خشم موانعی را بین والدین و فرزندان ایجاد میکند.
چکیده : آیا پیش آمده کودکتان در جمعی عصبانی شده باشد و هیچکس نتواند او را آرام کند. آیا در این موقعیت احساس سردرگمی یا شرمندگی میکنید؟ در ادامه، ما به روش و راهکارهایی اشاره میکنیم که با اجرای آن میتوانید کنترل پرخاشگری در کودکان خود را در دست بگیرید.
تعداد کلمات 1351 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تعداد کلمات 1351 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
۱. کمک کنید تا کودکتان به آرامش درونی برسد
برای کنترل پرخاشگری در کودکان خود، سعی کنید روابط خوبی با آنها برقرار کنید. تحقیقات نشان داده است کودکانی که ارتباط بهتری با والدینشان دارند، کمتر عصبانی میشوند، با حس خوشبختی بیشتری بزرگ شده و مدل رفتاری مسالمتآمیزتری دارند. ممکن است کودک عصبانی شود، اما آموخته است تا به نحوی عصبانیت خود را سرکوب کند. زیرا این عصبانیت مناسب شخصیت او نیست. والدینی که با کودکشان در ارتباطند، چون به خوبی او را میشناسند، کمتر احتمال دارد شرایطی را به وجود آورند که کودک را تحریک به عصبانیت کند. والدین متعهد میدانند برای کنترل شرایط مختلف نیازی به عصبانیت نیست.
کودک عصبانی که با والدیناش ارتباط قوی ندارد، با نوعی آشفتگی درونی مواجه است. این کودک احساس میکند در اعماق وجودش چیزی مهم را گم کرده و بابت آن عصبانی است (این حس ممکن است حتی تا دوران بزرگسالی هم ادامه پیدا کند). این خلاء میتواند به صورت عصبانیت نسبت به خودش یا والدین آشکار شود. در این شرایط تمام افراد خانواده در معرض خطر عصبانیت قرار میگیرند، زیرا این عصبانیت معمولا به کل خانواده سرایت میکند.
کودک عصبانی که با والدیناش ارتباط قوی ندارد، با نوعی آشفتگی درونی مواجه است. این کودک احساس میکند در اعماق وجودش چیزی مهم را گم کرده و بابت آن عصبانی است (این حس ممکن است حتی تا دوران بزرگسالی هم ادامه پیدا کند). این خلاء میتواند به صورت عصبانیت نسبت به خودش یا والدین آشکار شود. در این شرایط تمام افراد خانواده در معرض خطر عصبانیت قرار میگیرند، زیرا این عصبانیت معمولا به کل خانواده سرایت میکند.
۲. نگذارید کودک لبریز از خشم شود
از دوران نوپایی، کودک خود را تشویق کنید تا تشخیص دهد چه زمانی در حال تحریک و عصبانی شدن است. با دقت به حرفهای او گوش دهید. به کودک خود کمک کنید تا بر روی احساسات ناراحت کنندهاش کار کند. وقتی یک شنوندهی مشتاق باشید، به جای حس قضاوت، حس همدلی را در او ایجاد میکنید. به عنوان مثال یکی از والدین میگوید: «کودک ۸ سالهی من (متیو) برای تماشای برنامهی خاصی از تلویزیون اصرار میکند. من مخالفت میکنم و ناگهان تبدیل به کودکی بسیار عصبانی میشود. او فکر میکند که باید این برنامه را تماشا کند. ولی من معتقدم محتوای برنامه برای او و ساختار خانواده نامناسب است. مشتاقانه و بدون قضاوت کردن به حرفهای او و علت علاقهاش به این برنامه گوش میدهم. وقتی صحبتهای متیو تمام شد، من نیز نظرات خود را به آرامی و با تسلط بیان میکنم. در عین بیان نقطه نظرات خود، به متیو میفهمانم که متوجه منظورش شدهام، ولی با آن موافق نیستم. من از او سؤالاتی میپرسم تا علل علاقهاش را به چالش بکشم. مثلا: چرا این برنامه تا این حد برای تو مهم است؟ میتوانی فعالیتی را نام ببری که از مشاهدهی این برنامه برایت جذابتر باشد؟ مت میدانی چرا من نمیخواهم تو این برنامه را تماشا کنی؟ اگر فقط حوصلهات سر رفته، من یک ایده دارم… مت کمکم متوجه میشود که این برنامه ارزش این مقدار از شور و حرارت او را ندارد. با ادامهی صحبت رفتهرفته اشکش خشک شده و از قرمزی صورتش کاسته میشود. از پایین آمدن ضربان قلب او اطمینان حاصل میکنم. این مناقشه را با خندیدن به اینکه چگونه یک برنامهی احمقانه او را ناراحت کرد، پایان میدهیم. سپس بیرون میرویم و کمی بازی میکنیم.»
۳. درون کودک «بد» را نیز ببینید
معمولا کودکی که عادت به بدرفتاری دارد، کودکی عصبانی نیز هست. اگر کودک شما همیشه «بد» به نظر میآید، شما راه حلی ندارید و کودک هم قصد عقبنشینی ندارد، بنابراین بررسی عمیقتری در کودک خود انجام دهید تا ببینید چه چیزی از درون او را ناراحت کرده است. در صحبت با والدین این کودکان، دو علت قابل شناسایی است. عامل اول اینکه پدر یا مادر یا هر دوی آنها، بیشتر اوقات عصبانی هستند. در نتیجه کودک نیز این حس عصبانیت را به عنوان بخشی از خود خواهد دید. عامل دوم عصبانیت کودک این است که، او خوشبختی خود را در معرض تهدید میبیند. بنابراین حل این مشکل کودکان، باید همراه با حل مشکلات کل خانواده باشد. فهرستی از تغییرات اخیر زندگی کودک خود را تهیه کنید. چه چیزی این شخصیت او را ساخته؟ چه چیزی باعث اشک ریختن او شده؟ چه نیازهایی داشته که به آنها نرسیده؟ کدام اضطراب درونی ریشهی عصبانیت اوست؟ عصبانیت مانند قسمت بیرونی کوه یخ، شناور در آب است و خبر از مشکلات عمیقتری میدهد که در زیر آن نهفتهاند.
خشم درونی منجر به انزوای کودک میشود. کودک برای از بین بردن تصویر متزلزلی که از خود میبیند مبارزه میکند. این کودک خود را در لاکی محافظتی قرار میدهد. در ظاهر شاید آرام به نظر برسد، ولی در زیر این آرامش، احساسات منفی به لاک او فشار میآورند تا او را بشکنند. به منظور ماندن در این لاک دفاعی، کودک در مواجهه با مسائلی که میتواند عصبانیت او را بیرون بکشد، عقبنشینی میکند. به این دلیل ما بر توجه و جستجوی شما در زیر پوستهی کودکتان تأکید داریم. شاید بعضی اوقات مسائل آنگونه که به نظر میرسد، نباشند.
احساس «بد بودن» برای کودک شما، امری ویرانگر است. تا وقتی که این احساس وارونه نشود، رفتار کودک به نحوی است که شایستهی این عنوان باشد. برای از بین بردن این احساس کودکتان، شما باید مداخله کنید. میتوانید به او بگویید: «تو بد نیستی، فقط بچهای. بچهها هم بعضی اوقات کارهای مسخرهای انجام میدهند. ولی بابا به تو کمک میکند تا این کارها را انجام ندهی و به شکل همان آدم فوقالعادهای که میشناسم، بزرگ شوی.» شما با این حرفها به کودک پیام دادهاید که به او اهمیت میدهید و در جستجوی کودک خوبی هستید که در زیر این رفتارهای بد مخفی شده است.
خشم درونی منجر به انزوای کودک میشود. کودک برای از بین بردن تصویر متزلزلی که از خود میبیند مبارزه میکند. این کودک خود را در لاکی محافظتی قرار میدهد. در ظاهر شاید آرام به نظر برسد، ولی در زیر این آرامش، احساسات منفی به لاک او فشار میآورند تا او را بشکنند. به منظور ماندن در این لاک دفاعی، کودک در مواجهه با مسائلی که میتواند عصبانیت او را بیرون بکشد، عقبنشینی میکند. به این دلیل ما بر توجه و جستجوی شما در زیر پوستهی کودکتان تأکید داریم. شاید بعضی اوقات مسائل آنگونه که به نظر میرسد، نباشند.
احساس «بد بودن» برای کودک شما، امری ویرانگر است. تا وقتی که این احساس وارونه نشود، رفتار کودک به نحوی است که شایستهی این عنوان باشد. برای از بین بردن این احساس کودکتان، شما باید مداخله کنید. میتوانید به او بگویید: «تو بد نیستی، فقط بچهای. بچهها هم بعضی اوقات کارهای مسخرهای انجام میدهند. ولی بابا به تو کمک میکند تا این کارها را انجام ندهی و به شکل همان آدم فوقالعادهای که میشناسم، بزرگ شوی.» شما با این حرفها به کودک پیام دادهاید که به او اهمیت میدهید و در جستجوی کودک خوبی هستید که در زیر این رفتارهای بد مخفی شده است.
۴. خنده: بهترین دارو برای کودک عصبانی
برای کنترل پرخاشگری در کودکان خود،با آنها بخندید و شوخی کنید. شوخی، عصبانیت را خنثی و از گسترش کدورتهای جزئی و بیهوده جلوگیری میکند. به عنوان مثال یکی از والدین تعریف میکند: «بچههای ما عاشق ماکارونی هستند. یک بار هنگام شام ما مسئولیت دو بچهی ۲ و ۵ سالهمان را (که با غذای خود بازی میکردند)، به دو برادر بزرگتر از آنها سپردیم. همان گونه که گهگاه در خانوادههای پُر جمعیت اتفاق میافتد، فرزند ارشد این مسئولیت را به گردن برادر کوچکترش انداخت. وقتی که ما سر رسیدیم فرزندان کوچکتر ماکارونی را به سمت همدیگر پرت کرده بودند. ما بر سر بچههای بزرگتر فریاد زدیم که چرا به خوبی از کوچکترها سرپرستی نکردند. در این زمان آنها نیز سر همدیگر فریاد میزدند و در ادامه فرزندان کوچکتر نیز شروع به فریاد زدن کردند. سپس همهی ما با دیدن وضعیت بچههای کوچکتر که ماکارونی روی گونه، پیشانی و لای موهایشان ریخته بود، شروع به خندیدن کردیم و دستهجمعی به تمیزکاری پرداختیم. از آن به بعد توجه بیشتری به خرج دادیم تا مطمئن شویم فرزند ارشد مسئولیتهای محول شده را خودش انجام دهد.»
۵. مدل مناسب ابراز خشم
والدین عصبانی معمولا باعث ایجاد عصبانیت در کودکان میشوند. اگر عصبانیت به طرز نامناسبی تجلی پیدا کند، توانایی ما برای فکر کردن عاقلانه را محدود خواهد کرد.
اگر شما و کودکتان ارتباط سالمی دارید، نیازی نیست نگران باشید که انفجار احساسی شما در موقعیتی نادر به او آسیب بزند. ایرادی ندارد که فرزندتان بفهمد شما آزار دیدهاید یا عصبانی هستید. بعضی اوقات ارتباط صادقانه نیازمند بروز عصبانیت صادقانهای است که کودک شما را نترساند و یا شرمنده نکند.
اگر شما و کودکتان ارتباط سالمی دارید، نیازی نیست نگران باشید که انفجار احساسی شما در موقعیتی نادر به او آسیب بزند. ایرادی ندارد که فرزندتان بفهمد شما آزار دیدهاید یا عصبانی هستید. بعضی اوقات ارتباط صادقانه نیازمند بروز عصبانیت صادقانهای است که کودک شما را نترساند و یا شرمنده نکند.
۶. نیازی نیست کودک شما کمالگرا باشد
کودکان باید بیاموزند که اشتباه کردن ایرادی ندارد. شما میتوانید مدلهایی را برای کنترل اشتباهات به کودک خود بیاموزید. مثلا وقتی قهوهی شما میریزد، میتوانید بخندید و بگویید فکر کنم جایزهی آقای خرابکار، امروز برای من است. یا وقتی که لیست خرید را در خانه جا میگذارید، نباید غُر بزنید یا ناسزا بگویید. کودکان میبینند که والدین هم خرابکاری میکنند. اینکه شما نیز گهگاهی اشتباهی میکنید، اجتنابناپذیر است و نمیتوان آدم بینقصی بود. اشتباه کردن راه خوبی برای یادگیری است. میتوانید برنامهای ایجاد کنید تا هر وقت فردی در خانه اشتباهی انجام داد، بگویید «از این اشتباه چه درسی میگیریم؟» عصبانی شدن در مقابل اشتباهات، کار درستی نیست. بنابراین وقتی کودک اشتباهی کرد، مثلا شیر را ریخت یا شلوار خود را خیس کرد، عصبانی نشوید و بگویید از این اتفاق چه درسی میگیریم؟ حتی شاید بعد از آن با همدیگر خندیدید. به جای اینکه پس از اشتباه کودک او را با عصبانیت تنبیه کنید، بخندید و کمک کنید از آن درس بگیرد.
منبع : برگرفته از askdrsears.com
منبع : برگرفته از askdrsears.com
بیشتر بخوانید :
مدیریت خشم کودک
آموزش مدیریت خشم وعصبانیت برای کودکان
برخورد با کودک عصبانی
انواع، عوامل و راههای درمان پرخاشگری در کودکان
علل پرخاشگری در کودکان