هنگامی که طوفان فروکش کرد، کودک را نزدیک خودتان نگه دارید و در مورد آنچه اتفاق افتاده است با او صحبت کنید.
راهکارهای مدیریت المشنگهٔ کودک
از وقفهها با مضایقه استفاده کنید: بسته به تفاوتهای کودکان نوپا میتوان گفت، استفادهٔ گهگاهی از وقفه از سن ۱۸ ماهگی به بعد ممکن است به او کمک کند تا هنگام المشنگه به پا کردن احساسات خود را بهتر کنترل کند. وقفه به ویژه زمانی که عصبانیت کودک خیلی شدید است و تکنیکهای دیگر اثری ندارند میتواند مفید باشد. بردن فرزندتان به یک محل آرام یا بهتر از آن، محلی کسلکننده برای مدت کوتاهی در حدود یک دقیقه به ازای هر سال از سن او میتواند درس خوبی برای تسکین و آرام کردن خود باشد.
به کودک خیلی ملایم توضیح دهید که دارید چه کاری انجام میدهید. مثلاً: «تو میری که یک وقفه داشته باشی تا بتونی آروم بشی و من هم اونجا کنارت هستم.» و بگذارید بداند که این یک تنبیه و مجازات نیست. اگر او حاضر به ماندن در محل وقفه نیست، فقط او را قاطعانه اما با خونسردی دوباره به محل برگردانید و به دنبال کار خودتان بروید. در طول وقفه، غیر از اطمینان از اینکه کودک تان جایش امن است، با او تعاملی نکنید یا به او توجه نکنید.
پس از وقفه در موردش بحث کنید: هنگامی که طوفان فروکش کرد، کودک را نزدیک خودتان نگه دارید و در مورد آنچه اتفاق افتاده است با او صحبت کنید. در مورد المشنگهاش با کلمات بسیار ساده صحبت کنید و به احساس درماندگی فرزندتان اقرار کنید، حق بدهید و درکش کنید. به او کمک کنید احساسات خود را به کلمه تبدیل کند. با گفتن چیزی مانند: «تو خیلی عصبانی شدی، چون غذات اون طوری که میخواستی نبود.» بگذارید ببیند که وقتی خواستهاش را با کلمات بیان میکند، نتیجهٔ بهتری میگیرد. با لبخند بگویید: «متأسفم که منظورت رو درک نکردم. الان که دیگه جیغ نمیزنی، میتونم ازت بپرسم که چه چیزی میخوای؟»
بگذارید فرزندتان بداند که او را دوست دارید: وقتی فرزندتان آرام شد و شما فرصتی برای صحبت با او در مورد المشنگهاش داشتید، او را چند لحظهٔ کوتاه در آغوش بگیرید و بگویید که دوستش دارید. مهم است که پاداش رفتار خوبش را به او یدهید، مثلاً اینکه حالا او توانسته آرام شود و با شما در موردش صحبت کند.
سعی کنید از موقعیتهای زمینهساز المشنگه پرهیز شود: دقت کنید که چه شرایطی فرزندتان را تحریک میکند و بر آن مبنا برنامه ریزی کنید. اگر وقتی گرسنه است برآشفته میشود، همیشه تنقلاتی همراه خود داشته باشید. اگر او در اواخر بعدازظهر بهانهگیر میشود، کارهای بیرون از خانه را در ساعات قبل از آن انجام دهید.
اگر او در انتقال از یک فعالیت به فعالیتی دیگر مشکل دارد، قبل از شروع تغییر، یک اخطار ملایم به او بدهید. دادن هشدار قبلی به کودک در مورد اینکه کمکم از پارک میروید یا وقت شام خوردن است مثل این جمله که: «وقتی تو و بابا داستان خوندن رو تموم کردید شام میخوریم.» به او فرصتی میدهد که به جای عکسالعمل، با تغییر پیش رو کنار بیاید. اگر احساس کردید المشنگهای در راه است، سعی کنید با تغییر محل، دادن یک اسباببازی به او یا انجام کارهایی که انتظارش را ندارد مانند شکلک درآوردن یا اشاره به یک پرنده، حواسش را پرت کنید.
کودک نوپای شما کمکم مستقلتر میشود، بنابراین هر زمان که ممکن است گزینههایی برای انتخاب به او بدهید. هیچکس دوست ندارد دائماً به او گفته شود چه کار کند. گفتن «میخواهی ذرت بخوری یا هویج؟» به جای «ذرتت رو بخور!» به او احساس قدرت میدهد. دقت کنید که شما چقدر به او «نه» میگویید. اگر متوجه شدید آن را مدام و هر لحظه استفاده میکنید، احتمالاً فشاری غیرضروری به خودتان و او وارد میکنید. سعی کنید «نه گفتن» را کمتر کنید و مسائل را اولویتبندی کنید.
گوش به زنگ نشانههای اضطراب بیش از حد باشید: چون المشنگههای روزانه بخشی کاملاً طبیعی از زمان میانی نوپایی هستند، فکر خوبی است که گوش به زنگ مشکلات احتمالی باشید. آیا تحول بزرگی در خانواده به وجود آمده است؟ دورهٔ بسیار پرمشغله یا پرفشاری برای افراد خانواده است؟ مشکلاتی بین والدین وجود دارد؟ همهٔ اینها میتواند کودک را تحریک به جنجال و آشوب کنند.
اگر به نظر میرسد المشنگههای کودک شما بیش از حد مکرر یا شدید هستند یا او به خود یا دیگران آسیب میرساند، لازم است کمک بگیرید. نگرانیهای تان را با پزشکان متخصص مطرح کنید تا از عدم وجود هر گونه مشکل جسمی و روانی جدی اطمینان پیدا کنید. همچنین اگر کودک تان هنگام عصبانیت مدام و به شکل ترسناکی موردی مثل حبس نفسش دارد، با پزشکش صحبت کنید، چون شواهدی وجود دارد که این رفتار با کمبود آهن در بدن کودک ارتباط دارد.
منبع: سایت مادرشو
به کودک خیلی ملایم توضیح دهید که دارید چه کاری انجام میدهید. مثلاً: «تو میری که یک وقفه داشته باشی تا بتونی آروم بشی و من هم اونجا کنارت هستم.» و بگذارید بداند که این یک تنبیه و مجازات نیست. اگر او حاضر به ماندن در محل وقفه نیست، فقط او را قاطعانه اما با خونسردی دوباره به محل برگردانید و به دنبال کار خودتان بروید. در طول وقفه، غیر از اطمینان از اینکه کودک تان جایش امن است، با او تعاملی نکنید یا به او توجه نکنید.
پس از وقفه در موردش بحث کنید: هنگامی که طوفان فروکش کرد، کودک را نزدیک خودتان نگه دارید و در مورد آنچه اتفاق افتاده است با او صحبت کنید. در مورد المشنگهاش با کلمات بسیار ساده صحبت کنید و به احساس درماندگی فرزندتان اقرار کنید، حق بدهید و درکش کنید. به او کمک کنید احساسات خود را به کلمه تبدیل کند. با گفتن چیزی مانند: «تو خیلی عصبانی شدی، چون غذات اون طوری که میخواستی نبود.» بگذارید ببیند که وقتی خواستهاش را با کلمات بیان میکند، نتیجهٔ بهتری میگیرد. با لبخند بگویید: «متأسفم که منظورت رو درک نکردم. الان که دیگه جیغ نمیزنی، میتونم ازت بپرسم که چه چیزی میخوای؟»
بگذارید فرزندتان بداند که او را دوست دارید: وقتی فرزندتان آرام شد و شما فرصتی برای صحبت با او در مورد المشنگهاش داشتید، او را چند لحظهٔ کوتاه در آغوش بگیرید و بگویید که دوستش دارید. مهم است که پاداش رفتار خوبش را به او یدهید، مثلاً اینکه حالا او توانسته آرام شود و با شما در موردش صحبت کند.
سعی کنید از موقعیتهای زمینهساز المشنگه پرهیز شود: دقت کنید که چه شرایطی فرزندتان را تحریک میکند و بر آن مبنا برنامه ریزی کنید. اگر وقتی گرسنه است برآشفته میشود، همیشه تنقلاتی همراه خود داشته باشید. اگر او در اواخر بعدازظهر بهانهگیر میشود، کارهای بیرون از خانه را در ساعات قبل از آن انجام دهید.
اگر او در انتقال از یک فعالیت به فعالیتی دیگر مشکل دارد، قبل از شروع تغییر، یک اخطار ملایم به او بدهید. دادن هشدار قبلی به کودک در مورد اینکه کمکم از پارک میروید یا وقت شام خوردن است مثل این جمله که: «وقتی تو و بابا داستان خوندن رو تموم کردید شام میخوریم.» به او فرصتی میدهد که به جای عکسالعمل، با تغییر پیش رو کنار بیاید. اگر احساس کردید المشنگهای در راه است، سعی کنید با تغییر محل، دادن یک اسباببازی به او یا انجام کارهایی که انتظارش را ندارد مانند شکلک درآوردن یا اشاره به یک پرنده، حواسش را پرت کنید.
کودک نوپای شما کمکم مستقلتر میشود، بنابراین هر زمان که ممکن است گزینههایی برای انتخاب به او بدهید. هیچکس دوست ندارد دائماً به او گفته شود چه کار کند. گفتن «میخواهی ذرت بخوری یا هویج؟» به جای «ذرتت رو بخور!» به او احساس قدرت میدهد. دقت کنید که شما چقدر به او «نه» میگویید. اگر متوجه شدید آن را مدام و هر لحظه استفاده میکنید، احتمالاً فشاری غیرضروری به خودتان و او وارد میکنید. سعی کنید «نه گفتن» را کمتر کنید و مسائل را اولویتبندی کنید.
گوش به زنگ نشانههای اضطراب بیش از حد باشید: چون المشنگههای روزانه بخشی کاملاً طبیعی از زمان میانی نوپایی هستند، فکر خوبی است که گوش به زنگ مشکلات احتمالی باشید. آیا تحول بزرگی در خانواده به وجود آمده است؟ دورهٔ بسیار پرمشغله یا پرفشاری برای افراد خانواده است؟ مشکلاتی بین والدین وجود دارد؟ همهٔ اینها میتواند کودک را تحریک به جنجال و آشوب کنند.
اگر به نظر میرسد المشنگههای کودک شما بیش از حد مکرر یا شدید هستند یا او به خود یا دیگران آسیب میرساند، لازم است کمک بگیرید. نگرانیهای تان را با پزشکان متخصص مطرح کنید تا از عدم وجود هر گونه مشکل جسمی و روانی جدی اطمینان پیدا کنید. همچنین اگر کودک تان هنگام عصبانیت مدام و به شکل ترسناکی موردی مثل حبس نفسش دارد، با پزشکش صحبت کنید، چون شواهدی وجود دارد که این رفتار با کمبود آهن در بدن کودک ارتباط دارد.
منبع: سایت مادرشو