ترس ها و رویاهای کودک هشت ساله

 اگرچه برای کودک ۸ ساله مقداری از ترس های ۷ سالگی اش باقی مانده و گرچه بعضی از ترس هایی که در ۶ سالگی احساس کرده بود، باز می یابد، ولی در مجموع در زندگی با شجاعت برخورد می کند و می خواهد دنیا را تسخیر کند. غالبا حتی به خودش هم نمی خواهد تشویش هایش را اقرار نماید، ولی هنوز ممکن است از مبارزه کردن ، شکست خوردن و متهم به خطاکاری بترسد و از اینکه او را دوست نداشته باشند وحشت داشته و ممکن است از گوش دادن به حکایاتی که در آنها از «مار » صحبت می شود سرباز زند.
 او ممکن است هنوز کمی از تاریکی ترس داشته باشد و نگاه هایی از روی ترس یا با کم رویی به طرف گوشه های تاریک بیاندازد، با این حال پیش می آید که گاهی درخواست کند نور چراغ راهرو را خاموش کنند و هیچ چیز برایش مفرج تر از این نیست که در خارج از منزل با پدر و مادرش در تاریکی باشد. این موقع مقتضی برای کمک کردنش در جهت یابی اش در تاریکی، برای عادت کردنش به حرکات رفت و آمد سایه اش بر حسب جهتش و درخشش نور چنانچه تیرهای چراغ برق روشنی وجود داشته باشد و گوش دادن به صداهای شبانه ، می باشد.
اگرچه دیگر ترسی نمی تواند از آتش داشته باشد، هر چیزی که مربوط به آتش است وی را جلب می کند. او هرچه را که به آن مربوط می شود در کتاب هایش خوانده و باز می خواند. کودک حالا ترسش را از فضا، در منزل کنترل می کند. او دیگر فقط از انبار و اطاق زیر شیروانی خانه می ترسد و گرچه ممکن است وقتی موضوع زیر زمین پیش بیاید شوق و شوری نداشته باشد ولی می تواند بر ترس خود غلبه کند چنانچه برای منظور مشخصی به آنجا فرستاده شود. دختران کوچک به ویژه گاهی از اشخاص غریبه می ترسند حتی اگر این افراد سعی کنند مهربان بوده و برخورد محبت آمیزی انجام دهند، آنها می ترسند که مردها آنان را کشته یا در آب اندازند. بعضی از کودکان به جای داشتن ترس معینی، برای همه چیز ابراز نگرانی می کنند. در میان عمل خوشایندی ، مثلا یک گردش دسته جمعی، با نگرانی می خواهند بفهمند آیا بعدا چنین گردشی دوباره انجام خواهد شد؟

از خود می پرسند آیا سر وقت برای سوار شدن به قطار می رسند؟ این کودکان خود را پایبند گذشته کرده و برای وارد شدن بدون دردسر به آینده ، احساس ناراحتی می کنند. این روش غیر مستقیم شان برای گذر به مرحله بعدی است. غالب کودکان ۸ ساله مستقیما دست به تجربه ای که از آن می ترسند، می زنند و خود را مجبور به تکرار آن برای غلبه بر ترسشان کرده و یا با ترساندن کودک کوچکتر، خود را از ترس می رهانند. این کار ممکن است برای کودکی که ترسیده تأسف بار باشد و کودکان ۸ ساله بهتر است مابین افراد خود یکدیگر و یا فرد بالغی را بترسانند که بر آن آمادگی داشته باشد. داستان های دلهره آور که در آن صحبت از خون و رعد و برق است ممکن است وسیله مفیدی برای ارضای علاقه خیلی مشخصی برای فردی که می ترساند باشد.

به نظر می رسد که کودک ۸ ساله به هیچ وجه خیال پرداز نباشد. پسران گاهی به یک مدت زمانی دوباره شروع به خواب دیدن حیوانات، گرگ ها، روباه ها و مارها کرده و یا رؤیاهای خیالی ولی نه الزاما ناخوشایند داشته باشند.
در مجموع وقتی یک کودک ۸ ساله خواب می بیند. این رویا از وقایع روزانه و موضوعات خوشایند می باشد. خواب هایی که باعث ترس می شوند، معمولا نتیجة فوری گوش کردن به یک برنامه رادیویی، دیدن یک فیلم و یا خواندن داستانی است.