باعرض سلام و احترم و ممنون از اینکه همیشه با ما در ارتباط هستید. نکته اول اینکه شما از کجا متوجه این موضوع شدید که، شخص مورد نظر شما «مهر طلبه»، و این مسائل روانشناختی چیزی نیست که بشود با مشاهده و احیانا چند بار ملاقات متوجه شد، یا به تعبیر شما «در او دیده شده» دلیل و سند معتبری بر این موضوع نمیتونه باشه و نیاز به بررسی های دقیق روانشناسی داره، نکته بعد اینکه منظور شما از مهرطلب چیه؟ چون در وجود همه انسانها مهرطلبی وجود داره، و همه میخوان که دیگران به اونها توجه کنن و مورد مهر و محبت دیگران قرار بگیرن، ولی این ویژگی یا به بیان دیگه این نیاز، در وجود مردها ضعیف تره و نیاز مردها نسبت به مهرطلبی کمتر از زنهاست، و در وجود زنها این نیاز به مهرطلبی، شدیدتر و بیشتره، و این در اصل یک مسئله طبیعیه و مشکلی نداره، اما اگر این نیاز در شخصی بصورت غیر طبیعی باشه و بیش از حد معمول خودش رو نشون بده و فرد مدام به توجه دیگران نیاز داره و حاضره محبت دیگران رو گدایی کنه و همه کاری انجام میده که توجه دیگران رو از دست ندهد و به شدت به دیگران وابسته است، اونوقت هست که مسئله مهرطلبی فرد، میشه یک مسئله یا یک اختلال، که باید به چنین فردی کمک بشه. مهرطلبی و وابستگی این افراد به دیگران، به بروز یکسری رفتارها، کنش ها و واکنش های نامناسب منجر میشه و باعث میشه از خودشون و دیگران توقع بیجا داشته باشند و نتونن به هیچ کس و در برابر هیچ خواسته ای «نه» بگن، چون از این طریق است که میتونن تایید و توجه دیگران را به دست بیارن. و معمولا این افراد اعتماد بنفس پایینی هم دارن.
برخی دیگه از خصوصیات مهرطلب ها:
_ به راحتی اظهارنظر نمیکنه. با ابهام صحبت می کند و به محض مخالفت دیگران سریع تغییر موضع میدهد.
_ ملاک خوب و بد، درست و غلط، مفید و مضر را قضاوت، گفته و نظر دیگران می داند.
_ آدمی غصه خور و غمگین است و انتظار دارد که بقیه او را بفهمند.
_ توانایی تشخیص منافع خود را ندارد و قبل از خودش به دیگران فکر می کند.
_ نظر مثبت دیگران برایش اهمیت بسیاری دارد.
_ فردی وابسته است، نیازهایش را از طریق دیگران برطرف می کند و احساس و اندیشه خود را مرتبط و همانند دیگران می داند و استقلال فکری ندارد.
_ همیشه در حال معذرت خواهی است. به هر حال اگر شما هم نسبت به این موضوع مطمئن هستید که طرف مقابل شما مشکل مهرطلبی داره، باید توجه کنید که مهرطلبی مسئله ای هست که به درمان نیاز داره وگرنه فرد مبتلا به مرور دچار عناد با خود می‏شود، دائما خودش را سرزنش می کند و سرکوب کردن این خشم و عصبانیت عاملی برای افسرده شدن فرد در بلندمدت خواهد بود.  و ازدواج با چنین افرادی خالی از سختی و دشواری نخواهد بود و مسائل زیادی رو در بر خواهد داشت. اما در رابطه با سوال قبلیتون که پرسیده بودید «چرا خواستگارانتون بعد از خواستگاری پیداشون نمیشه» علاوه بر نکاتی که همکارمون گفته بودند، یک نکته دیگه هم من اضافه کنم، و اون اینکه اگر براتون امکان داره، از چندتا از خواستگاراتون به صورت مستقیم یا غیر مستقیم علت این موضوع رو بپرسید که چرا رفتند؟؛ چون خیلی وقتها چیزی که به نظر ما خیلی عالی و خوب میرسه از نظر دیگران نه تنها خوب نیست بلکه حتی ممکنه عیب هم تلقی بشه، مثلا ممکنه شما بخاطر دوره هایی که شرکت کردید و اطلاعات خوبی که دارید در جلسه خواستگاری خیلی صحبت کنید اتفاقا خوب هم صحبت کنید، ولی از نظر خواستگارانتون بگن خیلی پر ادعا هست یا ... . خلاصه اینکه اگر از اونها بتونید بپرسید، خیلی به شما کمک میکنه که مسئله براتون شفاف تر بشه. میتونید اینطور بگید: «اصلا مهم نیست، به هر حال قسمت نبود که ما با هم فامیل بشیم، ولی با توجه به اینکه ما فکر میکردیم همه چی خوبه و مشکلی نیست، برامون سوال پیش اومد که چه نکته ای وجود داشت که قسمت نشد این ازدواج صورت بگیره و اگر واقعیت رو به ما بگید خیلی لطف میکنید ...» و اگر شما از چندین نفر از اونها خودتون بتونید سوال کنید یا اگر واسطه ای بوده از واسطه بخواهید که حتما این کار رو انجام بده اونوقت شما به نقاط قوت و ضعفتون اطلاع پیدا میکنید و این مسئله نسبت به خواستگاران بعدیتون کمک زیادی به شما میکنه.
موفق و شاد و سر بلند باشید

بیشتر بخوانید:
فصلنامه مهر طلبان