چکیده: زن و مرد از لحاظ جسمانی تفاوت هایی را با هم دارند که برخی از این تفاوت ها زمینه ساز تفاوت های روانی نیز شده است. اما بر اساس نظر برخی از روان شناسان هر مرد و زنی برخی از ویژگی های جنس مخالف خود را نیز دارا می باشد. با ما همراه باشید تا با جنبه های مردانگی و زنانگی خود بیشتر آشنا شوید.
تعداد کلمات 1019 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1019 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
پذیرش جنبه های مردانگی و زنانگی خویشتن
از مهم ترین رازهای موفقیت در زندگی، گام برداشتن در عالم اتحاد و هماهنگی جنسی است. اگر خدا انسان ها را مختلف و زن و مرد را متفاوت آفریده است، ظرفیت های پیوندیابی و دستیابی به هماهنگی و تطابق و تفاهم را در آنها ایجاد کرده و راه های رسیدن به آن را هموار ساخته است. آفرینش انسان، آمیزه ای است از مردانگی و زنانگی؛ و زن و مرد بهره ای از ویژگی های اختصاصی جنس مخالف را نیز دارند. شاید این آیه شریفه که می فرماید از جنس خودتان همسرانی برای شما قرار داد،[1] به همین موضوع اشاره داشته باشد؛ اینکه زن و مرد، بیگانه از هم و از دو دنیای کاملا متفاوت نیستند، بلکه از جنس هم و اساسا از یک گوهر وجودی (نفس واحد)اند[2] و به همین دلیل متمایل به یکدیگرند.[3]
برخی از صاحب نظران روانشناسی، مثل یونگ[4] معتقدند انسان مجموعه ای از جنبه های متضاد در روان خود دارد که یکی از آنها نرینگی و مادینگی است. آنها بر این باورند که همه انسانها از لحاظ روان شناختی، دو جنسیتی اند[5] و از هر دو جنبه مردانگی و زنانگی برخوردارند که در زبان چینی از آن با عنوان «یانگ» و «ین» یاد می کنند.[6] یونگ، جنبه زنانه مرد را «آنیما»[7] و جنبه مردانه زن را «آنیموس»[8] نام نهاد. وی می گوید: تعداد کمی از مردان با آنیمای خود کاملا آشنا می شوند و آنان شدیداً در برابر هشیار شدن به آن مقاوم اند و کنار آمدن با آن، شهامت لازم دارد. وجود این جنبه به منظور ایجاد احساس ها و خلق ها برای مرد لازم است تا بتواند روابط خود را با زن شکل دهد. آنیموس نیز نماد تفکر و استدلال در زن است و می تواند در تنظیم احساس ها و خلق هایش به او کمک کند.[9]
به نظر بم،[10] هر فرد اعم از زن یا مرد، صرف نظر از فشارها و نیازها می تواند زنانه با مردانه عمل کند. او می گوید: وجود سطح بالایی از صفات هر دو جنس، انطباقی ترین و سازگارانه ترین ویژگی جنسیتی را به وجود می آورد. تحقیقات انجام گرفته در این زمینه نیز نشان داده اند که این گونه همسران عملکرد بهتری در روابط جنسی دارند؛ فراوانی رابطه و میزان ارگاسم در آنها بیشتر است؛ از بهداشت روانی بیشتری برخوردارند[11] و در روابط زناشویی خود خشنودترند.[12]
بنابراین همسران باید بکوشند و این تلاش را داشته باشند که هر دو ویژگی مردانه و زنانه خود را بیابند؛ یا آن را به خوبی آشکار کنند، یا تعادلی را در نقش های مردانه یا زنانه خود به وجود آورند. این کار از طریق مشاوره ها بهتر صورت می گیرد؛ بدین صورت که مرد بتواند حالت های عاطفی و احساسی به خود بگیرد و با همسرش هم احساسی کند و به روابط عاطفی، به ویژه پیش از هم بستری بپردازد؛ زن نیز بتواند به فعالیتهای مشارکت جویانه فیزیکی با همسرش بپردازد و بتواند با یک آمیزش هیجانی فعال، که پر از شور و شهوت و برانگیختگی است، یک رابطه جنسی خوشایندتری را رقم بزند. از این رو در آموزه های اسلامی که پیش از این یادآوری شد و در فصل چهارم نیز به آنها خواهیم پرداخت به مردان توصیه می شود که به روابط عاطفی با همسر خود اهمیت دهند و به زنان توصیه می شود که به ایجاد روابط جنسی پر از شور و هیجان جنسی بیشتر بها دهند.
دیدگاه های دو جنسیتی، تاحدودی برگرفته از این حقیقت است که مردان و زنان تا اندازه ای هورمونهای یکدیگر را دارند.[13] تستوسترون، به عنوان هورمون تأثیر گذار بر رفتارهای متفاوت جنسیتی و مهم ترین عامل فیزیولوژیکی مردساز، در مردان بسیار بیشتر (به طور نوعی، دست کم ده برابر) است. این هورمون در زنان- که غلبه با استروژن است نیز یافت می شود. مطالعات نشان داده اند که تستوسترون زیاد، سبب رفتارهای مردانه خشن یا سلطه جویانه می شود. زنان دارای مقادیر غیرعادی این هورمون، حالات مردانه و تحریک پذیری جنسی شبیه مردان دارند و علاقه بیشتری به روابط فیزیکی نشان می دهند و بیش از روابط عاطفی، بر رسیدن به اوج لذت جنسی و روابط جنسی تناسلی تأکید دارند.[14] به همین دلیل، وجود بیش از حد این هورمون در زنان و استروژن در مردان، دردسر ساز است.
البته وجود حدی از هورمونها و حالت های جنس مخالف، نیاز زندگی زناشویی، نه اجتماعی است. البته چنان که پیش از این هم اشاره شدو بعدا به طور کامل در فصل های بعدی به آن خواهیم پرداخت، به طور کلی و طبیعی، مردان از زنان انتظار رفتار زنانه، و زنان از مردان انتظار رفتار مردانه دارند و این یک امر طبیعی است و رفتارهای برخلاف آن، با طبع روان شناختی آنها ناسازگار است. آنچه در زمینه روابط زناشویی و جنسی قابل توصیه است، درک همدلانه رفتارهای جنس مقابل و ابراز احساسات و رفتارهای مورد نیاز برای برقراری بهتر رابطه زناشویی است. بدین صورت که زنان از شوهرشان انتظار دارند که به احساسات آنها پاسخ دهند و با آنها گفت و گوهای عاطفی داشته باشند و پیش از روابط جنسی، به معاشقه و مصاحبت های محبت آمیز بپردازند. مردان نیز از زنان انتظار دارند که با حفظ لطافت ها و حالت های زنانه و تسلیم خود برای لذت جویی، در روابط جنسی مشارکت فعال، شهوانی و فیزیکی نیز داشته باشند.
برخی از صاحب نظران روانشناسی، مثل یونگ[4] معتقدند انسان مجموعه ای از جنبه های متضاد در روان خود دارد که یکی از آنها نرینگی و مادینگی است. آنها بر این باورند که همه انسانها از لحاظ روان شناختی، دو جنسیتی اند[5] و از هر دو جنبه مردانگی و زنانگی برخوردارند که در زبان چینی از آن با عنوان «یانگ» و «ین» یاد می کنند.[6] یونگ، جنبه زنانه مرد را «آنیما»[7] و جنبه مردانه زن را «آنیموس»[8] نام نهاد. وی می گوید: تعداد کمی از مردان با آنیمای خود کاملا آشنا می شوند و آنان شدیداً در برابر هشیار شدن به آن مقاوم اند و کنار آمدن با آن، شهامت لازم دارد. وجود این جنبه به منظور ایجاد احساس ها و خلق ها برای مرد لازم است تا بتواند روابط خود را با زن شکل دهد. آنیموس نیز نماد تفکر و استدلال در زن است و می تواند در تنظیم احساس ها و خلق هایش به او کمک کند.[9]
به نظر بم،[10] هر فرد اعم از زن یا مرد، صرف نظر از فشارها و نیازها می تواند زنانه با مردانه عمل کند. او می گوید: وجود سطح بالایی از صفات هر دو جنس، انطباقی ترین و سازگارانه ترین ویژگی جنسیتی را به وجود می آورد. تحقیقات انجام گرفته در این زمینه نیز نشان داده اند که این گونه همسران عملکرد بهتری در روابط جنسی دارند؛ فراوانی رابطه و میزان ارگاسم در آنها بیشتر است؛ از بهداشت روانی بیشتری برخوردارند[11] و در روابط زناشویی خود خشنودترند.[12]
بنابراین همسران باید بکوشند و این تلاش را داشته باشند که هر دو ویژگی مردانه و زنانه خود را بیابند؛ یا آن را به خوبی آشکار کنند، یا تعادلی را در نقش های مردانه یا زنانه خود به وجود آورند. این کار از طریق مشاوره ها بهتر صورت می گیرد؛ بدین صورت که مرد بتواند حالت های عاطفی و احساسی به خود بگیرد و با همسرش هم احساسی کند و به روابط عاطفی، به ویژه پیش از هم بستری بپردازد؛ زن نیز بتواند به فعالیتهای مشارکت جویانه فیزیکی با همسرش بپردازد و بتواند با یک آمیزش هیجانی فعال، که پر از شور و شهوت و برانگیختگی است، یک رابطه جنسی خوشایندتری را رقم بزند. از این رو در آموزه های اسلامی که پیش از این یادآوری شد و در فصل چهارم نیز به آنها خواهیم پرداخت به مردان توصیه می شود که به روابط عاطفی با همسر خود اهمیت دهند و به زنان توصیه می شود که به ایجاد روابط جنسی پر از شور و هیجان جنسی بیشتر بها دهند.
دیدگاه های دو جنسیتی، تاحدودی برگرفته از این حقیقت است که مردان و زنان تا اندازه ای هورمونهای یکدیگر را دارند.[13] تستوسترون، به عنوان هورمون تأثیر گذار بر رفتارهای متفاوت جنسیتی و مهم ترین عامل فیزیولوژیکی مردساز، در مردان بسیار بیشتر (به طور نوعی، دست کم ده برابر) است. این هورمون در زنان- که غلبه با استروژن است نیز یافت می شود. مطالعات نشان داده اند که تستوسترون زیاد، سبب رفتارهای مردانه خشن یا سلطه جویانه می شود. زنان دارای مقادیر غیرعادی این هورمون، حالات مردانه و تحریک پذیری جنسی شبیه مردان دارند و علاقه بیشتری به روابط فیزیکی نشان می دهند و بیش از روابط عاطفی، بر رسیدن به اوج لذت جنسی و روابط جنسی تناسلی تأکید دارند.[14] به همین دلیل، وجود بیش از حد این هورمون در زنان و استروژن در مردان، دردسر ساز است.
البته وجود حدی از هورمونها و حالت های جنس مخالف، نیاز زندگی زناشویی، نه اجتماعی است. البته چنان که پیش از این هم اشاره شدو بعدا به طور کامل در فصل های بعدی به آن خواهیم پرداخت، به طور کلی و طبیعی، مردان از زنان انتظار رفتار زنانه، و زنان از مردان انتظار رفتار مردانه دارند و این یک امر طبیعی است و رفتارهای برخلاف آن، با طبع روان شناختی آنها ناسازگار است. آنچه در زمینه روابط زناشویی و جنسی قابل توصیه است، درک همدلانه رفتارهای جنس مقابل و ابراز احساسات و رفتارهای مورد نیاز برای برقراری بهتر رابطه زناشویی است. بدین صورت که زنان از شوهرشان انتظار دارند که به احساسات آنها پاسخ دهند و با آنها گفت و گوهای عاطفی داشته باشند و پیش از روابط جنسی، به معاشقه و مصاحبت های محبت آمیز بپردازند. مردان نیز از زنان انتظار دارند که با حفظ لطافت ها و حالت های زنانه و تسلیم خود برای لذت جویی، در روابط جنسی مشارکت فعال، شهوانی و فیزیکی نیز داشته باشند.
پاورقی:
[1] . روم، آیه 21
[2] .نساء، آیه 1؛ و نیز ر.ک: زمر، آیه 6؛ نحل، آیه 72؛ روم، آیه 21.
[3] . محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج 5، ص 337.
[4] .Jung
[9] . جس فیست و گریگوری جی. فیست، نظریه های شخصیت، ترجمه یحیی سید محمدی، ص۱۲۹-۱۳۵.
[10] .Bem.
[11] . اکرم خسمه ای، «بررسی ارتباط میان رفتار جنسی و طرحواره های نقش جنسی در دو گروه از دانشجویان متأهل: مقایسة رفتار جنسی زنان و مردان در خانواده»، خانواده پژوهی، سال دوم، ش4، زمستان ۱۳۸۵، ص۳۲۹-۳۳۰ .
[12] . بهمن نجاریان و سیامک خدارحیمی، «دوگانگی جنسی (آندروژنی)»، فصلنامه تازه های روان درمانی، سال سوم، ش۹ و ۱۰، ۱۳۷۷، ص ۳۲.
[13] . ریچارد ام. رایکمن، نظریه های شخصیت، ترجمه مهرداد فیروزبخت، ص ۸۸.
[14] . استوان ای. رودز، تفاوت های جنسیتی را جدی بگیریم، ترجمه معصومه محمدی، ص ۵۲-53 و ۸۲.
منبع: کتاب «سلامت و اختلال جنسی همسران (رویکردی اسلامی و روان شناختی)»
نویسنده: مسعود نورعلیزاده میانجی
نویسنده: مسعود نورعلیزاده میانجی
بیشتر بخوانید:
شباهت های زن و مرد از نگاه قرآن کریم (بخش اول)
روان شناسی زن و مرد(قسمت اول )
توجه به تفاوت های زن و مرد
تفاوتهای مغز زنانه و مغز مردانه
مشترکات زن و مرد (بخش اول)
مشترکات زن و مرد (بخش دوم)