المسیر الجاریه :
خواجه اختیار منشی گنابادی خوشنویس بزرگ خط تعلیق در قرن دهم هجری
شایع ترین بیماری های سالمندان
بهترین روش نگهداری از ریواس در یخچال و فریزر
سرگرمی های ساده و جذاب برای سالمندان
بهترین روش نگهداری از خرمالو در یخچال و فریزر
آیا ادیان غیراسلامی هم منتظر منجی هستند؟
بهترین روش نگهداری از خرما در یخچال و فریزر
کودکان فلسطین، وجدان بیدار جهان؛ راههای بسیج جهانی علیه جنایات رژیم صهیونیستی
فرهنگ دفاع در برابر دنیاخواهی: درسهایی از خطبههای امام علی (ع) برای امروز
عبدالحی منشی استرآبادی خوشنویس پرآوازه سده نهم هجری
نحوه خواندن نماز والدین
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
متن کامل سوره یس با خط درشت + صوت و ترجمه
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
خلاصه ای از زندگی مولانا
پیش شماره شهر های استان تهران
پیش شماره شهر های استان گیلان
حمامی که تنها با یک شمع گرم می شد
طریقه خواندن نماز شکسته و نیت آن
مخترعین معروف و اختراعات آنان

اسطوره های شجاعت و شهامت (1)
عملیات و الفجر سه در حال انجام بود. رزمنده ها خط دشمن را گرفته بودند. دشمن پاتک های سنگین می زد. غلامرضا به تنهایی جلوی همه ی تانک های دشمن ـ که حدود دویست تانک بود ـ مقاومت می کرد. او تنها با یک آرپی...

محو شجاعت او
یک روز به بسیجی ها شیوه ی مقابله با پاتک دشمن را آموزش داده بودیم. می گفتم اگر دشمن پاتک زد و تانک آمد، از چه فاصله ای با آرپی جی نشانه گیری کنند. در همین اثنا حاج میر حسینی از راه رسید و در جمع بچه ها...

شجاعت در سیره ی شهدا (3)
عملیات و الفجر هشت به پایان رسیده بود . اما دشمن در جناح کارخانه ی نمک تحرکاتی داشت. خط پدافندی کارخانه نمک به لشگر امام حسین (علیه السلام) واگذار شده بود. فرمانده ی لشکر با حاج علی باقری جلسه ای گرفت....

هنگامه نبرد
عملیات شروع شده بود. از هر طرف باران گلوله خمپاره می بارید. هر کس مشغول انجام مأموریت خود بود. در کنار نهر عرایض با ده مقر دیگر از بچه ها منتظر قایق بودیم. مسئول دسته ی ما قایقی را تهیه کرد. سکاندار آن،...

تاریخ مختصر دفاع مقدس
پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه 1357 ه.ش. و حاکمیّت نظام جمهوری اسلامی در «ایران» وضعیت تازه ای را در منطقه و جهان پدید آورد. خروج ایران از زیر سایه بلوک غرب در نظام دوقطبی و اعلام استقلال کامل در نظام...

فقط یک گلوله آرپی جی
حدود ساعت دوازده شب بود. خط دفاعی دشمن درهم شکسته شد. نیروها، در حال درگیری بودند. سنگرها یکی پس از دیگری، فتح می شد. من همراه حاج علی - گردان - و بیسیم چی او بودم. هدف ما دستیابی به پاسگاه شرهانی بود.

شجاعت در سیره ی شهدا (2)
شب بود و آتش دشمن سنگین. آن قدر نزدیک شده بودند که سلاح های سبک آن ها هم به راحتی ما را هدف قرار می داد. شخصی آمد و تیربار را بر دوش گذاشت و به بالای سنگر برد و با تمام وجود، دشمن را هدف گرفت.

شجاعت یعنی این!
ساعت دوازده بود. پشت خط آمدیم. دشمن دست به پاتک دیگری زد. می خواستیم نماز بخوانیم. فرصت زیادی نداشتیم. جای ثابتی هم نبود. آتش شدید دشمن، شرایط را سخت کرده بود. به صد و پنجاه متری خاکریز دشمن رسیدیم. با

خنثی کردن مین با بیل !
حاج علی موحد دوست ازمن خواست که همراه او برای سرکشی به خط مقدم برویم. چند نفر سوار جیپ شدیم و راهی شدیم. دشمن آتش شدیدی روی جاده می ریخت، ولی ما همچنان راه را ادامه می دادیم. گلوله ها، از چپ و راست، بر

شجاعت در سیره ی شهدا (1)
هر وقت در مراسم عزاداری اباعبدالله، ذکر مصیبت وداع حضرت را با یارانش می شنوم، یاد آن شب می افتم: در عملیات کربلای پنج، دسته ی ویژه ی غواصی باید وارد کار می شد. تونلی زده بودند که به رودخانه ی خیّن واقع...