کنجکاوی کودک یک ویژگی طبیعی اوست که پاسخ آن ضمن ایجاد آرامش روحی و روانی کودک، فرصت مناسب در اختیار والدین قرار می دهد تا بتوانند رفتارهای مناسب و مطلوب در او به وجود آورند.
راهکار عملیِ ترغیب به نماز در خردسالان
۱- داشتن برنامه ای مستمر
خانواده برای تربیت دینی و تقویت روحیه نمازخوانی در فرزند باید برنامه داشته باشد و این برنامه به طور مداوم اجرا شود. البته معنای مداومت، آن نیست که با تکرار ملال آور خواسته های خود، روح او را آزرده کنیم و شیرینی عبادت و نماز را در کام او تلخ نماییم. خیلی از جنبه های مداومت می تواند نامرئی و غیرمستقیم باشد. به طور مثال هر بار سجاده نماز را جلوی دیدگان فرزند خردسال پهن می کنیم تا او را نسبت به نماز علاقهمند کنیم. اگر این عمل را به برنامه هر روز خود تبدیل کنیم خواهیم دید که اثر خود را خواهد داشت اصولا اتصال و ارتباط با روح و روان کودک را نباید رها کرد.
۲- الگوسازی و ایجاد فضای معنوی در محیط خانوده
اگر در محیط خانواده فرهنگ نماز گسترش و ژرفا یابد، اگر ترنم نماز، فضای خانه را معطر کند، اگر فرزندان پدر و مادر را به قصد نماز بیابند بی هیچ تردید آنان نیز الگوی خویش را از خانواده خواهند گرفت. فرزندی که در خانواده ای لبریز از ذکر و یا در محبت خدا به دنیا می آید هیچ گاه نیازی ندارد که آموزش ویژه برای نماز ببیند؛ زیرا از همان آغاز تولد در گوشش اذان و اقامه می گویند و او را به “صلوه” و “فلاح” و “خیرالعمل” دعوت می کنند. در خانه ای که مشحون از ذکر خداست فرزند نیز با این ذکر پرورش می یابد و دلی که با ذکر حق تعالی، جلا یابد هرگز از منبع قدرت لایزال الهی نمی گریزد و “انس” با خدا را در “ذکر” با خدا می یابد.
۳. پاسخ به کنجکاوی های کودک به عنوان یک فرصت
کنجکاوی کودک یک ویژگی طبیعی اوست که پاسخ آن ضمن ایجاد آرامش روحی و روانی کودک، فرصت مناسب در اختیار والدین قرار می دهد تا بتوانند رفتارهای مناسب و مطلوب در او به وجود آورند. براین اساس وقتی که فرزندان از مادر در مورد مسائل اعتقادی و نماز می پرسند فرصت مناسب برای ما به وجود آورده اند تا بتوانیم با پاسخ های مناسب و یا طرح سوالات موثر در او اثر تربیتی بگذاریم.
به عنوان مثال وقتی که فرزندی از پدر یا مادر خود سوال می کند:
- این میوه چقدر شیرین و خوشمزه است، از کجا آمده و یا درست شده است؟
- این ماهی چگونه در آب زندگی می کند و نمی میرد؟
- این آسمان و ستاره های زیبا را چه کسی آفریده است؟
و هزاران سوال دیگر، به همین شکل که همه ناشی از حس کنجکاوی کودک است، از طریق همین سوال ها با همان زبان کودکانه که مناسب دریافت اوست می توان او را به سازنده و خالق رهنمون کرد. به او در مقابل همه این داده ها و نعمت ها آموخت که چگونه باید تشکر و قدردانی کرد و به نماز به عنوان یکی از شیوه های تشکر کردن اشاره نمود.
به عنوان مثال وقتی که فرزندی از پدر یا مادر خود سوال می کند:
- این میوه چقدر شیرین و خوشمزه است، از کجا آمده و یا درست شده است؟
- این ماهی چگونه در آب زندگی می کند و نمی میرد؟
- این آسمان و ستاره های زیبا را چه کسی آفریده است؟
و هزاران سوال دیگر، به همین شکل که همه ناشی از حس کنجکاوی کودک است، از طریق همین سوال ها با همان زبان کودکانه که مناسب دریافت اوست می توان او را به سازنده و خالق رهنمون کرد. به او در مقابل همه این داده ها و نعمت ها آموخت که چگونه باید تشکر و قدردانی کرد و به نماز به عنوان یکی از شیوه های تشکر کردن اشاره نمود.
۴. حضور در مجامع و محافل نماز
مشاهدات انسان یکی از عوامل موثر در تربیت انسان است. قرآن در آیات متعدد انسان ها را به«دیدن» و «فکر کردن» دعوت می کند. بین «دیدن» و «باور کردن» رابطه مستقیم وجود دارد. باید کاری کنیم که فرزند ما با صحنه های گوناگون اقامه نماز و آماده شدن برای اقامه نماز مواجه شود. شرکت در نمازهای جماعت مسجد محله، شرکت در نماز جمعه و موارد مشابه به آن می تواند در تقویت روحیه نمازگزاردن فرزندان ما موثر باشد.
۵. ایجاد ارتباط بین زیبایی و نماز
انسان یک موجود زیبا دوست است و به دنبال زیبایی ها می رود و این ویژگی را خداوند در وجود آدمی قرار داده است؛ بخصوص کودک و نوجوان که بیش از بزرگسالان زیبایی ها را می بیند و دوست دارد. با ترتیب دادن یک سجاده زیبا و چادر نمازی قشنگ برای دختران، جانماز و لباس زیبا برای پسران می توان رغبت آنها به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزونی بخشد. هرقدر والدین بتوانند زیبایی ها را با نماز خواندن پیوند بزنند، به همان اندازه موفق تر خواهند بود.
باتوجه به نکات و راهکارهای فوق درمی یابیم که هر اندازه برنامه های والدین و مربیان با نیازها و علایق و رغبت های کودکان و خرد سالان تناسب و هماهنگی داشته باشد، رفتار و نگرش مثبت به آن برنامه ها درآنان افزایش می یابد و هر اندازه این اعمال و روش ها با رغبت و علاقه کودکان فاصله داشته باشد و یا در تعارض باشد، نه تنها جاذبه ایجاد نکرده بلکه باعث بی علاقگی، بی رغبتی و گاه تنفر و بیزاری در آنان می شود. در هر حال هنر والدین و مربیانی که می خواهند نیاز درونی افراد را به پرستش خدا شکوفا و هدایت کنند این است که زیباترین شکل و شیواترین آموزش ها باید با رغبت های فراگیران همخوانی داشته باشد تا آموزش ها “نهادینه” گردد.
باتوجه به نکات و راهکارهای فوق درمی یابیم که هر اندازه برنامه های والدین و مربیان با نیازها و علایق و رغبت های کودکان و خرد سالان تناسب و هماهنگی داشته باشد، رفتار و نگرش مثبت به آن برنامه ها درآنان افزایش می یابد و هر اندازه این اعمال و روش ها با رغبت و علاقه کودکان فاصله داشته باشد و یا در تعارض باشد، نه تنها جاذبه ایجاد نکرده بلکه باعث بی علاقگی، بی رغبتی و گاه تنفر و بیزاری در آنان می شود. در هر حال هنر والدین و مربیانی که می خواهند نیاز درونی افراد را به پرستش خدا شکوفا و هدایت کنند این است که زیباترین شکل و شیواترین آموزش ها باید با رغبت های فراگیران همخوانی داشته باشد تا آموزش ها “نهادینه” گردد.
۶. تشویق کودکان و خردسالان
کودکان و نوجوانان را هنگامى که نماز مى خوانند باید مورد تشویق قرار داد (البته باید توجه داشت که تشویق، صورت های مختلف دارد و به سن و درک او و نوع عمل او بستگی دارد).
رمز از دست دادن عقاید:
برای هشیاری برخی از والدین علاقه مند به پرورش مذهبی فرزندان، عرض می کنیم که به موارد زیر توجه داشته باشند و رمز ترک عقاید و لامذهبی فرزندشان را در این روابط جستجو کنند:
۱- عدم آگاهی و معرفت نسبت به مسائل مذهبی که خود سبب رسیدن به این نکته می شود که کار مذهب عملی پوچ و بی فایده است.
۲- وجود تناقض در رفتار و کردار، در گفتار و عمل والدین و مربیان که کودک را نسبت به آنها بدبین می سازد.
۳- اِعمال روش های خشک و مستبدانه در آموزش مذهبی و درخواست اطاعت کورکورانه و بی قید و شرط.
۴- عدم توان استدلال منطقی در این رابطه که وجودش برای دفاع از کیان عقیدتی هر کس ضروری است.
۵- وجود افسانه و اساطیر و خرافات و موهومات و شبهات به اسم مذهب که سبب بدنام کردن مذهب می شود.
۶- عدم ایجاد رابطه بین دین و دانش و حتی اصرار به متضاد نشان دادن این دو مسئله.
۷- القاء ترک لذات به اسم دین، بدین ادعا که لازمه دینداری ترک لذات است.
۸- وجود تفاوت بین آنچه که از لحاظ تعالیم مطرح می شود و عمل آن در اجتماع و مسئولان مذهبی جامعه.
۹- تحمیل بدون در نظر داشتن ظرفیت جسمی و روانی کودک.
۱۰- عدم زمینه سازی برای ایجاد آمادگی در کودک به گونه ای که گاهی جاذبه تلویزیون نمی گذارد کودک به دنبال نمازش برود.
۱۱- معاشرت های بی بند و بار و بی ضابطه که موجبات فساد و گمراهی ها را فراهم می آورند.
۱۲- زرق و برق های فسادانگیز محیط و القائات ناروا در این رابطه که ناشی از تلاش جاهلان و دشمنان دوستنما است.
۱- عدم آگاهی و معرفت نسبت به مسائل مذهبی که خود سبب رسیدن به این نکته می شود که کار مذهب عملی پوچ و بی فایده است.
۲- وجود تناقض در رفتار و کردار، در گفتار و عمل والدین و مربیان که کودک را نسبت به آنها بدبین می سازد.
۳- اِعمال روش های خشک و مستبدانه در آموزش مذهبی و درخواست اطاعت کورکورانه و بی قید و شرط.
۴- عدم توان استدلال منطقی در این رابطه که وجودش برای دفاع از کیان عقیدتی هر کس ضروری است.
۵- وجود افسانه و اساطیر و خرافات و موهومات و شبهات به اسم مذهب که سبب بدنام کردن مذهب می شود.
۶- عدم ایجاد رابطه بین دین و دانش و حتی اصرار به متضاد نشان دادن این دو مسئله.
۷- القاء ترک لذات به اسم دین، بدین ادعا که لازمه دینداری ترک لذات است.
۸- وجود تفاوت بین آنچه که از لحاظ تعالیم مطرح می شود و عمل آن در اجتماع و مسئولان مذهبی جامعه.
۹- تحمیل بدون در نظر داشتن ظرفیت جسمی و روانی کودک.
۱۰- عدم زمینه سازی برای ایجاد آمادگی در کودک به گونه ای که گاهی جاذبه تلویزیون نمی گذارد کودک به دنبال نمازش برود.
۱۱- معاشرت های بی بند و بار و بی ضابطه که موجبات فساد و گمراهی ها را فراهم می آورند.
۱۲- زرق و برق های فسادانگیز محیط و القائات ناروا در این رابطه که ناشی از تلاش جاهلان و دشمنان دوستنما است.
توجه به امانت داری
در همه حال فراموش نکنیم که ما امانتدار خداییم. کودک، امانتی است از خدا در دست ما و بعد هم در دست خودش و بعد هم در دست اجتماع و مسئولان دینی. ما در برابر این امانت مسئولیم و باید حساب پس بدهیم. بار مصیبت دو چندان خواهد بود وقتی که ما نه برای خود فکری کرده باشیم، نه برای فرزندانمان. بی اعتنایی و یا سهل انگاری در انجام وظیفه عقوبت آفرین است.
منبع: سایت پرسمان
منبع: سایت پرسمان