هیجان ها و نحوه واکنش شما به آنها تا حد قابل توجهی، یادگرفتنی است.
مقدمه
طبق رویکرد شناختی، انسان دارای خزانه انگیزشی غنی تر و گوناگون تری از هیجان های اولیه است. هیجان های ثانویه، اکتسابی هستند، به طوری که فرد یاد می گیرد موقعیت ها را به طور متناوب تعبیر کند، در موقعیت های هیجانی تجربه کسب کند، کلمات هیجانی جدیدی را بیاموزد، کنترل جلوه های هیجانی را یاد بگیرد و قواعد ابراز فرهنگی را بیاموزد. باهوش بودن از لحاظ هیجانی، یعنی داشتن هوش هیجانی بالا، یک فرآیند پویا و نیرومند است که در آن داد و ستد، یاد گرفتن و فهمیدن، گوش دادن و برقراری ارتباط، فکر و عمل نقش مهمی دارند.
در این فرآیند باید بدانید و تشخیص دهید که چگونه هیجان ها، کلمات و اعمال شما و دیگران بر آنچه در حال روی دادن و آنچه در حال روی ندادن است، تأثیر می گذارند. باهوش بودن از لحاظ هیجانی یعنی به دست آوردن نیازهای خود همزمان با این که دیگران نیز نیازهای خود را به دست می آورند.
مهارت های هوش هیجانی تغییر می کنند. برخلاف هوش و شخصیت عادی، هوش هیجانی یک مهارت انعطاف پذیر است که انسان می تواند تصمیم بگیرد و آن را بهبود بخشیده و توسعه دهد. همچنین شرایط مهم زندگی روی آن تأثیر می گذارد. هوش هیجانی شما تقریبا بر روی تمام کارهایی که انجام می دهید، تأثیرگذار است، حتی وقتی که به تنهایی کناری نشسته و کار می کنید. خودباوری و عزت نفس شما، بر کیفیت کار شما تأثیرگذار است. هوش هیجانی با بهبود مهارت های هیجانی، قابل رشد و توسعه بوده و مفهومی قابل یادگیری است. در این مورد، خبرهای خوبی وجود دارد. برخلاف بهره هوشی که در طول زندگی تقریبا ثابت و ایستاست، هوش هیجانی را می توان رشد و توسعه داد. قبل از این که برای بهبود و تقویت هوش هیجانی اقدام شود، دو نکته را باید رعایت کرد.
در این فرآیند باید بدانید و تشخیص دهید که چگونه هیجان ها، کلمات و اعمال شما و دیگران بر آنچه در حال روی دادن و آنچه در حال روی ندادن است، تأثیر می گذارند. باهوش بودن از لحاظ هیجانی یعنی به دست آوردن نیازهای خود همزمان با این که دیگران نیز نیازهای خود را به دست می آورند.
مهارت های هوش هیجانی تغییر می کنند. برخلاف هوش و شخصیت عادی، هوش هیجانی یک مهارت انعطاف پذیر است که انسان می تواند تصمیم بگیرد و آن را بهبود بخشیده و توسعه دهد. همچنین شرایط مهم زندگی روی آن تأثیر می گذارد. هوش هیجانی شما تقریبا بر روی تمام کارهایی که انجام می دهید، تأثیرگذار است، حتی وقتی که به تنهایی کناری نشسته و کار می کنید. خودباوری و عزت نفس شما، بر کیفیت کار شما تأثیرگذار است. هوش هیجانی با بهبود مهارت های هیجانی، قابل رشد و توسعه بوده و مفهومی قابل یادگیری است. در این مورد، خبرهای خوبی وجود دارد. برخلاف بهره هوشی که در طول زندگی تقریبا ثابت و ایستاست، هوش هیجانی را می توان رشد و توسعه داد. قبل از این که برای بهبود و تقویت هوش هیجانی اقدام شود، دو نکته را باید رعایت کرد.
دو نکته کلیدی در مورد هوش هیجانی
1.هیجان ها و نحوه واکنش شما به آنها تا حد قابل توجهی، یادگرفتنی است.
با این که بعضی هیجان ها و حالات صورت در تمام فرهنگ ها یکسان است، واکنش های شما به هیجانی که احساس می کنید و رفتارهایی که انجام می دهید، از طریق یادگیری به دست می آید. شما آنها را در طول سال ها تجربه شخصی، یاد گرفته اید، والدین، برادرها و خواهرها، معلمان و مربیان، آنها را به شما آموخته اند. این یادگیری، اغلب بی تلاش ارادی شما انجام شده است. این نکته به شما می گوید که می توانید جستجو کنید، واکنش های جدید و سازنده به دست آورید و یاد بگیرید.
٢. کنترل احساس و واکنش، دست خودتان است.
با اینکه موقعیت های هیجانی می توانند بسیار قوی و شدید باشند، قوی تر و شدیدتر از آنچه می توانید فکرش را بکنید، باز هم شما هستید که هیجان ها را کنترل می کنید و نه اینکه آنها شما را کنترل کنند. شما رفتارتان را کنترل می کنید، رفتارتان شما را کنترل نمی کند. می توانید بر جهت و شدت هیجان های خود تأثیر بگذارید، کنترل در دست شماست. اختیار تصمیم گیری در دست شماست، می توانید خودتان را تغییر دهید.
در مورد دیگران، نمی توانید هر چیزی را تغییر دهید، اما در مورد خودتان می توانید تقریبا همه چیز را تغییر دهید، اینکه دیگران را چگونه ببینید، رفتار آنها را چگونه تفسیر کنید، درباره آنها و اعمالشان چه احساسی داشته باشید و از همه مهم تر، چگونه واکنش نشان دهید. برای مثال، اگر در انجام کار برای رئیس خود، که به نظر می رسد هیچ ارزشی برای کارتان قایل نیست، احساس بی انگیزگی می کنید، بدانید که خودتان تصمیم گرفته اید بی انگیزه باقی بمانید.
شما نمی توانید دیگران را عوض کنید، اما معمولا می توانید نحوه واکنش خود را نسبت به آنها تغییر دهید. بیشتر مهارت ها در اثر تعلیم و تربیت، پیشرفته می شود و احتمال دارد که این موضوع، حداقل برای بعضی از مهارت های در رابطه با هوش هیجانی، صحیح باشد. مهارت های هیجانی در منزل و با تعامل خوب والد -کودک شروع می شود. والدین به کودکان کمک می کنند که هیجان های خود را تشخیص داده و آنها را نامگذاری کنند و اینکه به احساسات خود بیشتر احترام بگذارند و شروع به ربط دادن آنها به موقعیت های اجتماعی کنند. این جریان ممکن است کمابیش در هر خانه ای موفقیت آمیز باشد.
در مورد دیگران، نمی توانید هر چیزی را تغییر دهید، اما در مورد خودتان می توانید تقریبا همه چیز را تغییر دهید، اینکه دیگران را چگونه ببینید، رفتار آنها را چگونه تفسیر کنید، درباره آنها و اعمالشان چه احساسی داشته باشید و از همه مهم تر، چگونه واکنش نشان دهید. برای مثال، اگر در انجام کار برای رئیس خود، که به نظر می رسد هیچ ارزشی برای کارتان قایل نیست، احساس بی انگیزگی می کنید، بدانید که خودتان تصمیم گرفته اید بی انگیزه باقی بمانید.
شما نمی توانید دیگران را عوض کنید، اما معمولا می توانید نحوه واکنش خود را نسبت به آنها تغییر دهید. بیشتر مهارت ها در اثر تعلیم و تربیت، پیشرفته می شود و احتمال دارد که این موضوع، حداقل برای بعضی از مهارت های در رابطه با هوش هیجانی، صحیح باشد. مهارت های هیجانی در منزل و با تعامل خوب والد -کودک شروع می شود. والدین به کودکان کمک می کنند که هیجان های خود را تشخیص داده و آنها را نامگذاری کنند و اینکه به احساسات خود بیشتر احترام بگذارند و شروع به ربط دادن آنها به موقعیت های اجتماعی کنند. این جریان ممکن است کمابیش در هر خانه ای موفقیت آمیز باشد.
تعریف هوش هیجانی
گلمن در تعریف هوش هیجانی می گوید: «هوش هیجانی توانایی درک، توصیف، دریافت و کنترل هیجان هاست». هر کسی با برخورداری از میزانی از هوش هیجانی در مواجهه با وقایع مثبت یا منفی زندگی به موضع گیری پرداخته و به سازش با آنها می پردازد. انسان با برخورداری از هوش هیجانی، به زندگی خود نظم و ثبات می بخشد و سازگاری بیشتری از خود نشان می دهد، به طوری که اصولا با هوش هیجانی بالا، شخص وقایع منفی کمتری را در زندگی تجربه می کند.
ادامه دارد...
منبع: «هوش هیجانی» (مدیریت احساس، عاطفه و هیجان)، رمضان حسن زاده و سیدمرتضی ساداتی کیا، صص 56-59، دانژه، تهران، اول، 1390.
ادامه دارد...
منبع: «هوش هیجانی» (مدیریت احساس، عاطفه و هیجان)، رمضان حسن زاده و سیدمرتضی ساداتی کیا، صص 56-59، دانژه، تهران، اول، 1390.