یکی از راه های پرورش هوش هیجانی کودک، گوش کردن همدلانه به او است.
چکیده : متخصصان بر اهمیت بهره هوش هیجانی و نقش آن در کمک به کودکان برای افزایش سطح اعتماد به نفس و مسوولیت پذیری و نهایتا تبدیل شدن به بزرگ سالانی که بتوانند با مهارت با دیگر افراد جامعه ارتباط برقرار کنند تاکید می کنند. با ما همراه باشید.
تعداد کلمات 1066 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
تعداد کلمات 1066 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
۲. در نظر گرفتن هیجانات بهمنزله فرصتی برای صمیمیت بیشتر با کودک و یادگیری
دومین گام پرورش هوش هیجانی کودک ، در نظر گرفتن هیجانات ترس، خشم و نفرت در او بهعنوان فرصتی برای آموزش نحوه مواجهه با بحرانها و مشکلات زندگی میباشد. تا زمانی که کودک هیجانات منفی را احساس و ابراز نکند، والدین فرصتی برای آموزش خودآرامسازی و مهارتهای کنترل هیجان نخواهند داشت. از سویی دیگر، کودکان در حین احساسات ناخوشایند، نیاز بیشتری به همدلی والدین خود دارند و این زمانها فرصت مغتنمی برای نزدیک شدن بیشتر والدین و کودک است.
۳. همدلانه گوش کردن به حرفهای کودک و تایید احساسات او
سومین گام پرورش هوش هیجانی کودک، گوش کردن همدلانه به او است. در این مرحله لازم است علاوه بر گوش کردن دقیق به حرفهای کودک، احساسات او را تایید کنیم و نشان دهیم که احساسات او اهمیت دارد. برای گوش کردن به حرفهای کودک، کنار او به آرامی بنشینید و تمام توجه خود را به او بدهید و به او نشان دهید که مایلید وقت خود را برای او اختصاص دهید. در حین گوش دادن، با موبایل خود بازی نکنید و یا یک گوش خود را به اخبار نسپارید.
مثال نادرست:
مریم: مادربزرگ برای میثم کادو تولد فرستاد، ولی برای من کادو نفرستاد (با گریه).
مادر: ولی مادربزرگ موقع تولد تو برای تو هم کادو فرستاد. موقع تولدت برای تو هم باز کادو میفرسته. اینکه ناراحتی نداره. بچه شدیها.
مادر مریم اگرچه موقعیت را بهطور منطقی تشریح میکند، ولی این کار کمکی به کودک نمیکند؛ زیرا احساسکودک را نادیده میگیرد و پیامی که به کودک میدهد آن است که احساس غم او نادرست است و نباید احساس غم داشته باشد.
مثال درست:
مریم: مادربزرگ برای میثم کادو تولد فرستاد، ولی برای من کادو نفرستاد (با گریه).
مادر: میبینم از اینکه مادربزرگ فقط برای میثم کادو فرستاده خیلی ناراحت و غمگینی. من هم جای تو بودم شاید ناراحت میشدم.
آموزش مهارت همدلی در کودکان بسیار تعیین کننده است. ما بهدنبال تربیت کودکانی خودخواه و بیتفاوت به سرنوشت دیگران نیستیم. دنیا نیازمند افرادی است که برای اصلاح و تغییر آن، از خود گذشتگی و فداکاری میکنند و این امر از طریق آموزش مهارت همدلی در کودکان ایجاد میشود.
مثال نادرست:
مریم: مادربزرگ برای میثم کادو تولد فرستاد، ولی برای من کادو نفرستاد (با گریه).
مادر: ولی مادربزرگ موقع تولد تو برای تو هم کادو فرستاد. موقع تولدت برای تو هم باز کادو میفرسته. اینکه ناراحتی نداره. بچه شدیها.
مادر مریم اگرچه موقعیت را بهطور منطقی تشریح میکند، ولی این کار کمکی به کودک نمیکند؛ زیرا احساسکودک را نادیده میگیرد و پیامی که به کودک میدهد آن است که احساس غم او نادرست است و نباید احساس غم داشته باشد.
مثال درست:
مریم: مادربزرگ برای میثم کادو تولد فرستاد، ولی برای من کادو نفرستاد (با گریه).
مادر: میبینم از اینکه مادربزرگ فقط برای میثم کادو فرستاده خیلی ناراحت و غمگینی. من هم جای تو بودم شاید ناراحت میشدم.
آموزش مهارت همدلی در کودکان بسیار تعیین کننده است. ما بهدنبال تربیت کودکانی خودخواه و بیتفاوت به سرنوشت دیگران نیستیم. دنیا نیازمند افرادی است که برای اصلاح و تغییر آن، از خود گذشتگی و فداکاری میکنند و این امر از طریق آموزش مهارت همدلی در کودکان ایجاد میشود.
۴.نامگذاری بر احساسات کودک
چهارمین گام پرورش هوش هیجانی کودک ، نامگذاری احساسات او است. در این مرحله لازم است به کودکان کمک کنیم تا احساسات خود را نامگذاری کنند. نام گذاری کمک میکند تا کودک، احساسات درهم و برهم و گاهاً ترسناک خود را در قالب کلمات درآورد و به این ترتیب، احساس تسلط بیشتری بر احساسات خود داشته باشد. نامگذاری در عین حال کمک میکند تا کودک بیاموزد که میتواند از طریق کلمات، تمام احساس خود را به والدین و اطرافیان خود منتقل کند و نیازی به قشقرق، گریه و جنگ و دعوا نمیباشد. این مشکلی است که اکثر بزرگسالان با آن دست به گریبانند. آنها توانایی بیان احساسات خویش را با کلمات نداشته و با خشونتورزی قصد ابراز ناراحتی خود را دارند. گاهاً نیز افراد در مواقع ناراحتی کاملاً ساکت میشوند و نمیتوانند احساسات درونی خویش را ابراز کنند. هردو نشان از فقدان پرورش هوش هیجانی کودک در زمان کودکی است.
لازم است کودک بهغیر از احساسات غم، شادی، خشم، شرم و ترس، با احساسات دیگری که از نظر شدت در بین این احساسات قرار دارد نیز آشنا شود. بهطور مثال، احساساتی مانند هیجانزده، عصبی، تحریکپذیر، بیقرار و … . هر چه تعداد واژگان کودک بیشتر باشد، او بهتر میتواند احساسات خود را شناسایی و درک کند و به این واسطه، کنترل بیشتری بر آنها نیز خواهد داشت.
پژوهشها نشان میدهند نامگذاری عواطف، اثری آرامشبخش بر دستگاه اعصاب دارد و باعث میشود کودکان سریع تر از وقایع ناراحتکننده بهبود یابند.
بهتر است تا جای ممکن کلمات بیشتری برای احساسات متفاوت در اختیار کودک قرار دهیم تا او بهتر بتواند احساسات گوناگون خود را شناخته و از یکدیگر تفکیک کند. اگر غمگین است، به او کمک کنید تشخیص دهد آیا احساس رنجیدگی، طرد شدگی، خالی بودن، حسادت، ناامیدی و یا … دارد؟ ولی حواستان باشد به کودک القاء نکنید چه احساسی دارد.
لازم است کودک بهغیر از احساسات غم، شادی، خشم، شرم و ترس، با احساسات دیگری که از نظر شدت در بین این احساسات قرار دارد نیز آشنا شود. بهطور مثال، احساساتی مانند هیجانزده، عصبی، تحریکپذیر، بیقرار و … . هر چه تعداد واژگان کودک بیشتر باشد، او بهتر میتواند احساسات خود را شناسایی و درک کند و به این واسطه، کنترل بیشتری بر آنها نیز خواهد داشت.
پژوهشها نشان میدهند نامگذاری عواطف، اثری آرامشبخش بر دستگاه اعصاب دارد و باعث میشود کودکان سریع تر از وقایع ناراحتکننده بهبود یابند.
بهتر است تا جای ممکن کلمات بیشتری برای احساسات متفاوت در اختیار کودک قرار دهیم تا او بهتر بتواند احساسات گوناگون خود را شناخته و از یکدیگر تفکیک کند. اگر غمگین است، به او کمک کنید تشخیص دهد آیا احساس رنجیدگی، طرد شدگی، خالی بودن، حسادت، ناامیدی و یا … دارد؟ ولی حواستان باشد به کودک القاء نکنید چه احساسی دارد.
۵.تعیین حد برای رفتارهای کودک و کمک به او برای حل مساله
آخرین گام پرورش هوش هیجانی کودک از نظر جان گاتمن، تعیین حد برای رفتار کودک حد از سوی والدین است تا به کودک نشان دهد که اگرچه داشتن هر احساسی از جمله خشم، نفرت، حسادت، ترس و … مجاز است، ولکن انجام هر رفتاری از سوی والدین پذیرفته شده نمیباشد. بهطور مثال، وقتی مادر با احساس نفرت کودک از برادرش همدلی میکند و آن را نادرست نمیداند، ولکن به او یادآور میشود که حق ندارد برادرش را بزند و یا اسباببازی او را بشکند. سپس والد با همفکری کودک به راههای جایگزینی برای رویارویی با احساسهای منفی فکر میکنند. مادر از کودک سوال میکند که چه کار دیگری بهجای زدن میتوانی انجام بدهی.
حدود و قوانینی را که برای کودک تعیین میکنیم، باید روشن باشد و آن را نه یکبار، بلکه چندین بار در طول زمان متذکر شویم. ضمن آنکه باید دلایل قوانین را برای کودک توضیح بدهیم.
به همراه کودک به راهحلهای مختلف حل مساله بیندیشید، ولی حواستان باشد تا جلوی وسوسه پاسخ دادن یکجانبهی خودتان را بگیرید و منتظر بمانید تا کودک، خود، راهحلهایش را ارائه کند. در این مرحله بهتر است بههمراه کودک به نتایج هر تصمیم بیندیشیم.
مریم: من دلم نمیخواهد با عسل بازی کنم، ولی او همش میخواهد با من بازی کند. من دوست دارم با بچههای دیگر هم بازی کنم.
مادر: بهنظر خیلی این موضوع کلافهات کرده. در اینباره چه راهی بهنظرت میرسه؟
مریم: شاید باید به عسل بگم الان نمیتونم باهات بازی کنم.
مادر: بله، این یک راهه. خوب فکر کنیم اگر اینکار بکنی چی میشه؟
مریم: عسل ناراحت میشه.
مادر: خوب راهحل دیگهای هم بهذهنت میرسه؟
ادامه دارد...
منبع : گاتمن، جان (۱۳۹۵). پرورش هوش هیجانی در کودکان. ترجمه: حمیدرضا بلوچ. نشر رشد
حدود و قوانینی را که برای کودک تعیین میکنیم، باید روشن باشد و آن را نه یکبار، بلکه چندین بار در طول زمان متذکر شویم. ضمن آنکه باید دلایل قوانین را برای کودک توضیح بدهیم.
به همراه کودک به راهحلهای مختلف حل مساله بیندیشید، ولی حواستان باشد تا جلوی وسوسه پاسخ دادن یکجانبهی خودتان را بگیرید و منتظر بمانید تا کودک، خود، راهحلهایش را ارائه کند. در این مرحله بهتر است بههمراه کودک به نتایج هر تصمیم بیندیشیم.
مریم: من دلم نمیخواهد با عسل بازی کنم، ولی او همش میخواهد با من بازی کند. من دوست دارم با بچههای دیگر هم بازی کنم.
مادر: بهنظر خیلی این موضوع کلافهات کرده. در اینباره چه راهی بهنظرت میرسه؟
مریم: شاید باید به عسل بگم الان نمیتونم باهات بازی کنم.
مادر: بله، این یک راهه. خوب فکر کنیم اگر اینکار بکنی چی میشه؟
مریم: عسل ناراحت میشه.
مادر: خوب راهحل دیگهای هم بهذهنت میرسه؟
ادامه دارد...
منبع : گاتمن، جان (۱۳۹۵). پرورش هوش هیجانی در کودکان. ترجمه: حمیدرضا بلوچ. نشر رشد
بیشتر بخوانید :
پرورش هوش هیجانی در کودکان
هوش هیجانی و ضرورت آن در فرزند پروری
راه های افزایش هوش هیجانی در کودکانی
نقش و اهمیت هوش عاطفی در کودکان
تقویت هوش هیجانی کودک در ۵ گام ساده
فرآیند رشد هیجانی و اجتماعی شدن در کودکان