
در صورت حمایت از ترنسها، آنها در مسیر درمان قرار میگیرند و اگر رها شوند به خود و جامعه آسیب می رسد.
زمانی که جسم، یک جنس باشد و روح تمایلات مخالفی داشته باشد، همه امور زندگی بر هم میخورد. بسیاری از ترنسها این تجربه را در بدترین شکل آن، سالها به دوش میکشند و با مسائل متعددی مواجه هستند.
تعداد کلمات 1191 / تخمین زمان مطالعه
تعداد کلمات 1191 / تخمین زمان مطالعه

آشنایی با ترنس
تَراجـِنسی که همچنین ترنسکچوال و ترنسکشوال (به انگلیسی: Transsexual) و به اختصار تیاس یا ترنس هم گفته میشود، به افرادی گفته میشود که دارای هویت جنسیتی متناقض هستند برای مثال ممکن است فرد اعضای جنسی مردانه داشته باشد در حالیکه شخصیت جنسیتیاش زنانه باشد یا برعکس. این تضاد ممکن است در ذهن، رفتار خصوصی یا رفتار اجتماعی مشخص باشد تراجنسی یک اصطلاح برای شناسایی افرادی است که دارای هویت جنسیتی (Gender) متناقض هستند یا تطبیق فرهنگی درستی با هویت جسمی خویش (Sex) ندارند. در واقع تراجنسی فردی است که تشخیص روانی خود فرد از جنسیتش با اندامهای جنسی زمان تولدش متفاوت است تراجنسیها علاقه شدید برای طی کردن مراحل تغییر و پیوستن به جنس مخالف را دارند. این مراحل میتواند شامل هورمون درمانی، تغییر در رفتار اجتماعی، پوشش یا جراحی تغییر جنسیت باشد عدم دسترسی به درمان میتواند باعث خودکشی ترا جنسیها شود.
منابع علمی
ترنسکشوالیسم در دو راهنمای رسمی و اصلی پزشکان و متخصصان جهان نام برده شده است؛ راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders یا همان DSM) و طبقهبندی بینالمللی آماری بیماریها (International Statistical Classification of Diseases and Related Health Problems یا همان ICD). در ICD- 10 آخرین ویرایش (ICD) تراجنسی به همراه دگر پوشی و اختلال هویت جنسی کودکان در دسته اختلالات هویت جنسی قرار گرفتهاست و تراجنسی را اینگونه تشریح کردهاست: «تصمیم یک فرد برای زندگی در نقش جنس مخالف، که این حالت همیشه همراه با احساس تضاد در اندام جنسی زمان تولد است وفردی است که تقاضا برای جراحی و درمانهای هورمونی برای تطبیق جسم خود و ملحق شدن به جنس مخالف دارد.» DSM تفاوتی بین تراجنسی و اختلال هویت جنسی نمیبیند در DSM ، 4 شرط را برای اختلال هویت جنسی لازم میداند:
• یک آرزو یا اصرار شدید برای شناخته شدن و بودن در نقش جنس مخالف (شامل افرادی که برای سود یا منفعت خاصی این اقدام را انجام میدهند، نمیشود)
• وجود شواهد و مدارک از ناراحتی و عذاب فرد از جنسیت فیزیکی خود در رفتار اجتماعی
• فرد دو جنسه یا همان هرمافرودیت (خنثی) نباشد
• شواهد و مدارک پزشکی ناراحتی و تضاد فرد را تأیید کند.
• یک آرزو یا اصرار شدید برای شناخته شدن و بودن در نقش جنس مخالف (شامل افرادی که برای سود یا منفعت خاصی این اقدام را انجام میدهند، نمیشود)
• وجود شواهد و مدارک از ناراحتی و عذاب فرد از جنسیت فیزیکی خود در رفتار اجتماعی
• فرد دو جنسه یا همان هرمافرودیت (خنثی) نباشد
• شواهد و مدارک پزشکی ناراحتی و تضاد فرد را تأیید کند.
اولین مشاهده ها
ترنسسکشوال از حدود سه تا چهار سالگی که هویت جنسی افراد شکل میگیرد، قابل مشاهده است یعنی خانوادهها میتوانند این مسأله را ببینند و اگر در این زمینه اطلاعات کافی وجود داشته باشد، آن را درک کنند. این افراد در دوران کودکی علائق جنس مخالف دارند. مثلاً پسربچهای همواره دوست دارد وسایل بازیاش به جای اسباببازیهای پسرانه، عروسک باشد یا دوستانش را از بین دختران انتخاب میکند و هرچه بزرگتر میشود، تغییراتش بیشتر دیده میشود تا در سنین بلوغ به اوج خود میرسد. برعکس، دخترانی هستند که از بدو تولد از نظر فیزیکی یک دختر کامل هستند اما از زمانی که هویت جنسی این افراد شکل میگیرد، مشخص میشود که این فرد اصلاً خود را دختر نمیبیند و دوستان پسر را برای بازی کردن و اسباببازیها و وسایل تفریحی پسرانه را انتخاب میکند.
سن بلوغ
در هر دو گروه مرد و زن، در سن بلوغ این مسأله به اوج خود میرسد. اکثر افرادی که مراجعه میکنند، یا در سنین بلوغ هستند یا سن بلوغ را گذراندهاند. امروزه به دلیل بیشتر شدن آگاهی در جامعه، اغلب مراجعین در سنین پایین (دوران نوجوانی و جوانی) هستند و اگر فردی در سن بالا مراجعه میکند، به این دلیل است که نوجوانی و جوانیاش در دورهای بوده که آگاهی و اطلاعات در جامعه نبوده است. حتی این افراد میدانستند که مشکل و تفاوتی دارند اما نمیدانستند این مشکل و تفاوت چیست.
جامعه نمی بیند
این اختلال در دوران نوجوانی و جوانی بیشتر مشهود میشود. در افراد عادی هم وقتی وارد دوران بلوغ میشوند، نقشهای جنسیتی را خیلی پررنگتر میبینیم. افراد میخواهند خود را به عنوان یک مرد یا یک زن ثابت کنند. ترنسسکشوالها نیز در دوران بلوغ میخواهند خود را نسبت به آنچه در وجودشان است ثابت کنند اما جامعه آن را نمیبیند. مثلاً فرد ترنسسکشوالی که به صورت فیزیکی مرد است و درونش، روحیاتش، زبانش، افکارش و ذهنیاتش زن است، در دوران جوانی و نوجوانی میخواهد با آرایش کردن و جلوهگری ثابت کند که من یک زن هستم اما فیزیک او، اجازه نمیدهند این موضوع را ثابت کند. در این زمینه جامعه و فرد اشتباه نمیکند و نمیتوان خردهای به هیچکدام گرفت. اما زمانی که وارد روند تشخیصی و درمانی میشود، باید جامعه کمکم بپذیرد؛ زیرا این مسأله از نظر علمی، شرعی و قانونی اثبات شده است.
فرضیه هایی در مورد علت
فرضیههای زیادی مطرح شده که هیچکدام قطع و یقین به نتیجه نرسیدهاند. مثلاً در دورهای گفتند ممکن است ژنتیکی باشد. در دورهای گفتند که تربیتی و اکتسابی است. مثلاً برخی خانوادهها پسربچهای دارند که مقداری خصوصیات دخترانه دارد و برای جذابیت و تنوع یا علاقه به داشتن فرزند دختر، لباسی دخترانه تن این کودک میکنند و رفتارهایی که مناسب دختربچههاست از او میخواهند و آنها را به انجام این کار تشویق و ترغیب میکنند. اما ثابت نشده است که قطعاً و الزاماً نتیجه تربیت است یا ژنتیکی است. مادرزادی بودن این مسأله، تا حدودی تأیید شده است.
زبان آمار
در مورد، وضعیت آماری این اختلال در جهان و در ایران، آمار دقیقی وجود ندارد یعنی ممکن است پزشکی قانونی آماری از افراد مراجعهکننده داشته باشد اما اینکه آمار دقیقی بخواهیم داشته باشیم، امکانپذیر نیست زیرا بسیاری از افراد ممکن است ندانند یا به خاطر شرایط اجتماعی، حاضر به این نشوند که خود را معرفی کنند. ولی آمارهایی که گاهاً از سازمان بهزیستی، پزشکی قانونی و مبتلایان شنیده میشود، ارقامی بین 12 هزار نفر تا 20 هزار نفر را مطرح میکنند. براساس آمارهای جهانی از هر 30 هزار مرد، یک نفر و از هر 100 هزار زن، یک نفر به این اختلال مبتلاست.
ازدواج ممنوع
اشاره به مراجعه افرادی در سن بالا کردید. در سن 50 سالگی اغلب افراد تشکیل خانواده دادهاند و قطعاً تغییر جنسیت در آن وضعیت دشواریهای بیشتری با خود به همراه دارد.
راههای تشخیص
از حدود چهار سالگی علایم این اختلال دیده میشود. خانوادهها باید نسبت به این مسأله آگاهی داشته باشند. تفاوتها به راحتی قابل مشاهده است ولی شاید به دلیل نوع فرهنگی که در جامعه ما وجود دارد، خانوادهها نمیپذیرند یا آنچه را میبینند، انکار میکنند. اگر با افرادی که ازدواج کردند نیز صحبت کنید، اظهار میکنند که خانوادههایشان در جریان بودند و بهعنوان راه درمانی به ازدواج نگاه کردهاند و تصور کردهاند که با ازدواج مشکل فرد حل میشود.
خلاصه
اگر خانوادهها ببینند که فرزندشان رفتارهای خاصی دارد که با گروه جنسی خود متفاوت است و با افزایش سن این رفتارها بیشتر شد یا مشکوک باشند که ممکن است فرزندشان مشکلی داشته باشد یا خود فرزند ابراز کند که مشکلی دارد، با مراجعه به روانپزشک و سکسولوژ، میتوانند تشخیص دهند که فرزندشان این مشکل را دارد یا خیر.
سایت مهرخانه
خلاصه
اگر خانوادهها ببینند که فرزندشان رفتارهای خاصی دارد که با گروه جنسی خود متفاوت است و با افزایش سن این رفتارها بیشتر شد یا مشکوک باشند که ممکن است فرزندشان مشکلی داشته باشد یا خود فرزند ابراز کند که مشکلی دارد، با مراجعه به روانپزشک و سکسولوژ، میتوانند تشخیص دهند که فرزندشان این مشکل را دارد یا خیر.
منابع :
سایت ویکی پدیاسایت مهرخانه
بیشتر بخوانید :
با مرزنشینان جنسیت یا ترانس سکسوالها (1)
با مرزنشینان جنسیت یا ترانس سکسوالها (2)
با مرزنشینان جنسیت یا ترانس سکسوالها (3)