عوامل اجتماعی و فرهنگی، تأثیرات قابلتوجهی بر رشد کمالگرایی در افراد دارند.
چکیده : عوامل فرهنگی اجتماعی، همچون ارزشهای فرهنگی گسترده در جامعه، همچون الگوهای غیرواقعی ارائهشده توسط رسانه ها و تعامل با همسالان، مسئول نارضایتی از تصویر بدنی، تلاش برای دستیابی به کمالی ناممکن در شکل بدن و حتی اختلالات خوردن خواهند شد.
تعداد کلمات 749 / تخمین زمان تقریبی مطالعه 4 دقیقه
تعداد کلمات 749 / تخمین زمان تقریبی مطالعه 4 دقیقه
عوامل اجتماعی و فرهنگی
نقش عوامل اجتماعی در رشد کمالگرایی نیز باید موردتوجه قرار گیرد. غلت و همکاران (۱۹۹۵) تأکید میکنند که وقتی سهم عوامل مختلف در رشد کمالگرایی را برمیشماریم در کنار مشخصههای والدینی، سایر عوامل نیز باید مدنظر قرار گیرند، عواملی مانند تعامل با همسالان و ارزشهای فرهنگی گسترده که تأثیرات قابلتأملی بر رشد کمالگرایی دارند.
بیشتر بخوانید: والدین کمال گرا؛ فرزندان کمال گرا
بارو و مور (۱۹۸۳) به تأکید بر پیشرفت و کمال در سیستم آموزشی تأکید میکنند؛ مانند ارائه الگوهای غیرواقعی در رسانهها که بهعنوان عوامل فرهنگی بر رشد کمالگرایی تأثیر میگذارند. تأکیدهای اجتماعی فرهنگی بر لاغری بیشازحد، بهعنوان تصویر بدنی مناسب، شاهدی بر این مدعاست. دورین[1] و گارفینکل[2] (۱۹۹۹) مطرح میکنند که افزایش در میزان پراشتهایی عصبی احتمالاً به دلیل انتظارات بالایی است که در تقابل با فشار القاشده از سوی جوامع غربی برای لاغری به فرد وارد میشود.
پژوهشها نشان داده است شیوع عدم رضایت جسمانی در سنین پایینتر در حال افزایش است. بین تصویر بدنی کمالگرایانه و اختلالات خوردن رابطه معناداری وجود دارد. زمانی که فرد کمالگرا مناسبترین رژیم ورزشی، بهترین و مناسبترین وزن را در ذهنش تصور میکند و خود کنونی و خودآرمانیش را متفاوت ارزیابی میکند. دچار اضطراب و نگرانی میشود. فرد مبتلابه اختلال خوردن احساسات شدید شرم و خود-سرزنشی را تجربه میکند، چیزی که ذات و طبیعت کمالگرایان است.
پژوهشها نشان داده است شیوع عدم رضایت جسمانی در سنین پایینتر در حال افزایش است. بین تصویر بدنی کمالگرایانه و اختلالات خوردن رابطه معناداری وجود دارد. زمانی که فرد کمالگرا مناسبترین رژیم ورزشی، بهترین و مناسبترین وزن را در ذهنش تصور میکند و خود کنونی و خودآرمانیش را متفاوت ارزیابی میکند. دچار اضطراب و نگرانی میشود. فرد مبتلابه اختلال خوردن احساسات شدید شرم و خود-سرزنشی را تجربه میکند، چیزی که ذات و طبیعت کمالگرایان است.
بیشتر بخوانید: تأثیر رسانه بر اختلالات خوردن
بارو و مور (۱۹۸۳) به نقش خانواده، فرهنگ و تقاضاهای محیطی در رشد کمالگرایی اشاره کردند. این نظامها در کنار یکدیگر برای تسریع و تداوم کمالگرایی کار میکنند؛ چنانکه اسچل[3] (۲۰۰۶) عنوان میکند که رمزی و رمزی[4] (۲۰۰۲) به کمالگرایی بهعنوان یک نوع جهانبینی اشارهکردهاند. آنها تشریح کردهاند که چگونه کودکان از محیط شان یاد میگیرند که مهم است یک فرد ارزشمند باشد و یک شخص برای کامل بودن چه باید انجام دهد و درنهایت افراد ارزشمند نباید از معیارهایشان عدول کنند و کمتر از آن را انجام دهند.
همسالان نیز میتوانند بهوسیله درگیر کردن فرد در هنجارهای اجتماعی قابلقبول با تأکید بر تأیید اجتماعی و ایجاد یک محیط رقابتی در رشد کمالگرایی نقش داشته باشند. اسچل (۲۰۰۶) در مطالعهای نشان داده است که انتظارات فرهنگی اجتماعی سطح بالا مسئول نارضایتی از تصویر بدنی،[5] تلاش برای دستیابی به کمالی ناممکن در شکل بدن و حتی اختلالات خوردن[6] است.
هالجین و لیهی[7] (۱۹۸۹) فرض کردند که مشارکت اجتماع در رشد کمالگرایی در طول سالهای نوجوانی، زمانی که فرد تلاش میکند تا خودش را از والدینش مستقل سازد و هویت مجزایی برای خودش تعریف نماید غلبه دارد.
همسالان نیز میتوانند بهوسیله درگیر کردن فرد در هنجارهای اجتماعی قابلقبول با تأکید بر تأیید اجتماعی و ایجاد یک محیط رقابتی در رشد کمالگرایی نقش داشته باشند. اسچل (۲۰۰۶) در مطالعهای نشان داده است که انتظارات فرهنگی اجتماعی سطح بالا مسئول نارضایتی از تصویر بدنی،[5] تلاش برای دستیابی به کمالی ناممکن در شکل بدن و حتی اختلالات خوردن[6] است.
هالجین و لیهی[7] (۱۹۸۹) فرض کردند که مشارکت اجتماع در رشد کمالگرایی در طول سالهای نوجوانی، زمانی که فرد تلاش میکند تا خودش را از والدینش مستقل سازد و هویت مجزایی برای خودش تعریف نماید غلبه دارد.
کودکان بااستعداد
تاکنون کارهای جالبتوجهی در رابطه با کودکان بااستعداد تحصیلی بالا و کمالگرایی انجامگرفته است. به لحاظ تاریخی این عقیده رایج وجود دارد که جوانانی که استعداد بالایی دارند احتمالاً بیشتر از سایر دانش آموزان گرایشهای کمالگرایانه دارند.
در حقیقت چندین مطالعه (پارکر[8] ۱۹۹۷) نشان دادهاند که دانش آموزان بااستعداد تحصیلی بالا لزوماً رگههای کمالگرایانه بیشتری را نسبت به همتایانشان نشان نمیدهند. پژوهشها نشان دادهاند دانشآموزانی که والدین و مربیانشان بر مدارج بالا و دستیابی به اهداف بلند پروازانه تمرکز کرده بودند در مقایسه بادانش آموزانی که والدینشان بر رشد خرد فردی فرزندانشان تمرکز داشتند از کمالگرایی ناکارآمد بالاتری برخوردار بودند. طبیعتاً این گروه از دانش آموزان سطوح بالاتر اضطراب، افسردگی و ناخشنودی را تجربه میکنند.
چندی پیش دانشجویی به نام علیرضا با تشخیص افسردگی عمده و افکار شدید خودکشی توسط یکی از همکاران روانپزشک جهت رواندرمانی معرفی شد. او دانشجوی سال اول پزشکی دریکی از معتبرترین دانشگاههای کشور بود و با نگاهی گذرا به پیشینه تحصیلیاش چیزی جز پیشرفت و افتخار دیده نمیشد، اما علیرضا خوشحال نبود؛ او میگفت با ورود به دانشگاه فهمیدهام که هیچچیز جز درس خواندن بلد نیستم و هیچ مهارتی را یاد نگرفتهام همیشه در نگرانی و اضطراب به سر میبرم که مبادا چیزی کمتر از خواسته والدینم باشم. من حتی میترسم در کلاس درس مانند سایر دوستانم بخندم، مبادا مطلبی درس داده شود و من عقب بمانم.
منبع: کتاب «کمالگرایی»
نویسنده: زهرا سادات حاجی و دیگران
در حقیقت چندین مطالعه (پارکر[8] ۱۹۹۷) نشان دادهاند که دانش آموزان بااستعداد تحصیلی بالا لزوماً رگههای کمالگرایانه بیشتری را نسبت به همتایانشان نشان نمیدهند. پژوهشها نشان دادهاند دانشآموزانی که والدین و مربیانشان بر مدارج بالا و دستیابی به اهداف بلند پروازانه تمرکز کرده بودند در مقایسه بادانش آموزانی که والدینشان بر رشد خرد فردی فرزندانشان تمرکز داشتند از کمالگرایی ناکارآمد بالاتری برخوردار بودند. طبیعتاً این گروه از دانش آموزان سطوح بالاتر اضطراب، افسردگی و ناخشنودی را تجربه میکنند.
چندی پیش دانشجویی به نام علیرضا با تشخیص افسردگی عمده و افکار شدید خودکشی توسط یکی از همکاران روانپزشک جهت رواندرمانی معرفی شد. او دانشجوی سال اول پزشکی دریکی از معتبرترین دانشگاههای کشور بود و با نگاهی گذرا به پیشینه تحصیلیاش چیزی جز پیشرفت و افتخار دیده نمیشد، اما علیرضا خوشحال نبود؛ او میگفت با ورود به دانشگاه فهمیدهام که هیچچیز جز درس خواندن بلد نیستم و هیچ مهارتی را یاد نگرفتهام همیشه در نگرانی و اضطراب به سر میبرم که مبادا چیزی کمتر از خواسته والدینم باشم. من حتی میترسم در کلاس درس مانند سایر دوستانم بخندم، مبادا مطلبی درس داده شود و من عقب بمانم.
منبع: کتاب «کمالگرایی»
نویسنده: زهرا سادات حاجی و دیگران
بیشتر بخوانید:
کمال گرایی؛ تهدیدی برای سلامت روانی و جسمانی
کمال گرایان؛ تخریب گران روابط اجتماعی
کمال گرایی؛ وسواس ها و اجبارها
پی نوشت :
[1]. Dorian.
[2]. Gartinkel.
[3]. Schel.
[4]. Ramsey & Ramsey
[5]. Body image.
[6]. Eatting Disorders.
[7]. Haljin & Leihi.
[8]. Parker.