هر خانواده ای باید مشخص کند که برای انجام کارها چه تشویقی باید صورت بگیرد، بچه ها به معیارهای ما نیاز دارند.
چکیده : تشویق و تحسین کودکان براساس نظام ارزشی خانواده، موجب رشد و تقویت انگیزه های آنها می شود. هر کودکی باید یاد بگیرد یا دست کم به این مسئله توجه کند که رقابت چند اصل اساسی دارد. برای رقابت کردن باید قادر به شکست خوردن باشی. باید پذیرای شکست باشی؛ اما احساس شکست خوردن نداشته باشی. باید از زمین بلند شوی و دوباره تلاش کنی. با ما همراه باشید.
تعداد کلمات 1143 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1143 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
با چه روش هایی می توان انگیزه را در کودکان تقویت کرد؟
انگیزه عاملی است که به فرد نیرو و توانایی می دهد. به عبارت دیگر، همه ی رفتارهای ارادی بشر به دلیل خاصی پدید می آید که می توان آن را انگیزه خواند. روش ها و اصولی برای ایجاد انگیزه وجود دارد که می توان از اولین و جزئی ترین گام ها آن را بنا کرد. شما به عنوان والدین باید بچه ها را تشویق و ترغیب کنید تا همیشه با انگیزه باشند.
شناخت و ایجاد الگو
برای این فعالیت واقعاً محدودۀ سنی وجود ندارد. فکر نمی کنم هیچ کس تمیز کردن را با لذت و رغبت انجام دهد. شاید دلیل این امر آن است که فکر می کنیم مجبوریم همۀ کارها را یک دفعه انجام دهیم و چون نمی توانیم این کار را بکنیم. بنابراین احساس دلسردی می کنیم.
مانند زمانی که در هنگام تدریس، مبحث درس را به قسمت های مختلف تقسیم می کنیم. تمیز کردن خانه را نیز می توان به قسمت های کوچک تر تقسیم کرد. در این حالت کارها ساده می شوند و با آنکه ممکن است بچه ها در حال انجام کارها خیلی سرحال نباشند، اما دست کم می دانند کارها را از کجا شروع کنند. برای کار بزرگی مانند تمیز کردن خانه می توانید هر بار یک اتاق را تمیز کنید. مثلاً هر دفعه پنجره های یک اتاق را بشویید. برای بچه ها شاید اولین گام این باشد که اسباب بازی ها و لباس هایشان را در کمد بگذارند. پس از آن می توانند گردگیری کنند و بعد جاروبرقی بکشند. سعی کنید دو نفری با هم کار کنید، در هنگام کار از موسیقی استفاده کنید تا اینکه کار برایتان خوشایندتر شود. برای این کار بعضی آهنگ ها انرژی می دهند و باعث می شوند به راحتی مدتی را صرف گردگیری یا کار دیگری کنید. تمیز کردن خانه را تبدیل به بازی کنید. اول مشخص کنید که این کار چقدر طول خواهد کشید. بعد برای خودتان با ساعت وقت بگیرید. کار خاصی را برای خودتان و فرزندتان تعیین کنید. می توانید با هم مسابقه بگذارید تا ببینید چه کسی می تواند همۀ کارها را سریع تر انجام دهد.
بهانه پذیرفته نمی شود، سنین هفت تا دوازده سال
مانند زمانی که در هنگام تدریس، مبحث درس را به قسمت های مختلف تقسیم می کنیم. تمیز کردن خانه را نیز می توان به قسمت های کوچک تر تقسیم کرد. در این حالت کارها ساده می شوند و با آنکه ممکن است بچه ها در حال انجام کارها خیلی سرحال نباشند، اما دست کم می دانند کارها را از کجا شروع کنند. برای کار بزرگی مانند تمیز کردن خانه می توانید هر بار یک اتاق را تمیز کنید. مثلاً هر دفعه پنجره های یک اتاق را بشویید. برای بچه ها شاید اولین گام این باشد که اسباب بازی ها و لباس هایشان را در کمد بگذارند. پس از آن می توانند گردگیری کنند و بعد جاروبرقی بکشند. سعی کنید دو نفری با هم کار کنید، در هنگام کار از موسیقی استفاده کنید تا اینکه کار برایتان خوشایندتر شود. برای این کار بعضی آهنگ ها انرژی می دهند و باعث می شوند به راحتی مدتی را صرف گردگیری یا کار دیگری کنید. تمیز کردن خانه را تبدیل به بازی کنید. اول مشخص کنید که این کار چقدر طول خواهد کشید. بعد برای خودتان با ساعت وقت بگیرید. کار خاصی را برای خودتان و فرزندتان تعیین کنید. می توانید با هم مسابقه بگذارید تا ببینید چه کسی می تواند همۀ کارها را سریع تر انجام دهد.
بهانه پذیرفته نمی شود، سنین هفت تا دوازده سال
بررسی مهارت ها
این فعالیت به ما می آموزد که می توان کارها را طوری سازماندهی کرد که عملی شوند و جای هیچ بهانه ای باقی نمی ماند (چه در خانه، چه در مدرسه و چه در محل کار). برای این کار به کاغذ، مداد و خط کش نیاز دارید. جدولی برای کارهای روزمره از ساعت پنج بعدازظهر تا موقع خواب بکشید. از بچه ها بخواهید برای انجام هر کاری زمانی را تعیین کنند. ساعت های مورد نظر را در جدول بنویسید... روز بعد بچه ها کارهای برنامه ریزی شده را انجام می دهند. وقتی هر کاری را تمام کردند در قسمت «انجام شد» علامت بزنید.
دربارۀ زمانی که کارها انجام شده با فرزندان تان صحبت کنید. آیا تمام کارها را انجام داده اند؟ اگر نه، آیا دلایل یا بهانه های واقعی برای آن دارند؟ ممکن است بهانۀ آنها این باشد که مشغول بازی بوده اند و فراموش کرده اند سفره را بچینند. دربارۀ بهانه هایی که برای انجام ندادن کارها استفاده می شود صحبت کنید. آیا می دانید چه موقع بهانه می آوریم؟ به اطراف خانه نگاه کنید. دربارۀ کارهای خانه که باید انجام شوند فکر کنید. مثال: کمد را تمیز کن؛ کشوهای دراور را مرتب کن و باغچه را وجین کن. بزرگ ترها برای اینکه این کارها را انجام ندهند چه بهانه هایی می آورند؟
دربارۀ زمانی که کارها انجام شده با فرزندان تان صحبت کنید. آیا تمام کارها را انجام داده اند؟ اگر نه، آیا دلایل یا بهانه های واقعی برای آن دارند؟ ممکن است بهانۀ آنها این باشد که مشغول بازی بوده اند و فراموش کرده اند سفره را بچینند. دربارۀ بهانه هایی که برای انجام ندادن کارها استفاده می شود صحبت کنید. آیا می دانید چه موقع بهانه می آوریم؟ به اطراف خانه نگاه کنید. دربارۀ کارهای خانه که باید انجام شوند فکر کنید. مثال: کمد را تمیز کن؛ کشوهای دراور را مرتب کن و باغچه را وجین کن. بزرگ ترها برای اینکه این کارها را انجام ندهند چه بهانه هایی می آورند؟
تشویق و تحسین چیست؟
هر خانواده ای باید مشخص کند که برای انجام کارهای خانه یا شستن ظرف ها چه تشویقی باید صورت بگیرد. بچه ها به معیارهای ما نیاز دارند. آیا آنها را به خاطر ساکت بودن تشویق می کنیم یا برای بلند صحبت کردن؟ برای خواندن کتاب یا تماشای تلویزیون؟ برای اطاعت از دستورات یا سرپیچی از آنها؟ هر خانواده باید نظام ارزشی خود را مشخص کند. باید قوانین کاملاً واضح باشند و افراد به صورت منصفانه و همیشگی از آن پیروی کنند. تشویق می تواند یک هدیه، یک امتیاز یا حق انجام چیزی، یک کلمۀ تحسین آمیز یا یک بوسه باشد. به هر صورت تشویق همیشه شیرین است.
هر کودکی باید یاد بگیرد یا دست کم به این مسئله توجه کند که رقابت چند اصل اساسی دارد. برای رقابت کردن باید قادر به شکست خوردن باشی. باید پذیرای شکست باشی؛ اما احساس شکست خوردن نداشته باشی. باید از زمین بلند شوی و دوباره تلاش کنی.
به عقیدۀ من ما می توانیم به فرزندان مان کمک کنیم تا توانایی های خود را درک کنند. این امر باعث می شود آنها حس خوبی دربارۀ خودشان داشته باشند و با قدرت کافی به رقابت با دیگران بپردازند. برای آنکه حس رقابت داشته باشیم، باید مشتاق به انجام کارهای سخت باشیم؛ اما باید این نکته را نیز بفهمیم که چه ویژگی خاصی داریم. رقابت بچه ها در کلاس مانند رقابت در زمین فوتبال نیست. در فوتبال ما یا برنده ایم و یا بازنده. صحبت های زیادی دربارۀ چگونگی بازی یک تیم می شود؛ اما نتیجه ای که در اخبار اعلام می شود این است که چه کسی برنده بود و چه کسی بازنده شد.
در کلاس درس این امکان وجود دارد که افراد به گونه ای متفاوت، براساس شخصیت فردی خود برنده شوند. در مورد این سؤال که «من چه ویژگی خاص یا چه تفاوتی با دیگران دارم؟» بچه ها باید فکر کنند و از والدین و معلمان شان پاسخ آن را بشنوند. فرزندانی که از این مسئله آگاهند، نسبت به نوجوانان دیگری که توانایی های منحصر به فرد خود را نمی دانند، در موقعیت بهتری قرار دارند.
برای بیشتر ما کسی وجود ندارد که برندۀ واقعی باشد و رقابت به این صورت پایان می یابد. هر روز افراد با برد و باخت هایی مواجه می شوند؛ اما کسی اقبال بیشتری برای برنده شدن دارد که ناامید نشود. در بازی فوتبال درسی وجود دارد که وقتی گل خوردید یا در یک نیمۀ بازی مغلوب شدید، بلند شوید و بازی را طوری ادامه دهید، که گویا هیچ اتفاقی نیفتاده است.
منبع : قیطاسی، اکرم، کلیدهای پرورش مهارت های اساسی زندگی در کودکان و نوجوانان
هر کودکی باید یاد بگیرد یا دست کم به این مسئله توجه کند که رقابت چند اصل اساسی دارد. برای رقابت کردن باید قادر به شکست خوردن باشی. باید پذیرای شکست باشی؛ اما احساس شکست خوردن نداشته باشی. باید از زمین بلند شوی و دوباره تلاش کنی.
به عقیدۀ من ما می توانیم به فرزندان مان کمک کنیم تا توانایی های خود را درک کنند. این امر باعث می شود آنها حس خوبی دربارۀ خودشان داشته باشند و با قدرت کافی به رقابت با دیگران بپردازند. برای آنکه حس رقابت داشته باشیم، باید مشتاق به انجام کارهای سخت باشیم؛ اما باید این نکته را نیز بفهمیم که چه ویژگی خاصی داریم. رقابت بچه ها در کلاس مانند رقابت در زمین فوتبال نیست. در فوتبال ما یا برنده ایم و یا بازنده. صحبت های زیادی دربارۀ چگونگی بازی یک تیم می شود؛ اما نتیجه ای که در اخبار اعلام می شود این است که چه کسی برنده بود و چه کسی بازنده شد.
در کلاس درس این امکان وجود دارد که افراد به گونه ای متفاوت، براساس شخصیت فردی خود برنده شوند. در مورد این سؤال که «من چه ویژگی خاص یا چه تفاوتی با دیگران دارم؟» بچه ها باید فکر کنند و از والدین و معلمان شان پاسخ آن را بشنوند. فرزندانی که از این مسئله آگاهند، نسبت به نوجوانان دیگری که توانایی های منحصر به فرد خود را نمی دانند، در موقعیت بهتری قرار دارند.
برای بیشتر ما کسی وجود ندارد که برندۀ واقعی باشد و رقابت به این صورت پایان می یابد. هر روز افراد با برد و باخت هایی مواجه می شوند؛ اما کسی اقبال بیشتری برای برنده شدن دارد که ناامید نشود. در بازی فوتبال درسی وجود دارد که وقتی گل خوردید یا در یک نیمۀ بازی مغلوب شدید، بلند شوید و بازی را طوری ادامه دهید، که گویا هیچ اتفاقی نیفتاده است.
منبع : قیطاسی، اکرم، کلیدهای پرورش مهارت های اساسی زندگی در کودکان و نوجوانان
بیشتر بخوانید :
تقویت انگیزه در کودکان
ایجاد انگیزه در کودکان
نکته های آموزشی درباره تقویت انگیزه کودکان
انگیزه در کودکان؛ چرا و چگونه
چطور کودکان انگیزه پیدا میکنند؟ (بخش اول)
چطور کودکان انگیزه پیدا میکنند؟ (بخش دوم)