من خطبة له ع یصف فیها المتقین).
(2). الإختصاص، مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و محرمى زرندى، محمود، گنکره شیخ مفید، قم، 1413 قمری، چاپ اول، ص 141، (ما قرأه أبو عبد الله بعد قراءة القرآن)؛ مکارم الأخلاق، طبرسى، حسن بن فضل، شریف رضى، قم، 1412 قمری / 1370 شمسی، چاپ چهارم، ص 343، (فی الدعاء عند أخذ المصحف)؛ إقبال الأعمال( ط - القدیمة)، ابن طاووس، على بن موسى، دار الکتب الإسلامیه، تهران، 1409 قمری، چاپ دوم، ج 1، ص 110، (فصل فیما نذکره مما یدعى به عند نشر المصحف لقراءة القرآن)؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 قمری، چاپ دوم، ج 89، ص 207، باب 25 (أدعیة التلاوة).
(3). جامع الأخبار، شعیری، محمد بن محمد، مطبعة حیدریة، نجف، بى تا، چاپ اول، ص 48، (الفصل الثالث و العشرون فی القراءة)؛ بحار الأنوار، همان، ص 184، باب 19 (فضل حامل القرآن و حافظه و حامله و العامل به و لزوم إکرامهم و إرزاقهم و بیان أصناف القراء).
(4). بهج الصباغة فی شرح نهج البلاغة، شوشتری، محمد تقى، موسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، 1376 شمسی، چاپ اول، ج 12، ص 31، این داستان علاوه بر تاریخ بغداد، خطیب بغدادى، احمد بن على، محقق / مصحح: عطا، مصطفى عبد القادر، دار الکتب العلمیة، بیروت، 1417 قمری، چاپ اول، ج 3، ص 295، 1378 - محمد بن علی بن أحمد بن رستم، أبو بکر الماذرائی الکاتب، نزیل مصر در کتاب المنتظم، ج 12، ص 233، 1751 - أحمد بن طولون نیز آمده است.
(5). شرح نهج البلاغه، ابن أبی الحدید، أبو حامد عز الدین عبد الحمید بن هبه الله بن محمد بن محمد بن أبی، محقق / مصحح: ابراهیم، محمد ابوالفضل، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، 1404 قمری، چاپ اول، ج 10، ص 23، (فصل فی القرآن و ذکر الآثار التی وردت بفضله).
منبع: پیام امام امیر المؤمنین(علیه السلام)، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1386 شمسی، چاپ اول، ج 13، ص 744.