برای هر هفته تو حوزه های مختلف برای خودتون هدف تعیین کنید.
چکیده : با اینکه همهی ما در هر شبانهروز ۲۴ ساعت وقت داریم، ولی به نظر میرسد برخی افراد در همین زمان کارهای بیشتری را به انجام میرسانند؛ چون این افراد زمان را به شکلی استثنایی و متفاوت از دیگران مدیریت میکنند. در سال تحصیلی اهمیت استفاده از زمان بیشتر می شود . در این اینجا یاد می گیرید که یک مدیریت زمان خوب چگونه است و با دزد های موزی زمان آشنا می شوید.
تعداد کلمات 1337 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
تعداد کلمات 1337 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
مدیریت زمان در دوران تحصیل
تقسیم کردن زمان، پایه و ستون درس خوندنه. قبل از اینکه آدم زمانش رو تقسیم کنه باید ببینه که اصلا چقدر زمان در اختیار داره. این مهمه که نه فقط وظایف (مثلا مدرسه، دانشگاه، شغل، کارهای خونه و…) لیست بشوند بلکه زمان های استراحت، تفریح، طول مسیر، خرید و… هم مد نظر قرار بگیرند.
هدف برنامه ریزی زمان این است که به روزهامون نظم بدیم؛ در واقع کارهامون رو به دو دسته مهم و بی اهمیت تقسیم کنیم و حوزه هرکدوم رو مشخص کنیم ( درس خوندن، اوقات فراغت، کارهای خانه و…). عوض کردن عادات قبلی مان هم ضروری است. یک برنامه آگاهانه باید جای زندگی روتین قبلی رو بگیره.
مدیریت زمان بسته به مسائل هر فرد، به برنامه های متفاونی نیاز داره. همینطور آدم می تونه که برای ترم برنامه ریزی کنه یا برای کل سال یا حتی کل تحصیل و در مقیاس کوچک مثلا برای ماه، برای هفته یا حتی برای روز. تاثیر گذراترین برنامه ریزی مخلوطیه از برنامه ریزی بلند مدت، برنامه ریزی کوتاه مدت و برنامه ریزی روزانه.
هدف برنامه ریزی زمان این است که به روزهامون نظم بدیم؛ در واقع کارهامون رو به دو دسته مهم و بی اهمیت تقسیم کنیم و حوزه هرکدوم رو مشخص کنیم ( درس خوندن، اوقات فراغت، کارهای خانه و…). عوض کردن عادات قبلی مان هم ضروری است. یک برنامه آگاهانه باید جای زندگی روتین قبلی رو بگیره.
مدیریت زمان بسته به مسائل هر فرد، به برنامه های متفاونی نیاز داره. همینطور آدم می تونه که برای ترم برنامه ریزی کنه یا برای کل سال یا حتی کل تحصیل و در مقیاس کوچک مثلا برای ماه، برای هفته یا حتی برای روز. تاثیر گذراترین برنامه ریزی مخلوطیه از برنامه ریزی بلند مدت، برنامه ریزی کوتاه مدت و برنامه ریزی روزانه.
پیش شرط ها: چه چیزهایی در صف قرار دارند؟
پیش شرط های یک برنامه ریزی موفق اینه که آدم دقیقا بدونه چه وظایفی داره که باید انجام بده. این مورد آدم رو در شرایطی قرار میده که اولویت بندی کنه و طبق اون برای زمانی که داره برنامه ریزی کنه. اینجا مهمه که تفریح و استراحت رو هم در نظر بگیره و برای اونها وقت کنار بگذاره.
از اونجایی که برنامه ریزی برای زمان بهتره که کتبی باشه، وسایل کمکی مانند سررسید، تقویم، دفتر برنامه ریزی هفتگی، ماهانه و سالانه این کار رو راحت تر میکنه. همچنین حمایت از طرف دوستان، همکلاسی ها و خانواده در شروع برنامه ریزی خیلی به آدم کمک می کنه.
برنامه باید تا جای ممکن دقیق باشه. در یک برنامه روزانه یا هفتگی باید اطلاعات ساعتی ذکر بشه، در برنامه سالانه حداقل اطلاعات ماهیانه و در برنامه ماهیانه اطلاعات هفتگی. همینطور تا جای ممکن باید در برنامه، جزئیات رو هم لحاظ کنیم. همینطور باید برنامه دقیق مان با واقعیت تا جای ممکن مطابق باشه! در ابتدای کار اکثر آدما خودشون رو خیلی دست بالا میگیرن و فکر میکنن میتونن بی نهایت کار کنن!
و در نهایت بهترین برنامه دنیا هم هیچ دستاوردی نداره اگر با نیاز های فردی و ریتم زندگی اون شخص هماهنگی نداشته باشه. بنابراین یک برنامه خوب برنامه ایه که ساختار های شخصی، رویه های شخصی، نظم و شخصیت فرد در اون در نظر گرفته شده باشه.
اولویت بندی: این را انجام دهید، رها کنید یا به کسی دیگر واگذر کنید!!
شما باید وظایف تون رو طبق الویت هاتون تقسیم بندی کنید، چون همه کارهاتون به یک اندازه مهم نیستند.
شما می تونید کارهاتون به سه دسته الف، ب و ج تقسیم کنید:
الف: کارهایی که باید فورا به انجام برسند- خیلی مهم
ب: کارهایی که می شود به تعویق انداخت یا به کسی دیگر سپرد
ج: کارهایی که می شود به کسی دیگر سپرد یا از مقدار آن کم کرد
باید بین ضرورت و اهمیت فرق گذاشت. ضرورت بیشتر در کارهایی مطرح میشود که از طرف بقیه به ما محول می شوند. مثلا درست کردن کامپیوتر دوستمان، دوختن دکمه لباس خواهر کوچکترمان، گرداندن سگ همسایه مان و…
قانون طلایی: اهمیت مهم تر از ضرورته!
نکته مهم در مورد لیست اولویت ها این است که حواسمان به کارهای بلند مدت گروه الف باشه. مثلا خوبه که هر روز بخشی از کار بلند مدت و مهم رو انجام بدیم تا به این ترتیب فقط کارهای روزانه رو انجام ندیم.
از اونجایی که برنامه ریزی برای زمان بهتره که کتبی باشه، وسایل کمکی مانند سررسید، تقویم، دفتر برنامه ریزی هفتگی، ماهانه و سالانه این کار رو راحت تر میکنه. همچنین حمایت از طرف دوستان، همکلاسی ها و خانواده در شروع برنامه ریزی خیلی به آدم کمک می کنه.
برنامه باید تا جای ممکن دقیق باشه. در یک برنامه روزانه یا هفتگی باید اطلاعات ساعتی ذکر بشه، در برنامه سالانه حداقل اطلاعات ماهیانه و در برنامه ماهیانه اطلاعات هفتگی. همینطور تا جای ممکن باید در برنامه، جزئیات رو هم لحاظ کنیم. همینطور باید برنامه دقیق مان با واقعیت تا جای ممکن مطابق باشه! در ابتدای کار اکثر آدما خودشون رو خیلی دست بالا میگیرن و فکر میکنن میتونن بی نهایت کار کنن!
و در نهایت بهترین برنامه دنیا هم هیچ دستاوردی نداره اگر با نیاز های فردی و ریتم زندگی اون شخص هماهنگی نداشته باشه. بنابراین یک برنامه خوب برنامه ایه که ساختار های شخصی، رویه های شخصی، نظم و شخصیت فرد در اون در نظر گرفته شده باشه.
اولویت بندی: این را انجام دهید، رها کنید یا به کسی دیگر واگذر کنید!!
شما باید وظایف تون رو طبق الویت هاتون تقسیم بندی کنید، چون همه کارهاتون به یک اندازه مهم نیستند.
شما می تونید کارهاتون به سه دسته الف، ب و ج تقسیم کنید:
الف: کارهایی که باید فورا به انجام برسند- خیلی مهم
ب: کارهایی که می شود به تعویق انداخت یا به کسی دیگر سپرد
ج: کارهایی که می شود به کسی دیگر سپرد یا از مقدار آن کم کرد
باید بین ضرورت و اهمیت فرق گذاشت. ضرورت بیشتر در کارهایی مطرح میشود که از طرف بقیه به ما محول می شوند. مثلا درست کردن کامپیوتر دوستمان، دوختن دکمه لباس خواهر کوچکترمان، گرداندن سگ همسایه مان و…
قانون طلایی: اهمیت مهم تر از ضرورته!
نکته مهم در مورد لیست اولویت ها این است که حواسمان به کارهای بلند مدت گروه الف باشه. مثلا خوبه که هر روز بخشی از کار بلند مدت و مهم رو انجام بدیم تا به این ترتیب فقط کارهای روزانه رو انجام ندیم.
دزدان زمان
دزدان زمان ما را از انجام دادن کار مفید منحرف می کنن. از بین دزدان زمان می شه از تلفن های بیهوده، چک کردن ایمیل، تماشای تلوزیون، تمیزکاری و غیره نام برد! قدم اول در یک برنامه ریزی بهتر شناختن این دزدهای زمان است.
البته بد نیست که برای این زمان خوار ها (تلفن، پست، ایمیل) یک کمی در روز زمان بزاریم وسعی کنیم همین یک کم رو هم کمتر کنیم. کسی که با ایمیل خوندن حواسش پرت می شه، بهتره که برای خودن ایمیل زمان مشخصی اختصاص بده و این زمان مشخص رو طبق نیاز های شخصیش و وظایفش محدود کنه: مثلا من فقط قبل از شروع کردن درس، ایمیل هام رو چک میکنم و جواب میدم، در واقع از ساعت ۹ تا ۹:۳۰٫
دزدهای زمان همچنین ممکنه بخاطر مشکل برنامه ریزی یا متد درس خوندن بروز پیدا کنند: مثلا نبود هدف مشخص در برنامه ریزی، دید کلی معیوب، نبود برنامه روزانه. بعضی ها هم سبک درس خوندن اشتباهی دارند: مثلا برای دقیق شدن روی یک مبحث امتحان کلی وقت صرف میکنند و وقت برای ۲۰ تا مبجث باقی مونده نمی ذارند. مشکل دیگه می تونه بی نظمی باشه: کسی که یادداشت هاش رو تو طول ترم همه جا پخش و پلا کرده باید زمان زیادی صرف پیدا کردن و مرتب کردن اونها بکنه.
مزاحمت های خارجی مثل تماس ها، مهمون یا سر و صدا هم زمان ما رو میبلعند و تمرکز ما رو به هم می زنند. نمی تونید موارد خارجی رو تغییر بدید؟ نا امید نشید. یکبار دیگه از دکمه سایلنت گوشی تون استفاده کنید یا به یک کتاب خونه جدید برید.
مشکلات می تونن از خود آدم هم نشئات بگیرن؛ مثلا وقتی فرد توانایی نه گفتن نداشته باشه مجبوره چیزهای مهم رو به تعویق بندازه یا کارش رو بدون تمرز انجام بده. اگر آدم این مشکلات رو بشناسه می تونه موثر تر باهاشون برخورد کنه.
باید یادآوری کنم که با کارهایی شروع کنید کنید که کمترین علاقه رو بهشون دارید. اینطوری بقیه کارها براتون آسون تر میشه.
اگر کسی مدام توسط دوستاش یا هم اتاقی هاش حواسش پرت می شه می تونه بالای تختش یا پشت در تابلوی لطفا مزاحم نشوید نصب کنه یا زنگ رو قطع کنه. دوستان هم این فهم رو دارند که شما در اون تایم باید درس بخونید و مطمئنا ناراحت نمی شند.
البته بد نیست که برای این زمان خوار ها (تلفن، پست، ایمیل) یک کمی در روز زمان بزاریم وسعی کنیم همین یک کم رو هم کمتر کنیم. کسی که با ایمیل خوندن حواسش پرت می شه، بهتره که برای خودن ایمیل زمان مشخصی اختصاص بده و این زمان مشخص رو طبق نیاز های شخصیش و وظایفش محدود کنه: مثلا من فقط قبل از شروع کردن درس، ایمیل هام رو چک میکنم و جواب میدم، در واقع از ساعت ۹ تا ۹:۳۰٫
دزدهای زمان همچنین ممکنه بخاطر مشکل برنامه ریزی یا متد درس خوندن بروز پیدا کنند: مثلا نبود هدف مشخص در برنامه ریزی، دید کلی معیوب، نبود برنامه روزانه. بعضی ها هم سبک درس خوندن اشتباهی دارند: مثلا برای دقیق شدن روی یک مبحث امتحان کلی وقت صرف میکنند و وقت برای ۲۰ تا مبجث باقی مونده نمی ذارند. مشکل دیگه می تونه بی نظمی باشه: کسی که یادداشت هاش رو تو طول ترم همه جا پخش و پلا کرده باید زمان زیادی صرف پیدا کردن و مرتب کردن اونها بکنه.
مزاحمت های خارجی مثل تماس ها، مهمون یا سر و صدا هم زمان ما رو میبلعند و تمرکز ما رو به هم می زنند. نمی تونید موارد خارجی رو تغییر بدید؟ نا امید نشید. یکبار دیگه از دکمه سایلنت گوشی تون استفاده کنید یا به یک کتاب خونه جدید برید.
مشکلات می تونن از خود آدم هم نشئات بگیرن؛ مثلا وقتی فرد توانایی نه گفتن نداشته باشه مجبوره چیزهای مهم رو به تعویق بندازه یا کارش رو بدون تمرز انجام بده. اگر آدم این مشکلات رو بشناسه می تونه موثر تر باهاشون برخورد کنه.
باید یادآوری کنم که با کارهایی شروع کنید کنید که کمترین علاقه رو بهشون دارید. اینطوری بقیه کارها براتون آسون تر میشه.
اگر کسی مدام توسط دوستاش یا هم اتاقی هاش حواسش پرت می شه می تونه بالای تختش یا پشت در تابلوی لطفا مزاحم نشوید نصب کنه یا زنگ رو قطع کنه. دوستان هم این فهم رو دارند که شما در اون تایم باید درس بخونید و مطمئنا ناراحت نمی شند.
برنامه ریزی بلند مدت
در برنامه بلند مدت یک ترم کامل و امتحانات اون مورد برنامه ریزی قرار می گیره. ولی حتی کل دوران تحصیل یا یک بخش بزرگی از اون هم می تونند مورد برنامه ریزی قرار بگیرند. کسی که دوست داره کل تحصیل رو برنامه ریزی کنه می تونه در برنامه ریزیش ذکر کنه که مثلا در پایان هر ترم دوست داره به چه اهدافی برسه. و دوباره ترم بعد این رو تکرار کنه و در طول ترم هم از برنامه ریزی هفتگی استفاده کنه.
برنامه ریزی برای کل تحصیل یک دید کلی به آدم میده. اطلاعات کلی تحصیل رو می تونید از امور امتحانات دانشگاه، آموز دانشکده یا مرکز مشاوره دانشگاه کسب کنید. برای برنامه ریزی کل تحصیل بد نیست که یک جدول تهیه کنید و در آن بنویسید که کدوم کار رو باید کی انجام بدید. برای هر هفته تو حوزه های مختلف برای خودتون هدف تعیین کنید. مثلا اگر باید یک کتاب رو مطالعه کنید، می تونید تعیین کنید که هر هفته تا صفحه چند اون کتاب پیش برید. البته نباید انتظارات خودتون رو از خودتون خیلی بالا ببرید. یک مورد که خیلی می تونه به شما کمک کنه: در برنامه بلند مدت تون قبل از امتحانات یک وقت برای مرور و تکرار در نظر بگیرید.
و یکهو یک برنامه ای پیش میاد که اصلا حسابش رو نکرده بودید و براش وقتی کنار نگذاشته بودید. چه کار می کنید؟ باید برنامه تون از انعطاف لازم برخوردار باشه تا اگر همچین موقعیت هایی پیش اومد بتونید تغییراتی رو توش انجام بدید. فقط یادتون باشه که تغییرات رو دقیق و بدون اشتباه انجام بدید تا آخر ترم باعث نشه استرس بگیرید.
برای خودتون یه سالنامه یا دفتر برنامهریزی تهیه کنید.
ادامه دارد...
منبع : nojavanshad.ir
برنامه ریزی برای کل تحصیل یک دید کلی به آدم میده. اطلاعات کلی تحصیل رو می تونید از امور امتحانات دانشگاه، آموز دانشکده یا مرکز مشاوره دانشگاه کسب کنید. برای برنامه ریزی کل تحصیل بد نیست که یک جدول تهیه کنید و در آن بنویسید که کدوم کار رو باید کی انجام بدید. برای هر هفته تو حوزه های مختلف برای خودتون هدف تعیین کنید. مثلا اگر باید یک کتاب رو مطالعه کنید، می تونید تعیین کنید که هر هفته تا صفحه چند اون کتاب پیش برید. البته نباید انتظارات خودتون رو از خودتون خیلی بالا ببرید. یک مورد که خیلی می تونه به شما کمک کنه: در برنامه بلند مدت تون قبل از امتحانات یک وقت برای مرور و تکرار در نظر بگیرید.
و یکهو یک برنامه ای پیش میاد که اصلا حسابش رو نکرده بودید و براش وقتی کنار نگذاشته بودید. چه کار می کنید؟ باید برنامه تون از انعطاف لازم برخوردار باشه تا اگر همچین موقعیت هایی پیش اومد بتونید تغییراتی رو توش انجام بدید. فقط یادتون باشه که تغییرات رو دقیق و بدون اشتباه انجام بدید تا آخر ترم باعث نشه استرس بگیرید.
برای خودتون یه سالنامه یا دفتر برنامهریزی تهیه کنید.
ادامه دارد...
منبع : nojavanshad.ir
بیشتر بخوانید :
چند راهکار برای رسیدن به موفقیت تحصیلی
افت تحصیلی و روش های مقابله با آن
مدیریت زمان در درس خواندن
مهارت مدیریت زمان برای درس خواندن
1+6 نکته برای برنامه ریزی تحصیلی دانش آموزان