مصادیق خیر در قرآن و روایات
پرسش :
در قرآن کریم و روایات معصومین(علیهم السلام) از چه چیزهایی تعبیر به «خیر» شده است؟
پاسخ :
در قرآن و روایات مصادیقی برای «خیر» بیان شده است:
1ـ قرآن «مال و ثروت» را خیر دانسته است: «کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ»(1)؛ (دستور داده شد که چون یکى از شما را مرگ فرا رسد اگر داراى متاع دنیا است وصیت کند)، مفسّرین از خیر در این آیه به مال و ثروت تفسیر کرده اند و این نشان مى دهد ثروت فى نفسه خیر و نیک است و باید در راه شرعى از آن استفاده شود.
2ـ قرآن «جهاد» را خیر معرفى کرده است: «کُتِبَ عَلَیْکُمْ الْقِتَالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُم»(2)؛ (حکم جهاد بر شما نوشته شده و حال آنکه بر شما ناگوار و ناپسند است و چه بسا شما چیزى را ناپسند مى پندارید و آن براى شما خیر است).
3ـ «روزه» از دیدگاه قرآن خیر است: «أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ»(3)؛ (اینکه روزه دار باشید براى شما بهتر است).
4ـ «تقوى» خیر است: «لِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِکَ خَیْرٌ»(4)؛ (لباس پرهیزکارى بهتر است).
5ـ «توبه» خیر است: «فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ»(5)؛ (اگر توبه کنید براى شما بهتر است).
6ـ قرآن، «امت اسلام» را بهترین امت و «خیر» معرفى مى کند و هر کس در زمره این امت باشد خیر است: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ»(6)؛ (شما بهترین امتى بودید که به سود انسانها آفریده شدید). در ادامه درباره علت و ملاک خیر مى فرماید: «زیرا امر به معروف و نهى از منکر مى کنید و ایمان به خدا دارید»، کسى خیر است که این خصوصیات و ملاکها در او باشد و همین نیز ملاک خیر بودن جامعه است. هر جامعه اى خورشید امر به معروف و نهى از منکر و ایمان به خدا از آن غروب کند، بیچارگى و بدبختى بر آن جامعه طلوع می کند و نکته دقیق این است که در قرآن امر به معروف و نهى از منکر، بر ایمان به خدا مقدم داشته شده و شاید به خاطر اینکه ایمان وقتى ریشه دار است که دو اصل امر به معروف و نهى از منکر حاکم باشد.
7ـ بهترین مردم، نافع ترین آنها برای مردم است. مولى على(علیه السلام) مى فرمایند: «خَیرُ النّاسِ مَنْ نَفَعَ النّاسَ»(7)؛ (بهترین مردم کسى است که به مردم نفع رساند).
در روایتى دارد که: «مردى به نبىّ اکرم(صلی الله علیه و آله) گفت: دوست دارم بهترین مردم باشم، فرمودند: «خَیرُ النّاسِ مَنْ یَنْفَعُ النّاسُ فَکُنْ نَافِعاً لَهُم»؛ (بهترین مردم کسى است که به مردم نفع رساند، پس نافع براى آنها باش)».(8)
در روایتى دیگر امام على(علیه السلام) مى فرمایند: «خَیرُ النّاسَ مَنْ تَحَمَّلَ مَؤُونَةَ النّاسِ»(9)؛ (بهترین مردم کسى است که سختى و مشقت زندگى مردم را تحمل کند).
8ـ مولى على(علیه السلام) فرمودند: (بهترین مردم کسى است که حرص را از قلب خود بیرون کند و به خاطر اطاعت پروردگارش عصیان هواهاى نفسانى خود نماید)؛ «خَیرُ النّاسِ مَنْ اَخرَجَ الحِرْصَ عَنْ قَلْبِهِ وَ عَصَى هَوَاهُ فِى طَاعَةِ رَبِّهِ».(10) در روایتى دیگر کلّى تر فرمودند: «بهترین مردم کسى است که نفس خود را از شهوات تطهیر کند[و از جمله ناپاکی هاى نفس حرص است] و غضب خود را نابود کند و پروردگارش را راضى گرداند».(11)
پینوشتها:
(1). سوره بقره، آیه 180.
(2). همان، آیه 216.
(3). همان، آیه 184.
(4). سوره اعراف، آیه 26.
(5). سوره توبه، آیه 3.
(6). سوره آل عمران، آیه 110.
(7). غرر الحکم و درر الکلم، تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق/ مصحح: رجائى، سید مهدى، دار الکتاب الإسلامی، قم، 1410 قمری، چاپ: دوم، ص 357، حکمت 55.
(8). کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، محقق: بکری حیانی - صفوة السقا، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1401 قمری/1981 میلادی، الطبعة الخامسة، ج 16، 128، ح 44154.
(9). غرر الحکم و درر الکلم، همان، حکمت 56؛ این حدیث را صاحب میزان الحکمة، ری شهری، محمد، تحقیق: دار الحدیث، دار الحدیث، 1416 قمری، چاپ: اول، ج 3، ص 159 آورده است. براى مطالعه بیشتر به بحث «خیر» در همان ص 159 مراجعه شود).
(10). غرر الحکم و درر الکلم، همان، ص 358، حکمت 77.
(11). همان، حکمت 78.
منبع: اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: اکبر خادم الذاکرین، نسل جوان، قم، 1385 شمسی، چاپ: اول، ج 2، ص 413.
در قرآن و روایات مصادیقی برای «خیر» بیان شده است:
1ـ قرآن «مال و ثروت» را خیر دانسته است: «کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ»(1)؛ (دستور داده شد که چون یکى از شما را مرگ فرا رسد اگر داراى متاع دنیا است وصیت کند)، مفسّرین از خیر در این آیه به مال و ثروت تفسیر کرده اند و این نشان مى دهد ثروت فى نفسه خیر و نیک است و باید در راه شرعى از آن استفاده شود.
2ـ قرآن «جهاد» را خیر معرفى کرده است: «کُتِبَ عَلَیْکُمْ الْقِتَالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُم»(2)؛ (حکم جهاد بر شما نوشته شده و حال آنکه بر شما ناگوار و ناپسند است و چه بسا شما چیزى را ناپسند مى پندارید و آن براى شما خیر است).
3ـ «روزه» از دیدگاه قرآن خیر است: «أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ»(3)؛ (اینکه روزه دار باشید براى شما بهتر است).
4ـ «تقوى» خیر است: «لِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِکَ خَیْرٌ»(4)؛ (لباس پرهیزکارى بهتر است).
5ـ «توبه» خیر است: «فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ»(5)؛ (اگر توبه کنید براى شما بهتر است).
6ـ قرآن، «امت اسلام» را بهترین امت و «خیر» معرفى مى کند و هر کس در زمره این امت باشد خیر است: «کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ»(6)؛ (شما بهترین امتى بودید که به سود انسانها آفریده شدید). در ادامه درباره علت و ملاک خیر مى فرماید: «زیرا امر به معروف و نهى از منکر مى کنید و ایمان به خدا دارید»، کسى خیر است که این خصوصیات و ملاکها در او باشد و همین نیز ملاک خیر بودن جامعه است. هر جامعه اى خورشید امر به معروف و نهى از منکر و ایمان به خدا از آن غروب کند، بیچارگى و بدبختى بر آن جامعه طلوع می کند و نکته دقیق این است که در قرآن امر به معروف و نهى از منکر، بر ایمان به خدا مقدم داشته شده و شاید به خاطر اینکه ایمان وقتى ریشه دار است که دو اصل امر به معروف و نهى از منکر حاکم باشد.
7ـ بهترین مردم، نافع ترین آنها برای مردم است. مولى على(علیه السلام) مى فرمایند: «خَیرُ النّاسِ مَنْ نَفَعَ النّاسَ»(7)؛ (بهترین مردم کسى است که به مردم نفع رساند).
در روایتى دارد که: «مردى به نبىّ اکرم(صلی الله علیه و آله) گفت: دوست دارم بهترین مردم باشم، فرمودند: «خَیرُ النّاسِ مَنْ یَنْفَعُ النّاسُ فَکُنْ نَافِعاً لَهُم»؛ (بهترین مردم کسى است که به مردم نفع رساند، پس نافع براى آنها باش)».(8)
در روایتى دیگر امام على(علیه السلام) مى فرمایند: «خَیرُ النّاسَ مَنْ تَحَمَّلَ مَؤُونَةَ النّاسِ»(9)؛ (بهترین مردم کسى است که سختى و مشقت زندگى مردم را تحمل کند).
8ـ مولى على(علیه السلام) فرمودند: (بهترین مردم کسى است که حرص را از قلب خود بیرون کند و به خاطر اطاعت پروردگارش عصیان هواهاى نفسانى خود نماید)؛ «خَیرُ النّاسِ مَنْ اَخرَجَ الحِرْصَ عَنْ قَلْبِهِ وَ عَصَى هَوَاهُ فِى طَاعَةِ رَبِّهِ».(10) در روایتى دیگر کلّى تر فرمودند: «بهترین مردم کسى است که نفس خود را از شهوات تطهیر کند[و از جمله ناپاکی هاى نفس حرص است] و غضب خود را نابود کند و پروردگارش را راضى گرداند».(11)
پینوشتها:
(1). سوره بقره، آیه 180.
(2). همان، آیه 216.
(3). همان، آیه 184.
(4). سوره اعراف، آیه 26.
(5). سوره توبه، آیه 3.
(6). سوره آل عمران، آیه 110.
(7). غرر الحکم و درر الکلم، تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق/ مصحح: رجائى، سید مهدى، دار الکتاب الإسلامی، قم، 1410 قمری، چاپ: دوم، ص 357، حکمت 55.
(8). کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، محقق: بکری حیانی - صفوة السقا، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1401 قمری/1981 میلادی، الطبعة الخامسة، ج 16، 128، ح 44154.
(9). غرر الحکم و درر الکلم، همان، حکمت 56؛ این حدیث را صاحب میزان الحکمة، ری شهری، محمد، تحقیق: دار الحدیث، دار الحدیث، 1416 قمری، چاپ: اول، ج 3، ص 159 آورده است. براى مطالعه بیشتر به بحث «خیر» در همان ص 159 مراجعه شود).
(10). غرر الحکم و درر الکلم، همان، ص 358، حکمت 77.
(11). همان، حکمت 78.
منبع: اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: اکبر خادم الذاکرین، نسل جوان، قم، 1385 شمسی، چاپ: اول، ج 2، ص 413.