خداوند برای امتحان و رشد دادن انواع مشکل ها را سر راه انسان قرار می دهد تا با آنها دست و پنجه نرم کند و رشد نماید.
مقدمه
وقتی ما زندگی انسانی را به ذهن می آوریم، رنج ها و مشکلات حصه بزرگی از زندگی او را در برمی گیرند. همانطور که یک کوهنورد ماهر برای رسیدن به قله کوه مراحل سختی را می گذراند یا یک شناگر موجه ای متعددی را پشت سر می گذراند و به هدف خویش دست پیدا می کند، انسانها هم در مواجهه با مشکلات و مصائب هستند. بعضی با فائق آمدن بر مشکلات پیروز می شوند و بعضی در مقابل آنها سر تسلیم فرود می آورند. آنها که در برابر مشکلات همچون کوه می ایستند ویژگی هایشان چیست؟ چه ترفندهایی را بکار می گیرند؟
ما در این مقاله با یاری گرفتن از کلام امیرمؤمنان علی(ع) روش برخورد با مشکلات را مرور می کنیم:
ما در این مقاله با یاری گرفتن از کلام امیرمؤمنان علی(ع) روش برخورد با مشکلات را مرور می کنیم:
1. شناخت مشکلات
در اولین مرحله ما باید مشکل را بشناسیم تا بتوانیم با آن مبارزه کنیم. وقتی دو ورزشکار می خواهند با یکدیگر مبارزه کنند، درباره ویژگی های یکدیگر اطلاعاتی به دست می آورند و از طریق این اطلاعات خود را برای مقابله با حریف آماده می سازند. شناخت مشکلات، نخستین مرحله برخورد است.
انواع مشکلات و مصیبت ها
الف. مصیبت هایی که لازمه طبیعت و فطرت انسانی است، مانند مرگ.
ب. مشکلاتی که خدا برای توانا ساختن انسان قرار داده است. بعضی از این مشکلات انسان را از نظر جسمانی محکم می سازد و بعضی ها از نظر معنوی.
ب. مشکلاتی که خدا برای توانا ساختن انسان قرار داده است. بعضی از این مشکلات انسان را از نظر جسمانی محکم می سازد و بعضی ها از نظر معنوی.
مشکلاتی که انسان را از نظر جسمانی محکم می سازد:
یک استاد بیولوژی (BIOLOGY) شاگردان خودش را درس می داد که پروانه چگونه از قالب بیرون آمده و به شکل پروانه در میآید. او به شاگردان خودش گفت که وقتی پروانه تلاش می کند که از قالب بیرون بیاید هیچ کس در بیرون آمدن، به او کمکی نکند. این را گفت و از کلاس بیرون رفت. شاگردان منتظر بودند. پروانه برای بیرون آمدن تلاش می کرد. دانشجویی از راه ترحم کمک کرد و قالب را شکست. پروانه بیرون آمد اما چند دقیقه بعد مرد. وقتی استاد برگشت، علت مرگ را جویا شد. او گفت پروانه برای بیرون آمدن سعی می کند و رنج و زحمت می کشد، این رنج و زحمت همانند ورزشی است که بال و پر او را تقویت می کند و او را برای زندگی در این دنیا آماده می گرداند. این دانشجو نگذاشت که او با تلاش خودش را تقویت کند، ضعیف ماند و نتوانست زنده بماند.
حضرت علی(ع) در نامه معروف خودش به عثمان بنحنیف می فرماید: «الا ان الشجرة البریة اصلب عودا و الروائع الخضرة ارق جلودا و النباتات البدویة اقوی و قودا و ابطا خمودا(1)؛ آگاه باشید درختان بیابانی، چوب شان سخت تر و درختان کناره جویبار پوست شان نازکتر است. درختان بیابانی که با باران سیراب می شوند آتش چوب شان شعله ورتر و پر دوام تر است. مراد امام این است که چون درخت های بیابان در شداید و سختی ها رشد و نمو می کنند، از درختان دیگر سخت تر هستند.
حضرت علی(ع) در نامه معروف خودش به عثمان بنحنیف می فرماید: «الا ان الشجرة البریة اصلب عودا و الروائع الخضرة ارق جلودا و النباتات البدویة اقوی و قودا و ابطا خمودا(1)؛ آگاه باشید درختان بیابانی، چوب شان سخت تر و درختان کناره جویبار پوست شان نازکتر است. درختان بیابانی که با باران سیراب می شوند آتش چوب شان شعله ورتر و پر دوام تر است. مراد امام این است که چون درخت های بیابان در شداید و سختی ها رشد و نمو می کنند، از درختان دیگر سخت تر هستند.
مشکلاتی که انسان را از نظر معنوی مستحکم می کند:
حضرت علی(ع) می فرماید: «و لکن اللّه یختبر عباده بانواع الشدائد و یبتلیهم بضروب المکاره اخراجا للتکبر من قلوبهم و اسکانا للتذلل فی نفوسهم و لیجعل ذلک ابوابا فتحا الی فضله و اسبابا ذللا لعفوه(2)؛ خداوند همواره بندگان خود را به انواع شداید مواجه میکند و اقسام کوششها و مجاهدتها را پیش پای آنها می گذارد، تکالیفی گوناگون برخلاف طبع آسایشطلب آنها بر آنها مقرر می دارد تا غرور و تکبر از دلشان بیرون رود، نفوس شان به عبودیت خدا رام گردد و این وسیله ای است برای اینکه درهای فضل و رحمت پروردگار به روی آنها گشوده شود. این اصل هم برای افراد است و هم برای ملتها. لذا ایشان در جای دیگر می فرماید: «و لم یجبر عظم احد منالامم الا بعد ازل و بلاء؛(3) خدا هرگز استخوان شکسته ملتی را بازسازی نفرمود مگر پس از آزمایش ها و تحمل مشکلات.» خداوند برای امتحان و رشد دادن انواع مشکل ها را سر راه انسان قرار می دهد تا با آنها دست و پنجه نرم کند و رشد نماید.
حضرت علی(ع) می فرماید: «و قدّر الارزاق فکثرها و قللها و قسمها علی الضیق و السعة فعدل فیها لیبتلی من اراد بمیسورها و معسورها و لیختبر بذلک الشکر و الصبر من غنیها و فقیرها ثم قرن بسعتها عقابیل فاقتها و بسلامتها طوارق آفاتها و بفرج افراحها غصص اتراحها و خلق الآجال فاطالها و قصّرها و قدّمها و اخّرها؛(4) روزی انسانها را اندازه گیری و مقدر فرمود. گاهی کم و زمانی زیاد و به تنگی و وسعت به گونه ای عادلانه تقسیم کرد تا هر کس را که بخواهد با تنگی روزی یا وسعت آن بیازماید، و با شکر و صبر، غنی و فقیر را مورد آزمایش قرار دهد. پس روزی گسترده را با فقر و بیچارگی درآمیخت و تندرستی را با حوادث دردناک پیوند داد، دوران شادی و سرور را با غصه و اندوه نزدیک ساخت، اجل و سرآمد زندگی را مشخص کرد، آن را گاهی طولانی و زمانی کوتاه قرار داد و مقدّم یا مؤخر داشت.» ممکن است اینجا سؤال پیش بیاید که خدا چرا بندگان خودش را امتحان می کند؟ مگر نه این است که او آگاه بر همه پوشیدگی ها است؟ متفکر شهید استاد مطهری می فرماید: «امتحان اگر فقط به معنی به کار بردن میزان و مقیاس برای کشف مجهولی باشد، البته درباره خداوند صحیح نیست.
امتحان معنی دیگر هم دارد و آن از قوّه به فعل آوردن و تکمیل است. خداوند که به وسیله بلایا و شداید امتحان می کند، به معنی این است که به وسیله اینها هر کسی را به کمالی که لایق آن است می رساند. فلسفه شداید و بلایا فقط سنجش وزن و درجه و کمیت نیست. همچنین زیاد کردن وزن و بالا بردن درجه و افزایش دادن به کمیت است. خداوند امتحان نمی کند که وزن واقعی و حد و درجه معنوی و اندازه شخصیت کسی معلوم شود، امتحان می کند یعنی در معرض بلایا و شداید قرار می دهد که بر وزن واقعی و درجه معنوی و حد شخصیت آن بنده افزوده شود. امتحان نمی کند که بهشتی واقعی و جهنمی واقعی معلوم شود. امتحان می کند و مشکلات و شداید به وجود می آورد تا آنکه می خواهد به بهشت برود در خلال همین شداید خود را شایسته و لایق بهشت کند و آن که لایق نیست سر جای خود بماند.»(5) مشکلاتی که سبب آنها گناه انسانها است. این یک حقیقتی است که دین بیان می کند که در این جهان همه مشکلات حساب مادی ندارند بلکه برخی از مشکلات به امور معنوی هم پیوند دارند.
امام(ع) چنین می فرماید:«اناللّه یبتلی عباده عند الاعمال السیئة بنقص الثمرات و حبس البرکات و اغلاق خزائن الخیرات لیتوب تائب و یقلع مقلع و یتذکر متذکر و یزدجر مزدجر ...(6)؛ خداوند بندگان خود را که گناهکارند با کمبود میوه ها و جلوگیری از نزول برکات و بستن در گنجهای خیرات، گرفتار می کند. برای آنکه توبه کننده باز گردد. گناهکار دل از معصیت بکند. و پند گیرنده پند گیرد و بازدارنده راه نافرمانی را بر بندگان ببندد.»
مشکلات برای انسانها مفید هستند هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی. فایده معنوی این است که انسان به سوی خدا متوجه می شود و گناهانش کم می گردد و برای توبه و استغفار زمینه می یابد. امام در این باره می فرماید: «کلما کانت البلوی و الاختبار اعظم کانت المثوبة و الجزاء اجزل ...؛(7) هر مقدار آزمایش و مشکلات بزرگتر باشد ثواب و پاداش نیز بزرگتر خواهد بود.» البته مشکلات و مصیبت ها زمینه ساز رشد و پاک شدن و تعالی یافتن هستند و کسانی که با مشکلات در می افتند و جهاد و مبارزه می کنند و از آنها عبرت می گیرند، سود می برند ولی کسانی که عبرت نمی گیرند و مبارزه نمی کنند، رشد نمی یابند و پاک نمی شوند.
نکته دیگر اینکه کافی نیست ما مشکلات را بشناسیم بلکه باید حد و اندازه آنها را بسنجیم. بعضی ها مشکلات کوچک را خیلی بزرگ می شمارند و در مقابل آن خود را می بازند و توان تصمیم گیری را از دست می دهند و به مشکلات بزرگتر گرفتار می گردند. امیرالمؤمنین(ع) شاید با توجه به همین نکته می فرمایند: «من عظّم صغارالمصائب ابتلاهاللّه بکبارها؛(8) کسی که مصیبت های کوچک را بزرگ شمارد خدا او را به مصیبت های بزرگ مبتلا خواهد کرد.»
ادامه دارد ....
منبع : حوزه نت
حضرت علی(ع) می فرماید: «و قدّر الارزاق فکثرها و قللها و قسمها علی الضیق و السعة فعدل فیها لیبتلی من اراد بمیسورها و معسورها و لیختبر بذلک الشکر و الصبر من غنیها و فقیرها ثم قرن بسعتها عقابیل فاقتها و بسلامتها طوارق آفاتها و بفرج افراحها غصص اتراحها و خلق الآجال فاطالها و قصّرها و قدّمها و اخّرها؛(4) روزی انسانها را اندازه گیری و مقدر فرمود. گاهی کم و زمانی زیاد و به تنگی و وسعت به گونه ای عادلانه تقسیم کرد تا هر کس را که بخواهد با تنگی روزی یا وسعت آن بیازماید، و با شکر و صبر، غنی و فقیر را مورد آزمایش قرار دهد. پس روزی گسترده را با فقر و بیچارگی درآمیخت و تندرستی را با حوادث دردناک پیوند داد، دوران شادی و سرور را با غصه و اندوه نزدیک ساخت، اجل و سرآمد زندگی را مشخص کرد، آن را گاهی طولانی و زمانی کوتاه قرار داد و مقدّم یا مؤخر داشت.» ممکن است اینجا سؤال پیش بیاید که خدا چرا بندگان خودش را امتحان می کند؟ مگر نه این است که او آگاه بر همه پوشیدگی ها است؟ متفکر شهید استاد مطهری می فرماید: «امتحان اگر فقط به معنی به کار بردن میزان و مقیاس برای کشف مجهولی باشد، البته درباره خداوند صحیح نیست.
امتحان معنی دیگر هم دارد و آن از قوّه به فعل آوردن و تکمیل است. خداوند که به وسیله بلایا و شداید امتحان می کند، به معنی این است که به وسیله اینها هر کسی را به کمالی که لایق آن است می رساند. فلسفه شداید و بلایا فقط سنجش وزن و درجه و کمیت نیست. همچنین زیاد کردن وزن و بالا بردن درجه و افزایش دادن به کمیت است. خداوند امتحان نمی کند که وزن واقعی و حد و درجه معنوی و اندازه شخصیت کسی معلوم شود، امتحان می کند یعنی در معرض بلایا و شداید قرار می دهد که بر وزن واقعی و درجه معنوی و حد شخصیت آن بنده افزوده شود. امتحان نمی کند که بهشتی واقعی و جهنمی واقعی معلوم شود. امتحان می کند و مشکلات و شداید به وجود می آورد تا آنکه می خواهد به بهشت برود در خلال همین شداید خود را شایسته و لایق بهشت کند و آن که لایق نیست سر جای خود بماند.»(5) مشکلاتی که سبب آنها گناه انسانها است. این یک حقیقتی است که دین بیان می کند که در این جهان همه مشکلات حساب مادی ندارند بلکه برخی از مشکلات به امور معنوی هم پیوند دارند.
امام(ع) چنین می فرماید:«اناللّه یبتلی عباده عند الاعمال السیئة بنقص الثمرات و حبس البرکات و اغلاق خزائن الخیرات لیتوب تائب و یقلع مقلع و یتذکر متذکر و یزدجر مزدجر ...(6)؛ خداوند بندگان خود را که گناهکارند با کمبود میوه ها و جلوگیری از نزول برکات و بستن در گنجهای خیرات، گرفتار می کند. برای آنکه توبه کننده باز گردد. گناهکار دل از معصیت بکند. و پند گیرنده پند گیرد و بازدارنده راه نافرمانی را بر بندگان ببندد.»
مشکلات برای انسانها مفید هستند هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی. فایده معنوی این است که انسان به سوی خدا متوجه می شود و گناهانش کم می گردد و برای توبه و استغفار زمینه می یابد. امام در این باره می فرماید: «کلما کانت البلوی و الاختبار اعظم کانت المثوبة و الجزاء اجزل ...؛(7) هر مقدار آزمایش و مشکلات بزرگتر باشد ثواب و پاداش نیز بزرگتر خواهد بود.» البته مشکلات و مصیبت ها زمینه ساز رشد و پاک شدن و تعالی یافتن هستند و کسانی که با مشکلات در می افتند و جهاد و مبارزه می کنند و از آنها عبرت می گیرند، سود می برند ولی کسانی که عبرت نمی گیرند و مبارزه نمی کنند، رشد نمی یابند و پاک نمی شوند.
نکته دیگر اینکه کافی نیست ما مشکلات را بشناسیم بلکه باید حد و اندازه آنها را بسنجیم. بعضی ها مشکلات کوچک را خیلی بزرگ می شمارند و در مقابل آن خود را می بازند و توان تصمیم گیری را از دست می دهند و به مشکلات بزرگتر گرفتار می گردند. امیرالمؤمنین(ع) شاید با توجه به همین نکته می فرمایند: «من عظّم صغارالمصائب ابتلاهاللّه بکبارها؛(8) کسی که مصیبت های کوچک را بزرگ شمارد خدا او را به مصیبت های بزرگ مبتلا خواهد کرد.»
ادامه دارد ....
منبع : حوزه نت